هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

باسمه تعالی
به یاری خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام ،قراره که در این وبلاگ ،عقائد وهابیت و سلفی ها مطرح و اشکالات وارد بر آن بیان شود.
همانطور که میدانیم متاسفانه این عقاید داردچهره اسلام حقیقی را خدشه دار میکند وظاهری خشن و بی منطق از آن به نمایش می گذارد

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وهابیت» ثبت شده است

بیوگرافی بن باز از مفتیان وهابی(2)

hoda velayat | سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۱۳ ق.ظ


حق آن است که این گنبد [گنبد پیامبر (ص)] نابود شود.


آثار علمی بن باز

بیش از شصت کتاب و ده­ها مقاله از عبد العزیز بن باز در زمینه تفسیر، حدیث، فقه و احکام و غیره به جای مانده است که به چند نمونه اشاره می‌کنیم .

1-الفوائد الجلیة فی المباحث الفرضیة.
2- التحقیق والإیضاح، لکثیر من مسائل الحج، والعمرة، والزیارة ( توضیح المناسک).
3- التحذیر من­البدع، و یشتمل على أربع مقالات مفیدة(حکم الاحتفال بالمولد النبوی، و لیلة الإسراء والمعراج، و لیلة النصف من الشعبان، وتکذیب الرؤیا المزعومة من خادم الحجرة النبویة المسمى الشیخ أحمد).
4- رسالتان موجزتان فی الزکاة والصیام.
5- العقیدة الصحیحة و ما یضادها.
6- وجوب العمل بسنة الرسول - صلى الله علیه وسلم - و کفر من أنکرها.
7- الدعوة إلى الله، و أخلاق الدعاة.
8- وجوب تحکیم شرع الله و نبذ ما خالفه.
9- حکم السفور والحجاب و نکاح الشغار.
10- نقد القومیة العربیة.
11- الجواب المفید فی حکم التصویر.
12- الشیخ محمد بن عبد الوهاب ( دعوته وسیرته).
13- ثلاث رسائل فی الصلاة (1- کیفیة صلاة النبی صلى الله علیه و سلم- 2- وجوب أداء الصلاة فی جماعة 3- أین یضع المصلی یدیه حین الرفع من الرکوع ).
14- حکم الإسلام فیمن طعن فی­القرآن، أو فی رسول الله صلى الله علیه و سلم.
15- حاشیة مفیدة على فتح الباری، وصلت فیها إلى کتاب الحج.
16- رسالة الأدلة النقلیة والحسیة على جریان الشمس و سکون الأرض و إمکان الصعود إلى الکواکب.
17- إقامة البراهین على حکم من استغاث بغیر الله أو صدق الکهنة والعرافین.
18- الجهاد فی سبیل الله.
19- الدروس المهمة لعامة الأمة.
20- فتاوى تتعلق بأحکام الحج، والعمرة، والزیارة.
21- وجوب لزوم السنة، والحذر من البدع ".
 او از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ هجری، قاضی شهر خَرج بود. در سال ۱۳۷۱ هجری، ریاست موسسه علوم شریعت ریاض را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۸۱ هجری، به عنوان رییس دانشگاه اسلامی مدینه برگزیده شد. در سال ۱۴۱۴ به عنوان مفتی بزرگ عربستان سعودی به مجلس علما معرفی گردید و ریاست آن مجلس را بر عهده گرفت. در ۱۴۰۲، ملک فیصل و در سال ۱۴۱۲ ملک فهد از او به خاطر خدماتش به وهابیت قدردانی کردند.
 
فتاوای قرون وسطایی :

هرکس بگوید خورشید ثابت است و زمین می چرخد کافر است (و می توان او را کشت)

هرکس بگوید خورشید ثابت است و زمین می چرخد کافر است (و می توان او را کشت) بن بازدر طول عمرخود فتواهای جنجالی و متناقض زیادی صادر کرده ست. او حضور کفار را در سرزمین عربستان حرم می دانست ولی در جنگ خلیج فارس علیه عراق حضور کفار را برای نجات بلاد لازم شمرد. او با این که حنبلی و از پیروان محمد بن عبدالوهاب و معتقد به دعوت سلفیه است، اسامه بن لادن را خارجی و مرتد اعلام کرد. 

او شیعه را نیز کافر اعلام کرده بود. مجله ی المصور در شماره ی ۲۱۶۶ خود ۱۵آوریل ۱۹۶۶ میلادی در صفحه ی ۱۵ مطلبی را بصورت زیر منتشر کرده است: نایب رئیس دانشگاه اسلامی (علامه ابن باز) در آنجا مقاله ای را طی دو ماه در تمامی روزنامه ها منتشر کرده است که در آن خون هرکسی که بگوید زمین کروی است و ساکن نیست و به دور خورشید می چرخد را حلال اعلام کرده است. او در کتاب «الادله النقلیه والحسیه علی جریان الشمس والقمر وسکون الارض وامکان الصعود الی الکواکب» (دلایل نقلی و عقلی بر حرکت خورشید و ثابت بودن زمین) اعلام کرد که قرآن کریم،حدیث و آموزه های پیامبر و اکثریت دانشمندان اسلامی ثابت کرده‌اند که خورشید در حال چرخش و زمین ثابت است و مخالفان این عقیده را تکفیر کرد.


به عقیده بن باز، اعتقاد به چرخش زمین باطل است و
 کسی که به این فرضیه باور داشته باشد، کافر است !!!

بن‌باز مدعی بود:
«اعتقاد به دوران یا چرخش زمین باطل است و کسی که به این فرضیه باور داشته باشد، کافر است، برای این‌که این فرضیه با قرآن کریم «والجبال أوتادا» و قوله جل و علا «والى الأرض کیف سطحت» منافات دارد.

تفسیر روشن آیه این است که زمین کروی نیست و نمی‌چرخد و این روشن است، اما البته تنها در صورت غضب خداوند، می‌تواند چرخش یا حرکت داشته باشد، کما فی قوله سبحانه: «أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ ». و وَقَوْله «وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْض رَوَاسِی »؛ یعنی زمین را با کوه‌ها، میخکوب کرده‌ایم تا به حرکت درنیاید و آرامش مردم برهم نخورد».

«وقد ذکر الله سبحانه أن الشمس والقمر یجریان فی فلک»؛ یعنی خداوند از حرکت خورشید و ماه خبر داده است و اگر زمین نیز بر محور خود می‌چرخید، خداوند از آن خبر می‌داد، اما خداوند از حرکت کردن زمین خبری نداده است. بسیاری از علمای دانش ستاره‌شناسی گفته‌اند: زمین می‌چرخد و خورشید ثابت است، این اقوال کفرگویی و انکار کتاب و سنت سلف صالح است.

بن‌باز همچنین گفته است:
هنگامی که جوان بودم و چشمان قدرتمندی داشتم با چشمان خودم به خورشید نگاه می‌کردم و حرکت خورشید را می‌دیدم. پس اگر زمین در حال حرکت باشد، چگونه ما آن را حس نمی‌کنیم و در آرامش هستیم؟ پس چگونه کشتی‌های بزرگ در دریاها حرکت می‌کنند و چپ نمی‌شوند؟

عبدالکریم بن صالح الحمید نیز در کتابش «هدایة الحیران فی مسألة الدوران»، (ص 12ـ 32 ) با دفاع از این فتوا به نقض نظریه چرخش زمین پرداخته و نوشته است:
برخی علوم و فرضیه‌ها فاسد و تباه‌گر و ملحدانه است؛ از جمله این اعتقادات، باور به کروی بودن و چرخش زمین است... و باور به دوران زمین، خطایی بسیار بزرگتر از نظریه جهش و تکامل انسان از میمون است ». ص 33: «کل دلیل من الکتاب والسنة على دوران الأرض فهو تأویل باطل».

همچنین «ابن عثیمین» در کتاب «مجموع فتاوى و رسائل محمدبن صالح العثیمین»: (ج / 3 الفتوى شماره 428 صفحه 153)، به معلمان اخطار می‌دهد که از تدریس آن بخش از درس علوم و جغرافیا که از حرکت زمین سخن گفته می‌شود، خودداری کنند، چون این مطلب باعث مفسده و گمراهی دانش‌آموزان است

دستور به تخریب حرم نبوی
در سایت رسمی بن باز، در قسمت "نور علی الدرب" سوالی تحت عنوان "حکم القباب علی القبور و شبهة قبة التی علی قبر الرسول {حکم  وجود گنبد بر قبر ها و گنبد ساخته شده بر قبر رسول الله ص پرسیده شده که در پایین می بینید: 
 

حق آن است که این گنبد [گنبد پیامبر (ص)] نابود شود.

 بن باز در جواب این سوال،فتوا داده که:اما در مورد گنبدی که بر روی قبر پیامبر است باید گفت این گنبد در قرون متاخر و توسط حاکمان نادان ساخته شده است و اگر از بین برود اشکالی ندارد بلکه حق آن است که این گنبد نابود شود.

  • hoda velayat

بیوگرافی بن باز از مفتیان وهابی(1)

hoda velayat | دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۳۱ ق.ظ

بن باز :اگر قرار است [حضرت] علی [(ع)] چشمهایم را شفا دهد
اصلا نمی‌خواهم این چشم‌ها بینا شود .


یکی از علمای وهابیت که نقش مهمی در احیای تفکرات، ابن­ تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزیه و محمدبن عبدالوهاب داشته ، عبدالعزیز بن باز است که نزد وهابیان به مفتی اعظم مشهور است برای اینکه بیشتر با او آشنا شویم زندگی‌نامه، فعالیت‌ها، فتواها ‌و تفکرات او را مرور می­کنیم.


عبدالعزیز بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد بن عبدالله بن باز در بیست و یکم نوامبر ۱۹۱۰ میلادی برابر با چهاردهم ذوالحجّه ۱۳۳۰هجری قمری در شهر ریاض عربستان سعودی به دنیا آمد. در سال ۱۹۱۳میلادی پدرش باز بن عبدالله و در سال ۱۹۲۱مادرش حفصه بنت سمیح درگذشت. در ۱۹۳۶ عبدالعزیز ابن باز بینایی خود را از دست داد.

مهم‌ترین استادان او در اصول، فقه و ادبیات عرب، محمود بن ابراهیم بن عبدالطیف الشیخ، محمد بن عبدالطیف بن حسن الشیخ، سعد بن محمد بن عتیق القاضی، حامد بن فارص بودند. وی در محضر سعد بخاری تجوید قرآن را آموخت.


بن باز بعداز مدتی قرآن را حفظ کرده و نزد سعد وقاص بخاری، تجوید قرآن را آموخت و علوم شریعت را از مشاهیر علمای نجد مانند؛شیخ محمد بن عبدالطیف بن حسن الشیخ، شیخ صالح بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن­حسین آل الشیخ، الشیخ سعد بن حمد آل الشیخ، فرا گرفت که بیشترین استفاده علمی را از محمود بن ابراهیم بن عبدالطیف الشیخ، برده است.

بن باز که صرف شاگردی نزد اساتید را یک نوع فریب نفس می‌دانست، عزم خود را راسخ کرده و تلاش تحقیقی خود را از مهمترین کتب اهل سنت با جدیت تمام ادامه داد تا اینکه در علوم شریعت، متن حدیث، سند و بحث توحید طبق شیوه سلف و فقه حنبلی به چنان نبوغی رسید که از مشهورترین علماء حنفی بشمار رفت.

فعالیت‌های مهمّ بن باز
بن باز دارای مسئولیت‌ها و مناصب حکومتی مختلفی بوده است که برخی از آنان عبارتنند از :
  • قضاوت در منطقه «الخرج » به مدت 14 سال و چند ماه بین سالهای 1357تا 1371ق که زمان تعیین وی به قضاوت جمادی الاخر سال 1357ق بوده است.
  • تدریس در دانشکده و آکادمی علوم ریاض از سال 1372ق تا سال 1380ق در علوم فقه توحید وحدیث .
  • نایب رئیس دانشگاه اسلامی مدینه منوره از سال 1381ق تا سال 1390ق
  • ریاست دانشگاه اسلامی مدینه از سال 1390ق تا 1395ق بعد از وفات رئیس دانشگاه شیخ محمد بن ابراهیم آل الشیخ در رمضان 1389 ق
  • رئیس کل ادارات پِژوهشهای علمی وفتوا و تبلیغ و ارشاد توسط حکم پادشاه در تاریخ 14/10/1395 ق که این منصب تا سال 1414 ق ادامه داشت. گفتنی است که این منصب هم رتبه‌ی وزیر است.
  • مفتی اعظم عربستان و رئیس هئیت بزرگان علماء اسلامی و رئیس اداره پِژهشهای زیادی را هم در مجالس علمی و اسلامی دیگری داشته است که عبارتند از:
رئیس هئیت بزرگان علمای اسلامی (هئیت کبار العلماء):
این هیئت عالی‌ترین هسته صدور فتوا در عربستان سعودی محسوب می‌گردد. این هیئت متشکل از 20عالم دینی است که پیرو مذهب حنبلی با قرائت ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب می‌باشند این تشکل دارای سوابقی دیرینه است پس از آن که دولت سوم سعودی که توسط عبدالعزیز بن عبدالرحمان الفصیل آل سعود تشکیل شد هیئت کبار علما از نظر اداری و فنی گسترش یافته و تشکیلات آن در داخل و خارج از کشور قوت یافت .

در سال 1391ق شیخ ابراهیم بن محمد آل شیخ به ریاست هیئت فوق الذکر منصوب گردیده و این هسته به «ادارات تحقیقات علمی و الافتاء»تغییر نام یافت . شیخ محمد بن آل ابراهیم آل شیخ در سال 1395ق به عنوان «وزیر عدل»منصوب گردید.

در سال 1395ق شیخ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز به ریاست تشکلات فوق الذکر منصوب و هسته مزبور به «دبیر خانه ادارات تحقیقات علمی و فتوا و تبلیغات و ارشاد »تغییر نام نهاد.

بن­ باز و تمجیدهای وهابیان
وهابیان، از وی به عنوان عالم جلیل القدر، شیخ الاسلام و المسلمین مفتی اول داخل وخارج کشور، علامّه، محدثّ فقیه،یاد می‌کنند و می‌گویند: بن باز، مرجع علماء بود وهرگاه برای علماء مشکلات علمی پیش می‌آمد جهت حلّ آن به او رجوع می‌کردند. دانشگاهی به نام او در ظهران عربستان وجود دارد.


و نیز مسجد بن باز


لازم به ذکر است پایان‌نامه «نقد و بررسی دیدگاه‌های سلفی بن باز» پژوهش پایانی «ابراهیم قاسمی»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1390 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «حجت الاسلام دکتر حمید ملک مکان» و استاد مشاور آن «حجت الاسلام دکتر مصطفی سلطانی»است، به بررسی و نقد فتاوای سلفی بن باز در موضوعاتی هم چون توحید و شرک، تأویل و تجسیم، استغاثه و توسل، شفاعت و بدعت و بحث قبور می‌پردازد.

ادامه دارد...
  • hoda velayat

معرفی شبکه وهابی وصال فارسی

hoda velayat | دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۴۵ ق.ظ

شبکه وصال فارسی دومین شبکه وهابی که به زبان فارسی به روی ماهواره رفته است.

این شبکه با مدیریت عبدالرحیم منتصر بلوچی معروف به ملازاده زیر نظر شبکه وصال عربی ایجاد شد.

در ابتدا ،اصلی ترین حامی این شبکه ،وصال عربی بود که درمیانه راه به دلایلی از قبیل اختلافات مالی و تهمت هایی که دست اندرکاران نثار همدیگر می کردند، از هم جدا شده و استقلال شبکه وصال فارسی را اعلان کردند.

 

هم زمان با این اعلان، چهره های شاخص این شبکه همچون محمد انصاری و ماجد عباسی از این شبکه استعفا داده و جدا شدند.


 


شبکه وهابی «وصال فارسی» همانند دیگر وهابیون با انتصاب خود به برادران اهل تسنن خود را "تریبون اهل سنت فارسی زبان" معرفی کرده و در مرام نامه ی خود چنین می آورند:

"اهل سنت در شبکۀ وصال با توجه به عقیدۀ پاک و مرام صادقانه ای که دارند ، جز خدمت به جامعۀ بشری و عموم هموطنان و همزبانانی که حرفشان را می فهمند؛ جز تقدیم و معرفی عقیدۀ پاک و زلال خود که مبنی بر قرآن و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و عقل و فطرت سالم و برهان و استدلال محکم و صادقانه با فهم پیشگامان امت به شمول صحابه و اهل بیت گرامی آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم است هیچ طرح و برنامۀ دیگری ندارند."

 

هر چند که این مرام نامه فقط بر روی کاغذ داعیه احترام، استدلال به قرآن و سنت است و در عمل فرسنگ ها فاصله دارد که این نشان دهنده ماهیت فریبکارانه و متزورانه آنان می باشد.

 

داعیه صلح جویی و صلح طلبی نیز در بخش هایی از معرفی این شبکه دیده می شود:

"وصال آمده تا حلقۀ وصلی باشد بین مؤمنان و تمام حق جویانى که  در طلب حق می تپند، تا از منبر آن، حق بگویند و حق بشنوند و با حق خالص وبی شائبه آشنا گردند."

 

البته منبر حق و حق گفتن خالص این شبکه نیز همانند مرام نامه شان در نوع خود جالب بوده و هر صدای مخاطبی را که برخلاف اهداف دیکته شده این شبکه باشد با انواع اتهام و افتراء قطع می شود.

 

در ادامه این معرفی نامه و در دشمنی با شیعه و القاء تفکرات متحجرانه وهابیت آمده است:

"وصال آمده تا کدورت ها، کینه ها، حسادت ها، و دشمنی هایی که مدعیان اسلام ناب و پیروی از اهل بیت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به نام دین در بین ملت ها کاشته را ریشه کن نماید، و فضایی از محبت و اخوت و برادری و برابری و همزیستی مسالمت آمیز را در میان آحاد جامعه بوجود آورد."

 

اما اشاره نمی کند در صورتیکه هدف اصلی، اخوت و برداری و باصطلاح "روشن نمودن اذهان مسلمانان" و اصلاح جامعه اسلامی می باشد، چرا باید مدام و به شکلی ناپسند در برنامه های مختلف خود به اندیشه ها و آراء مختلف مسلمانان و علی الخصوص عقاید شیعیان ناسزا گفته و به شکل دائمی به تمسخر اندیشه شیعی و نخبگان شیعی پرداخته شودو اصلی ترین برنامه خود را تخریب فقهای شیعی و بزرگان این مذهب قرار دهد.

 

اما تفکر وهابیت که این شبکه از همان محمل برخاسته است، در بخش های دیگری از این معرفی نامه ظهور و بروز یافته است؛ چه آنکه در بخشی از آن چنین آمده است:"... بین بندگان و آفریدگارشان هیچ واسطه ای نیست ، و الله متعال از رگ گردن نیز به بندگانش نزدیکتر است"

 

شبکه وصال در تبیین مسئولیت خود ساخته اش، به شکل آشکار به دو محور اصلی اشاره می نماید که اولین محور آن نیز بدین شرح است:

"اول: توحید خالص و یکتاپرستی ناب و شفاف به دور از هرگونه شرک و بدعت و قطار واسطه ها و وسیله ها؛ همان توحیدی که پیام آشکار قرآن کریم و دعوت تمام پیامبران الهی و مقصود اصلی آفرینش و تنها سبب نجات و سعادت انسان در جهان است."

 

در بخش دیگری از این معرفی نیز می توان نشانه های حقد و کینه دست اندرکاران این شبکه را نسبت به نظام مقدس و مردمی جمهوری اسلامی ایران و دولت های شیعی منطقه می باشد، دریافت:

"وصال پیام وصلی است بین بندگان و پروردگارشان به دور از سلطه قهریه و جبروت کاذب مستبدان و دیکتاتوران و جاه طلبانی که می خواهند تمام امور دین و دینا را با منطق زور و فشار و تقلید کورکورانه بر مردم تحمیل کنند."

 

این در حالی است که حکومت های دیکتاتور، مستبد و پادشاهی آل سعود و آل ثانی حامی این نوع شبکه ها می باشد.

 

روشن است که این شبکه برای فارسی زبانان است و نمی تواند چنین اشاره ای را به جای دیگری یا کشور اسلامی دیگری نسبت داده باشد. گرچه در خلال برنامه های این شبکه نیز این موضع به روشنی دیده می شود.

 

آن چه عیان است این شبکه طبق صحبت تریبونی برخی از وهابیون در ابتدا و طلیعه سخن به بیان مباحثی کلی و در بردارنده مفاهیم همه پسند دارد ولی در ادامه و عملکرد خود به تبین اندیشه های وهابی خود پرداخته و تنها با یک هدف اصلی آن هم تخریب عقاید واندیشه های شیعی و توهین به مراجع و بزرگان این مذهب به فعالیت خود ادامه می دهد.


  • hoda velayat

علی و غدیر خم به روایت اهل تسنن(8)

hoda velayat | دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۰۳ ب.ظ

ولایت امام علی علیه السلام- کمال دین و اتمام نعمت


"#الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا"(مائده 4)

"امروز دین شما را به حد #کمال رسانیدم و بر شما #نعمت خود را تکمیل نمودم،و اسلام را بعنوان آیین (جاودان)برای شما پذیرفتم"



 ابوسعید خدری و نطنزی  در خصایص می گویند: وقتی این آیه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد،حضرت صلی الله علیه وآله فرمودند:"الله اکبر بر تکمیل شدن دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند  از رسالت من و #ولایت #علی بعد از من" 


خوارزمی حنفی با سند متصل از ابو سعید خدری روایت کرده که او می گوید :پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردم را به غدیر خم فراخواند و دستور داد زیر درختان را تمیز کنند وآن روز پنج شنبه بود آنگاه مردم را به سوی علی فراخواند و بازوی علی را گرفت و بلند کرد به گونه ای که مردم سفیدی زیر بازوی او را دیدند و از هم جدا نشدندتا این آیه نازل شد(الیوم اکملت لکم ...)در اینجا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :الله اکبر برکامل شدن دین وتمامیت نعمت و رضای پروردگار با رسالت من و ولایت علی!سپس فرمود:خداوندا دوست بدار کسی را که او را دوست بدارد و دشمن بدار کسی را که او را دشمن بداردو کمک کن کسی را که او را کمک می کند وخوار کن کسی را که او را خوار می کند.

منابع این مطلب از اهل سنت :

المناقب خوارزمی 1/117،

تذکره الخواص سبط بن الجوزی حنفی:30 ط الحیدریه و ص18ط آخر کتاب

مائه منقبه ابن شاذان 25 و نظیره فی کنزالعمال(2)15/127 


همچنین خطیب بغدادی با سند معتبر در تاریخ خود(تاریخ بغدادللخطیب البغدادی ج3 ص 4980 ذکر من اسمه خالد،

و الدر المنثور فی تفسیر القران لجلال الدین السیوطی الشافعی،ج2،ص 259 ط 1 بمصر)

از ابوهریره نقل کرده است: هرکس روز هجدهم ذیحجه را روزه بدارد خداوند برای او روزه شصت ماه را می نویسد وآن روز روز غدیر خم است.

هنگامی که پیامبر دست علی را گرفت و گفت:آیا من ولیّ مومنان نیستم؟ گفتند : آری ای رسول خدا ! پس گفت هر کس من مولای اویم علی مولای اوست.پس عمر بن خطاب گفت:"به به تو را ای پسر ابی طالب ،امروز مولای من و مولای هر مومنی شدی!در اینجا خداوند این آیه را نازل کرد"الیوم اکملت ..."


یکی از شبهاتی که وهابیت وارد می کند اینست که می گویند:اگر شیعه بر این عقیده است که ولایت  علی در غدیر آمده است و یا این که آیه ابلاغ و اکمال مربوط به این قضیه است و حدیث شریف"من کنت مولاه فعلی مولاه" در این زمینه است،این دلالت می کند که قبلا بحث ولایت حضرت امیر مطرح نبوده است و معرفی حضرت در روز غدیر  با روایات مربوط به معرفی ایشان به عنوان وصی پیامبر صلی الله علیه و آله درمقاطع زمانی پیشین منافات دارد...

پاسخ

در پاسخ به این باید گفت از دیدگاه شیعه ولایت امیرالمومنین در همان روز اول اعلان رسالت نبی اکرم بعد از نزول آیه شریفه انذار که می فرماید:"و أنذر عشیرتک الاقربین " سوره شعراء آیه 214، در آن مجمع 40 نفره قریش معرفی شد و درمناسبت های مختلف ،حدیث منزلت و حدیث وصایت ،حدیث ولایت،حدیث امامت و دیگر احادیث مفصل مطرح شده است؛ولی در غدیر چون یک همایش بزرگی است که بنا به نقل ابن جوزی که حداقل 124 هزار جمعیت در آنجا جمع است،این ماجرا بصورت یک اعلان عمومی و رسمی صورت گرفت  که نه تنها منافاتی با اعلانهای قبل ندارد بلکه در تایید آنهاست.

اگر در گذشته در یک جمع 40 نفره یا 100 نفره و یا 500 نفره مطرح شده بود ،شاید این قضیه کتمان شود یا دستخوش فراموشی شود یا بگویند: نظر نبی اکرم شاید عوض شده است و  یا یک حدیثی جعل کنند که این اوایل بعثت بوده است و بعد پیغمبر پشیمان شده است.

نبی مکرم برای محکم کردن قضیه و بستن راه گریز  و اتمام حجت و رساندن  به گوش همه تا این که کسی ادعا نکند که من نشنیده ام،در غدیر خم در مجمع حداکثر 124 هزار نفری یا حداقل 90 هزار نفری ،ولایت و امامت امیرالمومنین سلام الله علیه را مطرح میکند تا فردای قیامت عذری برای کسی وجود نداشته باشد یا به تعبیر  صدیقه طاهره سلام الله علیها که می فرماید:

(و هل ترک أبی یوم غدیر خم لاحد عذرا.)" آیا پدرم در غدیر خم برای کسی جای عذر و گریزی گذاشت؟(الخصال،الشیخ الصدوق،ص 173)





  • hoda velayat

علی و غدیر خم به روایت اهل تسنن(7)

hoda velayat | يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۱ ق.ظ

جریان انتصاب رسمی امام #علی علیه السلام برخلافت و #ولایت پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)



"یا ایها الرسول #بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت ما رسالتک والله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین"(مائده 67)

"ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را کاملا (به مردم ) ابلاغ کن و اگر چنین نکنی رسالت خود را انجام نداده ای ،و خداوند تو را از (خطرات )مردم نگاه می دارد و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند."




از ابن عباس در مورد این آیه شریفه روایت شد که گفت،در مورد علی (علیه السلام)نازل شد.(خداوند در آیه) به پیامبرش فرمان دادکه در مورد علی(علیه السلام)تبلیغ نماید.(ولایت)علی علیه السلام را ابلاغ کند.پس پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود:
هرکس که من آقا و مولایش هستم ،پس علی آقا و مولای اوست،خداوندا؛دوست بدار هرکس او را دوست بدارد و دشمن بدار هرکسی با او دشمنی می کند.

1-سیوطی:تفسیر الدرالمنثور،ج2،ص327،ذیل آیه شریفه

2- فخر رازی:تفسیر الکبیر ،ج3،ص636 ذیل آیه شریفه

3- ابن ابی حاتم :تفسیر، ج ۴ ص ۱۱۴۲ ،ذیل آیه شریفه.

4-تفسیر الطبری، ج 6 ص307

5-فتح القدیر ، ج 2 ص 60
  • hoda velayat

علی و غدیر خم به روایت اهل تسنن(6)

hoda velayat | شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۰۷ ب.ظ

در روز قیامت خداوند از ولایت علی علیه السلام سوال خواهد کرد.


"وقفوهم انّهم مسئولون" (صافات24 ) 

"در روز قیامت خداوند به ملائک فرمان می دهد که آنها یعنی مردمان کفر پیشه و گمراه را متوقف  سازید که در کارشان سخت مسئول هستند و باید مورد بازپرسی قرار بگیرند."

طبق نقل مفسرین شیعه و سنی،آیه شریفه فوق درباره ولایت علی علیه السلام- بوده و در روز قیامت از ولایت آن حضرت سوال خواهد شد.


روایات متعددی جهت تأیید این مطلب از طریق اهل سنت نقل شده است که ذیلا به نمونه هایی از آن اشاره می شود:


1- از ابی سعید خدری روایت شده است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله در تفسیر این آیه شریفه" وقفوهم انهم مسئولون" می فرمود:از ولایت علی بن ابی طالب،سوال می شود.

2- از ابو اسحاق روایت شده که او در مورد تفسیر این آیه شریفه" وقفوهم انهم مسئولون" گفت:یعنی از ولایت علی بن ابی طالب-(پرسیده می شود).

به درستی که کسی حق عبور از صراط را ندارد مگر آنکه در دستش برات ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام) باشد.



در روز قیامت از نعمت ولایت علی علیه السلام سوال خواهد شد.


"ثم لتسألن یومئذ عن النعیم"(تکاثر 8)

سپس در همان روز است که از نعمت پرسیده خواهد شد."


از امام جعفر بن محمدالصادق علیه السلام روایت شده که در مورد آیه فوق فرمود:مرادازنعمتی که در قیامت از آن سوال می شود،ولایت علی بن أبی طالب (علیه السلام ) است.


کتابهای زیر از اهل سنت این حدیث را نقل کرده اند:

1- حافظ ابی نعیم درکتاب ما نزل من القران فی علی علیه السلام(ذیل آیه شریفه)

2- حافظ الحسکانی،شواهد التنزیل،ج2،ص368



  • hoda velayat

علی و غدیر خم به روایت اهل تسنن(5)

hoda velayat | پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۰۴ ب.ظ

پس معلوم می شود که این حدیث "من کنت مولاه" فقط مخصوص عید غدیر نیست...


در ادامه آیه 55 مائده...


انّما ولیّکم الله ورسوله  والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه ویوتون الزکاه و هم راکعون"

"همانا #ولیّ شما تنها خدا و رسول او و کسانی که ایمان آورده اند؛همان کسانی که نماز را برپا می دارند و در حال #رکوع نماز ،زکات می پردازند،می باشند."

نکته جالب و مهم  از نظر شیعه در اینجاست که مرحوم شیخ طوسی می گوید: این آیه قوی ترین دلیل شیعه بر امامت حضرت امیر سلام الله است که 18 نفر از صحابه و مشاهیر تابعین نقل کرده اند.

و 63 نفر از حفاظ و اعلام در کتب خود این قضیه را آمرده اند.

طبرانی که متوفای 360 است از زید بن حسن از جدش از عمار این روایت رااینچنین نقل می کند که امیرالمومنین سلام الله علیه در حال رکوع مشغول خواندن نماز مستحبی بود و انگشترش را از دستش درآورد و به سائل داد و این قضیه به نبی مکرم خبر داده شدو بر نبی مکرم این آیه نازل شد:(مائده،55) بعد از اینکه این  آیه نازل شد و پیامبر اکرم آنرا بر مردم قرائت کرد،

فرمودند:هرکه من مولای اویم علی مولای اوست.

"فقرأها رسول الله صلی الله علیه وسلم ثم قال من کنت مولاه فعلی مولاه"


منابع زیر از اهل سنت این ماجرا را نوشته اند:

1- المعجم الاوسط،ج،6ص218

2-مناقب علی بن ابی طالب (ع) و مانزل من القرآن فی علی (ع)،احمدبن موسی ابن مردویه الاصفهانی،ص235

3- تخریج الاحادیث و الاثار،الزیلعی،ج1ص410

4- الدرالمنثور فی تفسیر بالمأثور،جلال الدین السیوطی،ج2،ص293


پس معلوم می شود که این حدیث "من کنت مولاه" فقط مخصوص عید غدیر نیست.

در چند جا نبی مکرم"من کنت مولاه فعلی مولاه" را فرموده اندو این شبهه که گفته میشود پیامبر در جواب شکایت لشکر یمن از عدالت و سختگیری علی علیه السلام این عبارت را در روز غدیر برای اولین بار فرموده اند ،پاسخ داده می شود.

حتی "آلوسی" که از وهابیون و سلفی ها است و زبان و قلم تندی نسبت به شیعه دارد می گوید:

"ان هذه الایه نزلت فی علی کرم الله تعالی وجهه"(این آیه در شأن علی (ع) وارد شده است.):روخ المعانی ،ج6،ص197


تنها کسی از مفسرین اهل سنت که به تفسیر این آیه اشکال گرفته است،"ابن تیمیه" است که گفته است:

"أما أهل العلمالکبار أهل التفسیر مثل تفسیر محمدبن جریر الطبری و بقی بن مخلد و ابن أبی حاتم و ابن المنذر و عبدالرحمن بن ابراهیم دحیم و أمثالهم فلم یذکروا فیها مثل هذه المضوعات"

(این مطالب که در این آیه در حق علی نازل شده باشد،در تفسیر ابن جریر طبری و ابن حاتم (وبرخی دیگر از تفاسیر )نیامده است.):

منهاج السنه النبویه،ج7،ص13


در پاسخ، ما از منابع اهل سنت ،روایت طبری و ابن حاتم را با سند صحیح نقل می کنیم تا معلوم شود که صحبت ابن تیمیه دروغی بیش نیست:

ابن ابی حاتم در تقسیرش از ابی سعید اشج از فضل بن دکین از ابو نعیم احول از موسی بن قیس حضرمی از سلمه بن کهیل نقل  می کند:

"تصدق علی بخاتمه و هو راکع فنزلت انما ولیکم الله و رسوله والذین امنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون"

تفسیر ابن أبی حاتم،ج4،ص1162


از سویی دیگر،خود ابن تیمیه نسبت به ابن ابی حاتم می گوید:از علمای بزرگی است که لسان صدق دارد و تفسیرش متضمن روایات قابل اعتماد است.

تقریبا تمام  علما و محدثان متاخر اهل سنت به ابن ابی حاتم نسبت "ثقه" یعنی کسی که نقلهایش  صحیح و مورد اعتماد است ،داده اند.

همچنین،ابن جریر طبری نیز در تفسیر خود از عتبه بن ابی حکیم نیز نقل می کند که منظور آیه فوق علی بن ابیطالب است.(تفسیر الطبری،ج6،ص288)


این نشان می دهد که تفسیر ابن ابی حاتم و طبری تصریح شده که آیه ولایت در حق امیرالمومنین علیه السلام نازل شده است و قابل انکار نیست


علمای اهل سنت با اینکه به نزول این آیه درباره ولایت علی علیه السلام اقرار دارند اما بعضی از آنها مانند ابن حجر و غیره در اینجا طفره رفته اند و می گویند کلمه"ولی" در اینجا بمعنی دوست و ناصر است نه بمعنی "اولی بتصرف" در صورتیکه از ظاهر کلام کاملا معلوم است که ولی بمعنی زعیم  و صاحب اختیار است،زیرا آیه شریفه با "انما" که کلمه انحصار است ،شروع شده است،یعنی صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و کسی است که در حال رکوع صدقه داده است. اگر ولی بمعنی دوست باشد انحصار آن بخدا و رسول و شخص راکعی که صدقه داده است بی معنا و دور از منطق خواهد بودچون در اینصورت مومنین جز خدا و رسول او و علی علیه السلام دوست دیگری نخواهند داشت در حالی که مومنین همه دوست و ناصر یکدیگرند و دوستی چیزی نیست که خداوند آنرا در انحصار خود واولیائش قرار دهد.


ادامه دارد...

  • hoda velayat

خداوند در قرآن کریم  به مومنان دستور داده تا از دشنام دادن به آنچه که در نزد غیر مسلمانان محترم است پرهیز شود و در این باره در آیه" 108 انعام "،می فرماید:

 « وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» ( شما مومنان به آنان که غیر خدا را می ‏خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روى دشمنى و نادانى خدا را دشنام گویند، ما بدین‌سان براى هر امتى عمل‌شان را بیاراستیم و عاقبت بازگشت آنان به سوى پروردگارشان است، و او از اعمالى که مى‏کرده‏اند خبرشان می ‏دهد.)

با اینکه مدتی است شبکه های وهابی با ظاهرسازی سعی دارند خود را دوستدار و مدافع ائمه معصومین(ع) نشان دهند ولی هراز چند گاهی  از ظاهر سازی عاجز مانده و از طینت پلید خود که سرشار از حقدوکینه نسبت به ائمه معصومین(ع) اجمعین می باشد،پرده  برمی دارند.

درآخرین توهینی که اخیرا توسط  ابراهیم کیانی مجری یکی از شبکه های وهابی در واکنش به تماس تلفنی یک ناشناس بود این مجری در نهایت بی شرمی به ساحت مقدس سیدالشهدا توهینی کرد که قلم از بازگو کردن آن خجل و شرمسار است.


لازم است در این خصوص به بیان چند نکته اشاره شود:

1- با استناد به آیه شریفه و فتوای مراجع شیعه ،دشنام به مقدسات اهل سنت جایز نبوده و علاوه بر اینکه بهانه دست دشمنان می دهد اثرات بدی نیز بجا می گذارد.

2- پر واضح است ادعایی که اخیرا شبکه های وهابی مبنی بر اینکه مدافع اهل بیت پیامبر و حضرت علی و امام حسن وامام حسین(ع) هستند پوچ بوده و تبلیغات رسانه ایی بیش، برای عوام فریبی نیست .

3- شیعه، وهابیت را از اهل سنت تمییز داده و آنقدر دلیل و استدلال منطقی و محکم برای اثبات حقانیت خود و بیان مظلومیت معصومین در دست دارد که نیازی به فحش وناسزا گفتن نداشته و افرادی که چنین شیوه و روشی را در پیش می گیرند قطعا فقط در حرف شیعه بوده و سنخیتی با شیعیان ائمه معصومین(ع) اجمعین ندارند.

به هر حال وهابیت تکفیری با استفاده از این حربه تلاش دارد بین شیعه و اهل سنت شکاف ایجاد کرده و نهایت بهره برداری خود را با ایجاد تفرقه و دشمنی به سرانجام برساند و آگاهی مسلمانان در برابر این گونه حربه های وهابیت که دست نشاندگان استکبار هستند نقشه شوم آنها را خنثی می کند.

 نظر مقام معظم رهبری در مورد توهین به مقدسات :

اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امت اسلامی بار دیگر اعلام می‌کنم که هر گفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلافات میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدسات هریک از گروههای مسلمان یا تکفیر یکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام، و حرام شرعی است.


  • hoda velayat

تبرّک(4)

hoda velayat | چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۱ ق.ظ

تبرک جستن به جنازه ابن تیمیه!

پیروان #ابن تیمیه به جنازه‌ی او و به آب غسل وی #تبرّک می جستند.آنان برای تبرک،دستمال و عمامه های خود را روی جنازه می انداختند و چون نعش او را شکستند،برای تبرّک به همراه بردند...آنان باقی مانده‌ی سدر او را خریدند و بین خود تقسیم کردند!

(البدایه والنهایه:ج14،ص136؛الکنی والألقاب:ج1،ص237).


اکنون این پرسش پیش می آید که آیا پیروان ابن تیمیه #مشرک و اهل بدعت بودند؟

آیا جواز تبرّک و لمس،امر عقلایی و راسخ در بیان مسلمانان نبود و فتوادادن به حرمت چنین اعمالی برخلاف نظر عقلا و سخنی غیر مشروع نیست؟


از موارد دیگر تبرّک،تبرّک جستن به یحیی بن مجاهد(م 366 ه)است.ابن بشکوال می گوید: وی زاهد عصر و عابد شهر خود بود و مردم به وی تبرّک می جستند و به دعایش پناه می بردند.

(سیر اعلام النبلاء:ج16،ص245).

تبرّک جستن فرزند احمدبن حنبل

فرزند #احمدبن حنبل پیراهنی از پدر خود به یادرگار داشت که می گفت:در آن نماز می خوانم و به آن تبرّک می جویم.

(سیر اعلام النبلاء:ج11،ص230)


ذهبی می نویسد:عبدالله بن احمد می گوید:پدرم احمدبن حنبل را دیدم که مویی از پیامبر را گرفته بود و آن را روی لباسش می گذاشت و می بوسید،به گمانم آن را بر روی چشمانش می گذاشت.همچنین آن را در آب فرو می برد و از آن آب برای شفا می نوشیدو...

ذهبی می گوید:کجاست آن انسان لجبازی که کار احمد را انکار کند؟در حالی که چنین امری ثابت است.

(سیر اعلام النبلاء:ج11،ص212)


ما در موضوع تبرّک به همین مقدار بسنده می کنیم،نصوصی که رایج بودن تبرک به قبور مسلمانان وآثار آنان را بیان می کندو نشان گر مرسوم بودن این عمل در میان امت اسلام از زمان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تا به امروز است و هیچ فقیهی نه تنها چنین اعمالی را تحریم نکرده؛بلکه به جواز،رجحان و استسحاب آن  نیز تصریح شده است.





  • hoda velayat

تبرّک(3)

hoda velayat | سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۴ ق.ظ

تبرّک جستن به آثار،آب وضو،موی پیامبرصلی الله علیه و آله

سمهودی می گوید:بر #منبر پیامبر پوششی همانند غلاف قرار دادند که در آن طاقی قرار داشت و کنار روضه ی آن حضرت بود. مردم از داخل آن طاق دستان خود را بر روی منبر می گذاشتند و آن را لمس می کردند و به آن تبرّک می جستند.

(وفاءالوفاءبأخبارالمصطفی:ج2،ص39)


غزالی:هرکس که در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه وآله با مشاهده آن حضرت تبرک می جست،بعد از وفات آن حضرت می تواند با زیارت آن بزرگوار تبرک بجوید و برای همین امر،انسان می تواند برای زیارت پیامبرصلی الله علیه وآله بار سفر ببندد.

(احیاءالعلوم:ج1،ص258)


در تاریخ آمده است:اصحاب برای استشفا از قطرات #آب وضوی پیامبر صلی الله علیه وآله با هم دیگر نزاع می کردند.

(تاریخ بخاری:ج3،ص35،حدیث187؛تاریخ طبری:ج3،ص475)

در روایتی نقل شده که احمدبن حنبل همواره #تار مویی را به همراه داشت و مدعی بود که از پیامبر است.

(سیراعلام النبلاء:ج11،ص256و230)


در روایتی آمده است زنی بنام کبشه می گوید:روزی پیامبر نزد ما آمد و از دهان مشکی که آویزان بود،آب نوشید.من برخاستم و دهانه مشک را قطع کردم و آن را نگهداری نمودم.

ابن ماجه در ادامه این روایت می گوید:سزاوار است از جایی که پیامبر دهان مبارکش را بر آن گذاشته #تبرّک جسته شود.

ترمزی این روایت را نقل کرده و آن را معتبر و صحیح دانسته،این روایت را احمدبن حنبل نیز از انس از امّ سلیم نقل می کند.

(الجامع الصحیح ترمزی:ج4،ص306؛سنن ابن ماجه:ج2،ص1132؛مسند احمد:ج3،ص119)

ادامه دارد...


  • hoda velayat