هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

باسمه تعالی
به یاری خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام ،قراره که در این وبلاگ ،عقائد وهابیت و سلفی ها مطرح و اشکالات وارد بر آن بیان شود.
همانطور که میدانیم متاسفانه این عقاید داردچهره اسلام حقیقی را خدشه دار میکند وظاهری خشن و بی منطق از آن به نمایش می گذارد

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گریه» ثبت شده است

فلسفه عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام و فواید آن

hoda velayat | چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۲۹ ب.ظ

یکی از ایراداتی که وهابیون به شیعیان میگیرند و یا برای بعضی از مذاهب و ادیان دیگر سوال پیش می آید که چرا شما شیعیان عزاداری می کنید،بر آن شدیم که فلسفه عزاداری و فواید آن را بیان کنیم.



فلسفه و حکمت عزاداری رامی توان در امور ذیل ،رهیابی کنیم:

الف. محبت و دوستی:

در قرآن و روایات، دوستی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام، بر مسلمانان واجب شده است.[1]

روشن است که دوستی لوازمی دارد و محبِّ صادق، کسی است که شرط دوستی را- چنان که باید و شاید- به جا آورد. یکی از مهم ترین لوازم دوستی، ابراز هم دردی و هم دلی با دوستان در مواقع سوگ یا شادی آنان است؛[2]

از این رو در احادیث، برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهل بیت علیهم السلام و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان مورد تأکید فراوان قرار گرفته است.

حضرت علی علیه السلام در روایتی می‌فرماید: «پیروان ما در شادی و حزن ما شریکند»؛ «یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا»[3].

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: « شِیعَتُنَا جُزْءٌ مِنَّا، ... یَسُوؤُهُمْ مَا یَسُوؤُنَا وَ یَسُرُّهُمْ مَا یَسُرُّنَا»[4]؛ «شیعیان ما پاره‌ای از خود ما بوده و ... آنچه که ما را ناراحت یا خوشحال می‌‌سازد، آنان را ناراحت یا خوشحال می‌‌گرداند».


وظیفه عقلانی و شرعی، ایجاب می‌‌کند که در ایام عزاداری اهل بیت علیهم السلام، به «زبان حال»؛ یعنی با اشک، آه، ناله و زاری و از نظر خوراک، با کم خوردن و کم آشامیدن مانند افراد غم زده[5] و از نظر پوشاک، با لباسی که از حیث جنس ورنگ و نحوه پوشش حکایت گر اندوه و ناراحتی در عرف است، حزن و اندوه خود را آشکار سازیم.

ب. انسان سازی:

از آنجا که در فرهنگ شیعی، عزاداری باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ هم دردی با آن عزیزان در واقع یادآوری فضایل، مناقب و آرمان های آنان بوده و به این وسیله انسان به سمت الگو گیری و الگو پذیری از آنان سوق می‌‌یابد.

فردی که با معرفت در مجالس عزاداری، شرکت می‌‌کند؛ شعور و شور شناخت و عاطفه را در هم می‌‌آمیزد و در پرتو آن، با انگیزه‌ای قوی همانند مُحّبی می‌‌شود که پر حرارت و شتابان به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.

ج. جامعه سازی:

هنگامی که مجلس عزاداری موجب انسان سازی است، تغییر درونی انسان به جامعه نیز سرایت کرده و آدمی می‌‌کوشد تا آرمان های اهل بیت علیهم السلام را در جامعه حکم فرما نماید. به بیان دیگر، عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام، زمینه را برای حفظ آرمان های آنان و پیاده کردن آنها فراهم می‌‌سازد.

به همین دلیل می‌‌توان گفت: یکی از حکمت های عزاداری، ساختن جامعه بر اساس الگوی ارائه شده از سوی اسلام است.

د. انتقال فرهنگ شیعی به نسل بعد:

کسی نمی‌تواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید، با شرکت در مجالس عزاداری، با فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آشنا می‌‌شوند. به راستی عزاداری و مجالس تعزیه، یکی از عناصر و عوامل برجسته ای است که به وسیله آنها آموزه‌های نظری وعملی امامان شیعیان به نسلهای آینده منتقل شود.

مراسم عزاداری، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه برای تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی با گفتار و کردار اهل بیت علیهم السلام است.


با توجه به بیانات، سخنان و شعارهای عاشورا، می‌‌توان عناصر انسان ساز، جامعه ساز و فرهنگ ساز را ملاحظه کرد؛ مواردی چون:

عبادت، ایثار، شجاعت، توکّل ، صبر، امر به معروف و نهی از منکر، نابودی اسلام در شرایط سلطه یزیدیان، حرمت بیعت با کسی چون یزید، شرافت مرگِ سرخ بر زندگی ذلّت بار، اندک بودن انسان های راستین در صحنه امتحان، لزوم شهادت طلبی در عصر حاکمیت باطل، زینت بودن شهادت برای انسان، مبارزه با سلطه جور و طغیان، اوصاف پیشوای حق، تسلیم و رضا در برابر خواسته خدا، همراهی شهادت طلبان در مبارزاتِ حق جویانه، حرمت ذلّت پذیری برای آزادگان و فرزانگان مؤمن، پل بودن مرگ برای عبور به بهشت برین، آزادگی و جوانمردی، یاری خواهی از همه و همیشه در راه احقاق حق.[6]


درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین

بذر همت در جان افشاند افکار حسین

گر نداری دین به عالم، لااقل آزاده باش

این کلام نغز می‌‌باشد زگفتار حسین


مرگ با عزّت زعیش در مذلّت بهتر است نغمه ای می‌باشد از لعل دربار حسین


در عین حال، موارد ذیل علاوه بر موارد پیش گفته، می‌‌توانند حکت عزاداری بر امام حسین علیه السلام را تبیین کنند:


1. نوعی اعتراض به ظالمان زمان و حمایت از مظلومات جهان؛

2. عامل تقویت حسّ عدالت خواهی و انتقام جویی از ستمگران؛

3. زمینه ساز اجتماع شیعیان جهت پیروی و دفاع از حق.[7]


منابع:


[1]- شوری /23، هود /29، میزان الحکمة، ج2، ص236.

[2]- المحبة فی الکتاب والسنة، صص169-170 و 181-182.

[3]- بحار الانوار، ج44، ص287.

[4]- امالی، ص305.

[5]- طبق فرموده امام صادق علیه السلام به معاویة بن وهب، عزاداران سید الشهدا در روز عاشورا از آب و غدا دوری جویند تا آن که یک ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذای معمول صاحبان مصیبت سد جوع و عطش کنند». (تاریخ النیاحة الامام الشهید الحسین بن علی،ج1، صص157-159).

[6]- فرهنگ عاشورا، صص268-271؛ حسین، عقل سرخ، صص77-119؛ امام حسن و امام حسین علیهما السلام، صص116-121.

[7]- پرسشها و پاسخها.

  • hoda velayat

گریه و اقامه مجلس عزا(2)

hoda velayat | يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۲۳ ق.ظ

سیره عملی پیامبر صلی الله علیه و آله


تاریخ و سیره‌ برای ما بازگو می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بر فرزندش ابراهیم ،پدربزرگش عبدالمطلب،عموهایش ابوطالب و حمزه،مادرش آمنه بنت وهب،مادر علی علیه السلام فاطمه بنت اسد،عثمان بن مظعون و... گریست.


به هنگام گریه بر فرزندش پرسیدند : چرا بر ابراهیم گریه  می کنید؟

فرمودند: "تدمع العینان و یحزن القلب و لا  نقول ما یسخط الربّ؛

چشم ها گریان است ،قلب می سوزد و آن  چه را که موجب خشم خداوند است نمی گوییم."


(عقدالفرید:ج3،ص؛ 19؛سنن ابن ماجه :ج1،ص506.)


در روایتی آمده است که وقتی عثمان بن مظعون از دنیا رفت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بر جنازه وی بوسه زدو گریست.

(المستدرک علی الصحیحین:ج1،ص514.)



سیره و روش صحابه و تابعین نیز به هنگام از دست دادن فردی،گریه بود.

در روایتی آمده است :

هنگامی که خبر شهادت مالک اشتر رسید،امیر مومنان علی علیه السلام ضمن سخنانی فرمود:

"علی مثله فلتبک البواکی ؛گریه کنندگان شایسته است که بر مثل مالک اشتر بگریند."

(سیر اعلام النباء:ج4،ص34؛الکامل فی التاریخ:ج3،ص227)


عباد می گوید: عایشه می گفت:"هنگام وفات پیامبر سر ایشان را بر بالشتی قرار دادم و با زنان دیگر به سینه و صورت خودمان می زدیم."

(سیره النبویّه:ج6،ص75؛مسند احمد:ج6،ص274)


عثمان می گوید:"وقتی خبر مرگ نعمان بن مقرن را به عمر دادم،وی دستش را بر روی سرش گذاشت و گریست.

(المستدرک علی الصحیحین:ج3،ص332؛المصنف ابن أبی شیبه:ج3،ص45،مسند احمد:ج6،ص274،السیره النبویه:ج6،ص75)


وقتی محمد بن یحیی ذهلی نیشابوری خبر فوت احمدبن حنبل را شنید گفت:

"سزاوار است تمامی اهل بغداد در خانه هایشان مجالس نوحه سرایی برپاکنند."

(سیر اعلام النبلاء:ج11،ص203.)


ادامه دارد...


  • hoda velayat

گریه و اقامه مجلس عزا

hoda velayat | شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۳۰ ب.ظ

سیره‌ی تاریخی


تاریخ و روایات می گویند:پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله صحابه و تابعین بر مردگان ، شهیدان و... می گریستند و به دیگران نیز فرصت عزاداری برای عزیزانشان می دادند و حتی براین عمل هم تشویق می نمودند،چنان که عایشه در وفات پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بر صورتش سیلی می زد.

البته مجالس بزرگ دیگری نیز در طول تاریخ در مصیبت فراق برخی از محدثان بزرگ و دیگران برپا می شد.

اینک برای نمونه به چند مورد اشاره می نماییم:


اسامه بن زید می گوید:پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از مطلع شدن از درگذشت فرزند دخترشان با برخی از بزرگان صحابه به خانه‌ی دخترشان رفتند،آنگاه جنازه او را روی دستانشان بالا بردند و در حالی که اشک از دیدگان مبارکشان روان بود جملاتی را زمزمه کردند.

(سنن نسائی:ج4،ص22.)


احمدبن حنبل:

بعد از جنگ احد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به زنان انصار که برای شوهرانشان گریه می کردند فرمودند:

"ولکن حمزه لا بواکی له؛ حمزه عزادار و گریه کننده ندارد."

ابن عبدالبر در این باره می گوید:

این رسم تاکنون ادامه دارد و مردم برای هیچ مرده ای گریه نمی کنند مگر آن که ابتدا بر حمزه بگریند.

(الاستیعاب:ج1،ص374)


حاکم نیشابوری در این زمینه چنین نقل می کند :

روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای تشیع جنازه ای بیرون آمد،عمربن خطاب نیز همراه آن حضرت بود،زنان شروع به گریه کردند،عمر آن ها را از گریه بازداشت و نکوهش کرد.پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

یا عمر! دعهنّ ؛فانّ العین دامعه والنفس مصابه والعهد قریب؛ عمر! رهایشان کن چراکه چشم گریان ،نفس مصیبت دیده و این فاصله و جدایی تازه به وقوع پیوسته است.

(المستدرک علی الصحیحین:ج1،ص381؛ مسنداحمد:ج2،ص444)


بنابر این روایات روشن است که در سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این عمل حرام نبوده است.


 ادامه دارد...




  • hoda velayat