گریه و اقامه مجلس عزا(2)
سیره عملی پیامبر صلی الله علیه و آله
تاریخ و سیره برای ما بازگو می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بر فرزندش ابراهیم ،پدربزرگش عبدالمطلب،عموهایش ابوطالب و حمزه،مادرش آمنه بنت وهب،مادر علی علیه السلام فاطمه بنت اسد،عثمان بن مظعون و... گریست.
به هنگام گریه بر فرزندش پرسیدند : چرا بر ابراهیم گریه می کنید؟
فرمودند: "تدمع العینان و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الربّ؛
چشم ها گریان است ،قلب می سوزد و آن چه را که موجب خشم خداوند است نمی گوییم."
(عقدالفرید:ج3،ص؛ 19؛سنن ابن ماجه :ج1،ص506.)
در روایتی آمده است که وقتی عثمان بن مظعون از دنیا رفت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بر جنازه وی بوسه زدو گریست.
(المستدرک علی الصحیحین:ج1،ص514.)
سیره و روش صحابه و تابعین نیز به هنگام از دست دادن فردی،گریه بود.
در روایتی آمده است :
هنگامی که خبر شهادت مالک اشتر رسید،امیر مومنان علی علیه السلام ضمن سخنانی فرمود:
"علی مثله فلتبک البواکی ؛گریه کنندگان شایسته است که بر مثل مالک اشتر بگریند."
(سیر اعلام النباء:ج4،ص34؛الکامل فی التاریخ:ج3،ص227)
عباد می گوید: عایشه می گفت:"هنگام وفات پیامبر سر ایشان را بر بالشتی قرار دادم و با زنان دیگر به سینه و صورت خودمان می زدیم."
(سیره النبویّه:ج6،ص75؛مسند احمد:ج6،ص274)
عثمان می گوید:"وقتی خبر مرگ نعمان بن مقرن را به عمر دادم،وی دستش را بر روی سرش گذاشت و گریست.
(المستدرک علی الصحیحین:ج3،ص332؛المصنف ابن أبی شیبه:ج3،ص45،مسند احمد:ج6،ص274،السیره النبویه:ج6،ص75)
وقتی محمد بن یحیی ذهلی نیشابوری خبر فوت احمدبن حنبل را شنید گفت:
"سزاوار است تمامی اهل بغداد در خانه هایشان مجالس نوحه سرایی برپاکنند."
(سیر اعلام النبلاء:ج11،ص203.)
ادامه دارد...