هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

باسمه تعالی
به یاری خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام ،قراره که در این وبلاگ ،عقائد وهابیت و سلفی ها مطرح و اشکالات وارد بر آن بیان شود.
همانطور که میدانیم متاسفانه این عقاید داردچهره اسلام حقیقی را خدشه دار میکند وظاهری خشن و بی منطق از آن به نمایش می گذارد

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عربستان» ثبت شده است

پاسخ عجیب مبلغ مشهور در مورد رسوایی پسرانش

hoda velayat | يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ق.ظ

 کابران شبکه‌های اجتماعی در اینترنت این روزها ویدیوی "عدنان العرعور" مفتی سلفی تکفیری را به اشتراک می گذارند که به سئوال چالش آمیز "داوود الشریان" نویسنده  و مجری مشهور عربستانی پاسخ می دهد. الشریان اخیرا از اقدام العرعور و دیگر مبلغان وهابی در تشویق جوانان برای جنگ در سوریه انتقاد می کند و از آنها می پرسد که چرا فرزندانشان را برای جنگ به سوریه نمی‌فرستند.
 


الشریان در صحفه "توییتر" خود نوشت: عدنان العرعور و فرزندانش در حال تجارت هستند و تحت عنوان جهاد در سوریه کمک جمع آوری می‌کنند و درخانه‌های خود به خواب ناز می‌روند و جوانان ما در درگیری گروه‌ها (گروه‌های مسلح) کشته می‌شوند.
 
وی افزود: چرا عدنان العرعور و فرزندانش به سوریه نمی‌روند و آنجا فعالیت نمی‌کنند؛ و چه کسی به العرعور اجازه داده که در سرزمین ما فعالیت کند، و چه کسی این کار او را تسهیل کرده است؟


عدنان العرعور هم در پاسخ به سخنان الشریان که گفته بود چرا فرزندانش را به جنگ درسوریه نمی فرستد مدعی شد که فرزندانش از و تبعیت نمی کنند و به جای گوش دادن به حرفهایش به پاریس رفته اند .
 
العرعور در برنامه‌ای تلویزیونی مدعی شد که فرزندانش در امور نجات مجروحان در کنارش هستند.
 
این مبلغ تفکیری وهابی خاطرنشان کرد که فرزندانش در موضوع جهاد از او اطاعت نمی کنند و گفته اند که یا مانند خودش در رسانه کار می کنند و یا در امور امدادگری و نجات فعال می شوند یا اینکه به پاریس می روند. !!
 

العرعور در صحفه توییتر خود شماره حسابی را تحت عنوان "کمک به مردم سوریه" اعلام کرده است و برای برخی این سوال پیش آمده است که چه کسی بر این حساب ها نظارت دارد و چه کسی به العرعور اجازه جمع آوری این پول ها را داده است؟
 
درگیری و برخورد بین مبلغان به اصطلاح "جهاد" در سوریه و در صدر آنها سلمان العوده و محمد العریفی از یک سو با داوود الشریان کاربران عربستان وعرب را به خود مشغول کرده است بویژه که این برخورد وارد مرحله جدیدی شده است به گونه ای که شماری از کاربران بر لزوم افزایش برنامه های رسانه ای برای برملا کردن ماهیت مبلغان فتنه و آگاه سازی جوانان سعودی فریب خورده تاکید می کنند.
 
به نوشته پایگاه العرب آنلاین، برخی از کاربران نوشتند: دولت ما باید افرادی که خود را مبلغ می نامند مهار کند. فرزندان البریک و القرضاوی و العواجی کجا هستند؟ خون برادران ما مثل آب شده است. چرا العریفی به سرزمین جهاد نمی رود؛ او که جوان است و چرا البریک نمی رود؟ پیامبر ما اولین کسی بود که به میادین جهاد می رفت اما جهاد اینها و خانواده هایشان در لندن و تایلند است.
 
یک عربستانی با اشاره به فریب جوانان این کشور در صفحه توییتر خود نوشت: برخی جوانان سعودی دار و ندار خود را برای سفر به سوریه می فروشند و وقتی به آنجا می رسد پیش روی خود باندهایی را می بینند که به نام جهاد با یکدیگر می جنگند. مبلغان فتنه چه زمانی ساکت می‌شوند؟
 
یکی دیگر از شهروندان عربستانی نوشت: جنگ در سوریه برخی مبلغان را ستاره کرده است که در آتش می دمند تا ستاره بودن آنها ادامه یابد. کی درس می گیریم؟
 
فر دیگری تأکید کرد: بعضی مبلغان سعودی درک می کنند آنچه در سوریه می گذرد فتنه ای است که به جنگ بین باندهای مسلح تبدیل شده است اما از بیان این مسأله خودداری می کنند زیرا می ترسند مقبولیت خود در بین طرفدارانشان را از دست بدهند.
 
الشریان در برنامه "الثامنه" (ساعت هشت) در شبکه ام بی سی محمد العریفی و سعد البریک و العواجی و سلمان العوده را به فریب جوانان و اعزام آنها به جنگ در سوریه متهم کرد.
 
این امر باعث شد که العوده از الشریان بخواهد از این گفته اش عذرخواهی کند وگرنه شکایت خواهد کرد.
 
العریفی و محسن العواجی و سعد البریک نیز با حمله به الشریان گفتند که سخنان الشریان توطئه طراحی شده علیه آنها است.
 
برخی از فعالان عربستانی گفتند: جهاد فقط برای آزاد سازی بیت المقدس و همچنین در راه میهن است. تقوای خدا پیشه کنید و از فتنه دوری گزینید زیرا عقل را زایل می کند و آتش و ویرانی به پا می کند.
 
یکی دیگر از کاربران نیز در صفحه توییتر خود نوشت که اگر العریفی یا العوده یا العواجی تصمیم بگیرند تا به سوریه بروند، یک میلیون درهم به آنها می دهد.
 
العالم

  • hoda velayat

مراکز تربیت وهابی در عربستان

hoda velayat | شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۴۶ ب.ظ

 

 نمایان شدن جریانات تروریستی و تکفیری در سطح جهان عرب و اسلام، پس از شکل‌گیری موج بیداری اسلامی در کنار فعالیت‌های تفرقه‌جویانه این گروه‌ها در ضمینه جنایات و کشتارهایی که در حق مردم منطقه انجام می‌دهند، باعث شده است تا نام این گروه‌ها بیش از پیش در رسانه‌ها و هم‌چنین محافل سیاسی مطرح شود.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

اما آنچه اهمیت دارد این است که تروریست‌های موجود و کسانی که در سطح کشورهای عربی و اسلامی، دست به اقداماتی جنایت‌کارانه می‌زنند، صرفا مجری و پیاده‌کننده اوامر و طرح‌های مفتی‌هایی هستند که با فتواهای غیر معمول خود، راه را برای این گونه فجایع می‌گشایند.

در همین زمینه؛ چندی پیش حضرت "آیت‌الله سبحانی"، مرجع تقلید شیعی، خبر از برگزاری کنفرانسی در عربستان با محوریت "تکفیر سایر مذاهب اسلامی" داده و گفته بود 

"طی این کنفرانس، 80 مقاله در موضوع تکفیر نوشته شده است".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
ایشان ضمن ابراز نگرانی از روند موجود در مدارس دینی عربستان خاطر نشان کرده بودند "اگر عربستانی‌ها بخواهند ریشه تکفیر را نابود کنند، باید کتاب‌های درسی خود را بسوزانند".

اما این ابراز نگرانی قابل تامل، تقریبا همزمان شد با اظهارات جالب توجه "وائل عبداللطیف"، وزیر سابق عراقی که هشدار داده بود "در حال حاضر 280 مدرسه دینی در عربستان، در راستای تحریک به قتل شیعیان فعالیت می‌کنند".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
وائل عبداللطیف، فعال سیاسی و عضو مجلس نواب عراق

موضوع زمانی نگران‌کننده می‌شود که رژیم آل سعود، در قبال فعالیت این حجم از مدارس دینی، هیچ موضعی اتخاذ نمی‌کند. 
 
وی همچنین تاکید کرده بود "در این مدارس، به جوانان القا می‌شود که کشتن شیعیان واجب است". 
 
گفتنی است؛ این سخنان عبداللطیف، در پی واکنش "نوری المالکی"، نخست وزیر دولت عراق، به اقدامات تروریستی در این کشور بود که گفته بود "این اقدامات تروریستی در عراق، در چارچوب تلاش‌های خطرناک یکی از کشورهای عربی همسایه، برای شعله‌ورتر کردن آتش فتنه مذهبی در منطقه شکل می‌گیرد".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

با نگاهی به تحولات منطقه، به سختی می‌توان منظور مالکی از کشور  همسایه را متوجه نشد.

"عربستان سعودی" یکی از کشورهای منطقه و صاحب عظیم‌ترین ذخایر نفتی جهان، همسایه عرب عراق است که با سازمان‌دهی گسترده جریانات تروریستی در دو محور "نظری" و "عملی"، دست به بازی خطرناکی زده است.

ارتباط گروهک‌های تروریستی منطقه از عراق گرفته تا افغانستان، سوریه، مصر و حتی گروهک‌های تروریستی در چچن، با عربستان سعودی بر کسی پوشیده نیست، اما با نگاهی به تاریخ می‌توان دید که پیوند وهابیت با حکومت عربستان و خاندان آل سعود از ریشه‌های عمیق‌تری برخوردار است.

در سال 1744 پیمانی تاریخی میان "عبدالعزیز آل‌سعود"، که به تازگی قدرت خود را بر بخش مرکزی عربستان و "نجد" توسعه داده بود، و "محمد بن عبدالوهاب" برقرار شد، پیمانی که آینده سرزمین وحی را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد و تا به امروز منافع بسیاری را برای فرزندان هر دو طرف این معامله در بر داشته است.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
عبدالعزیز آل‌سعود، موسسه رژیم سعودی

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
محمد بن‌عبدالوهاب، موسس وهابیت

به این ترتیب، فرزندان وهاب در ازای اعطای مشروعیت دروغین به حکومت آل سعود، قدرت پنهانی را در دستگاه‌های قضایی، آموزشی و مذهبی دولت از طریق کسب مناصب کلیدی، همچون وزارت دادگستری و مفتی اعظمی تجربه کرده‌اند.

پس از آن و در سال 1801، وهابیان جنایت‌کار، طی اقدامی در حمله به عراق، به شهر مقدس "کربلا" یورش برده و در این بین، طی جنایتی که از خاطره تاریخ محو نخواهد شد، 400 تن از شیعیان را قتل عام کردند.

به عقیده کارشناسان، این یورش وهابی-سعودی به کربلا، یکی از اولین نشانه‌های اتحاد سیاسی-مذهبی این دو طایفه بود.

همچنین پس از سیطره کامل آل‌سعود بر "مکه" و "مدینه" در سال 1925، این جنایت‌کاران به "قبرستان بقیع" یورش برده و دست به هتک حرمت‌های متعددی زدند.

به این ترتیب، از سال 1933 وهابیون توسط آل سعود، از امکانات و همچنین مصونیت گسترده و بی نظیری در دستگاه حاکمیت عربستان بر خوردار شدند.

به عقیده نویسنده Middle East Monitor، زمینه حضور و تحرکات این جریان ضد انسانی در خارج از مرزهای عربستان، زمانی آغاز شد که برخی از جریانات مصری، به دلیل مخالفت با "جمال عبدالناصر"، به عربستان پناه آورده و به سرعت، جذب وهابیت شدند.

همچنین، در پی حوادث خشونت‌بار سال 1971 در مکه و اشغال حرم توسط وهابیون، آل‌سعود برای اولین‌بار از قدرت‌نمایی‌های این جریان  احساس نگرانی کرده و برای جلوگیری از ادامه این وضعیت، اقدام به تاسیس مدارس دینی در کشورهایی همچون "افغانستان" کردند و بخش قابل توجهی از وهابیون را به خارج از مرزهای عربستان فرستادند و به این ترتیب، به نوعی دست به "صدور بحران" زدند.

چندی پیش روزنامه "الاتحاد"، در مطلبی  با عنوان "خطر مدارس دینی در افغانستان و پاکستان"، دست به افشاگری‌هایی زد که جامعه اسلامی را در حیرت فرو برد.

در این گزارش آمده بود، "متاسفانه در برخی از مدارس دینی، به طلاب نحوه ساختن بمب و استفاده از سلاح آموزش داده می‌شود". 

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

این گزارش در ادامه افشاگری‌های خود نوشته بود "در این مدارس، کودکان مجبور به حمل سلاح شده و از آنان برای عملیات انتحاری مخصوصا در روز عید قربان استفاده می‌شود".

"این مدارس در جذب نوجوانان و همچنین کودکان یتیم و خانواده‌های فقیر بسیار موفق عمل کرده چرا که از زمان ورود کامل این کودکان به مدارس، تمام هزینه‌های زندگی آن‌ها به عهده متولیان مدارس است". 
 
این مقاله، با اشاره به نکته‌ای نگران‌کننده گفته است "منابع مالی این مدارس، توسط یکی از کشورهای عرب خلیج فارس تامین می‌شود".

همچنین خبرهای نگران‌کننده‌ای از تجاوز جنسی معلمان این مدارس به طلاب به گوش می‌رسد.

نویسنده این گزارش، در پایان، ضمن اشاره به ارسال فوری بخش قابل توجهی از طلاب این مدارس به عراق گفته بود "آینده طلابی که از یک سو، تحت آموزه‌های افراطی و غیر انسانی وهابیت بوده و از سوی دیگر مورد سو استفاده‌های مکرر جنسی واقع می‌شود بسیار نگران‌کننده خواهد بود".

ابعاد این فاجعه، صرفا در رابطه با مورد پاکستان، زمانی مشخص می‌شود که بدانیم در حال حاضر در این کشور، 13 هزار مدرسه دینی وجود داشته که حدود 2 میلیون طلبه، یا بهتر بگوییم تروریست، را در خود پرورش می‌دهند.

البته ابراز نگرانی‌های جهانی از شیوع این پدیده، به منطقه خاورمیانه محدود نمانده، به طوری که چندی پیش، "سازمان حقوق بشر" با انتشار گزارشی درباره وهابیت اعلام کرده بود "وهابیت از نازیسم خطرناک‌تر است". 

"اگر جهان ما با تفکر نازی‌های می‌جنگید و همچنان نیز نگرانی بازگشت آن‌ها را در دل دارد، باید بدانید که تفکر وهابی موجود در عربستان خطری به مراتب بزرگ‌تر از نازیسم را تشکیل می‌دهد، چرا که مانند سرطان در هر نقطه‌ای در عالم در حال انتشار است که ریشه آن در مساجد و مدارسی است که از سوی عربستان سعودی حمایت مالی می‌شوند". 

البته باید گفت مردم داخل عربستان نیز از شر این جنایات در امان نیستند.

عناصر وهابی و تندرو که در داخل عربستان مانده‌اند، با شرکت در گروه‌هایی موسوم به "مطوعین" به‌ آزار و اذیت مردم و مخصوصا شیعیان می‌پردازند. 

پلیس دینی، حسبه (حسابرس)، یا هیئت امر به معروف و نهی از منکر به تشکیلاتی گفته می‌شود که شامل عناصر تندرو و سرکوبگر وهابی است.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
تصاویری از جنایات مطوعین در عربستان

این تشکیلات، برای اولین‌بار در "ریاض" و توسط "عبدالعزیز آل‌سعود"، آغاز به کار کرد و در حال حاضر رهبری آن به دست "عمربن‌ حسن‌آل‌شیخ" است. 

اعضای این تشکیلات عمدتا ضد شیعی، بالغ بر ۵ هزار وهابی هستند که در ۴۸۶ قسمت در مناطق گوناگون عربستان تقسیم شده‌اند. 

همچنین، علاوه بر کادر رسمی این سازمان، اشخاصی که به صورت داوطلبانه با آن همکاری کرده و به عبارتی دیگر برای آن جاسوسی می‌کنند، نیز پاداش خوبی را دریافت خواهند کرد. 

گفتنی است؛ در آوریل ۲۰۱۱ افرادی از این هیئت وهابی در مدینه یک شهروند شیعی به نام "طالب صالح‌الغدیر" را از جوار حرم نبوی بازداشت کرده و به طرز غیر انسانی در انظار عمومی شکنجه کردند و پس از آن نیز وی را به محل نامعلومی منتقل کردند. 

همچنین در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۱ پلیس وهابی عربستان یک زائر شیعی عراقی‌الاصل با تابعیت کانادایی به نام "اسامه العطار" را به طرز وحشیانه‌ای شکنجه کرد. 

گفتنی است؛ تنها گناه العطار خواندن زیارتنامه در جوار قبرستان بقیع بود. 

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
اسامه العطار، شهروند شیعی عراقی که در عربستان شکنجه شد

شدت شکنجه وی در‌‌ همان محل به حدی بود که موجب واکنش برخی از حجاج بیت الله الحرام شده بود. 

ماموران هیئت امر به معروف عطار را در حالی که صورتش غرق خون بود، از محل تجمع حجاج دور کردند.

میزان غیر انسانی و شنیع بودن اقدامات این سازمان در عربستان به حدی است که حتی واکنش برخی مقامات آل سعود را نیز به دنبال داشته است، به طوری که دست به افشای ماهیت این گروه‌ها زده‌اند. 

"عبدالمحسن العبیکان"، مشاور دفتر پادشاهی عربستان سعودی گفته بود "برخی افراد منتسب به هیئت امر به معروف و نهی از منکر، معتاد به مواد مخدر یا افرادی سارقی هستند که توبه کرده و به امر به معروف ونهی از منکرات روی آورده‌اند".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
عبدالمحسن العبیکان، مشاور دفتر پادشاهی عربستان

العبیکان با بیان اینکه اکثر اعضای هیئت امر به معروف و نهی از منکر عربستان از سطح علمی پایینی برخوردار هستند خواستار به کارگیری افرادی دارای مدارج علمی بالا در این هیئت شد تا بتوانند وظایف خود را به شیوه مناسب ایفا کنند!

گفتنی است؛ به دلیل ارتباط تنگاتنگ این مراکز به اصطلاح دینی با نهادهای امنیتی و استخبارات سعودی، اطلاعات چندانی از آن‌ها در دست نیست، اما منابع آگاه از نقش فعال 3 دانشگاه علوم دینی و مدارس تربیت دینی وابسته به آن‌ها خبر می‌دهند.

جامعة ام‌القری

این دانشگاه اسلامی که در مکه واقع شده است در سال 1369 هـجری قمری، ابتدا به صورت "کلیة الشریعة"(دانشکده شریعت) تأسیس و در سال 1401 هـجری قمری با موافقت مجلس‌الوزراء به جامعة ام‌القرى تغییر نام داد.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

در سایت آموزش عالی عربستان، هدف از تاسیس این دانشگاه، آموزش زبان عربى و گسترش فرهنگ اسلامى براى برادران و خواهران بیان شده است!

این مرکز اسلامی در شهرهای جده و طائف نیز دارای پایگاه است.

گفتنی است این دانشگاه در چاپ و انتشار کتب ضد شیعی، مخصوصا برای زائران بیت‌الله الحرام نقش ویژه‌ای دارد.

الجامعة الاسلامیة

این مرکز اسلامی نیز که در مدینه واقع شده است از سال 1380 هجری قمری، بنا به گفته سایت آموزش عالی عربستان با هدف خدمت به جهان اسلام و کمک به آموزش و تربیت علما و مبلّغان مذهبى در شهر تأسیس شده است.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

این مرکز اسلامی، یکی از اصلی‌ترین مراکز ارسال طلبه‌های وهابی به سایر نقاط منطقه خاورمیانه است.

گفتنی است بخش قابل توجهی از طلبه‌های ارسالی به مناطق مهم شیعی(از جمله ایران) در این مرکز پرورش می‌یابند.

الجامعة الامام محمدبن‌سعود الاسلامیة

دانشگاه اسلامی  نیز از دیگر مراکز تربیت طلبه وابسته به آل‌سعود است که در احسا، مدینه، قصیم و ریاض پایگاه دارد.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

گفتنی است این مرکز اسلامی، وظیفه ارسال طلبه به مناطقی همچون آمریکا، ژاپن، اندونزی و برخی از کشورهای اروپایی را دارد.

یکی از سئوال‌های که همیشه ذهن کارشناسان خاورمیانه را به خود درگیر کرده این است که با وجود اعلام دشمنی صریح برخی از رهبران وهابیت نسبت به آل‌سعود و عربستان، چرا هیچ‌گاه گزندی از این گروه‌ها به حاکمیت فرزندان سعود وارد نمی‌شود.

شاید برای پاسخ به این ابهام، ذکر این ضرب‌المثل مناسب باشد؛ "چاقو هیچ‌گاه دسته خودش را نمی‌برد".

 

 

 

  • hoda velayat

چرا باید تکفیری‌ها ظهور کنند؟

hoda velayat | يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۱۵ ب.ظ

دکتر محمد العاصی*:

امروز با پدیده‌ای به‌نام جریان تکفیری مواجه‌ایم که در عراق و سوریه و مناطق دیگر به وضوح قابل مشاهده است که به نظر من صهیونیست‌ها و امپریالیسم جهانی پشت آن قرار دارند. دلایلی برای ظهور تکفیری‌ها وجود دارد از جمله:

۱. علت ظهور تکفیری‌ها در سه سال اخیر شکست سنگین سیاست‌های آمریکایی و صهیونیستی در منطقه است؛ به‌ویژه شکست آن‌ها در تلاش برای از بین بردن حزب‌الله لبنان و مقاومت اسلامی فلسطین. در نتیجه، آن‌ها پس از این شکست‌ها به این نتیجه رسیدند که از مزدوران و ابزارهای خود در منطقه به‌ویژه از برخی دولت‌های عربی برای تحریک مسلمانان مبتنی بر یک‌سری عوامل تاریخی استفاده کنند.

 
آن‌ها ابتدا در عراق به تکفیر مسلمانان توسط همدیگر روی آوردند وتلاش کردند مردم عراق را علیه همدیگر تحریک کنند. چه بسیار خون‌هایی که دراین سال‌ها به ناحق بر زمین ریخته شد و چه بسیار مسلمانانی که به شهادت رسیدند؛ اما موفق نشدند در عراق یک جنگ داخلی ایجاد کنند. پس از آن متوجه سوریه شدند و افکار عمومی مردم سوریه را با سوءاستفاده از عوامل و انگیزه‌های طایفی تحریک کردند و تلاش کردند مسلمانان را از تمام نقاط جهان به این موج طایفی ملحق کنند و اکنون مسلمانان از بیش از ۸۰ کشور دنیا برای جنگ با مسلمانان در سوریه خارج شده‌اند.

۲. اگر بخواهیم در این زمینه صریح باشیم باید بگوییم که عربستان از آن جهت که در بیست یا سی سال اخیر نفوذ خود را در عراق و سوریه و لبنان از دست داده است، احساس میکند که جمهوری اسلامی ایران به قدرتی قابل توجه در سطح جهانی دست یافته و به همین خاطر تلاش می‌کند که زیان خود در سال‌های گذشته را جبران کند و اکنون مشغول آخرین تلاش‌های خود در سوریه است. بایدگفت که گزینه‌ی طایفی‌گری آخرین برگ صهیونیست‌ها و امپریالیسم است که از طریق مزدوران منطقه‌ای برای شکست گسترش اسلامی که از جمهوری اسلامی با هدف آزادی فلسطین آغاز شده استفاده می‌کنند.

 
۳. الان دولت‌های عربی در جزیره‌ی عربی بر سوریه متمرکز شده‌اند؛ چون مسأله‌ی سوریه برای آن‌ها یک مسأله‌ی حیاتی و مسأله‌ی مرگ و زندگی است. آن‌ها بر این باورند که اگر بتوانند در سوریه موفق شوند، در سال‌های آینده نیز برنده خواهند بود و اگر در معرکه‌ی سوریه بازنده باشند، به‌معنای سرنگونی خود آن‌ها می‌باشد. لذا مسأله‌ی سوریه برای آن‌ها سرنوشت‌ساز است. اگر در این جنگ پیروز شوند پس از آن به سراغ عراق خواهند آمد و از عراق هم با کمک صهیونیسم و امپریالیسم به سراغ ایران خواهند آمد و حصار نظامیِ خود دور ایران را تکمیل خواهند کرد. آن‌ها از هر راهی برای تقویت این کمربند نظامی حول جمهوری اسلامی ایران استفاده خواهند کرد و از صرف اموال و تحریک جریان‌های تکفیری در این راه اِبایی ندارند. هم‌اکنون نیز بسیاری از مسلمانان را با تفکر طایفی فریفته‌اند؛ مثلاً می‌بینیم آن‌ها به سراغ برخی کشورهای اسلامی آسیایی رفته و آن‌ها را با اسم حنبلیه و ابن‌تیمیه و وهابیت جذب کرده و وارد جریان تکفیری کرده‌اند. همچنین مسلمانان دیگری از کشورهای دیگر را تحت‌تأثیر این جریان قرار داده و وارد جنگ سوریه کرده‌اند. پشت پرده‌ی این لشکرکشی‌ها آمریکا و مزدوران منطقه‌ای او قرار دارند.

 
۴. بعد از بیداری اسلامی، منافع آمریکا در منطقه بسیار متأثر شده و این کشور مقدار زیادی از جایگاه پیشین خود را از دست داده است. آمریکا با وجود این‌که در آغاز انحطاط خود قرار گرفته، باز هم از دستگاه اطلاعاتی خود در منطقه استفاده می‌کند و به خوبی می‌داند که ۱۰ سال آینده سال‌هایی تعیین‌کننده است؛ به این معنا که ملت‌های اسلامی در این سال‌ها به موضع معینی خواهند رسید و سیاست‌های آمریکا و اشغالگری اسراییل نیز مشمول این موضع‌گیری اسلامی خواهد بود. مسلمانان، اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکا و حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به مردم پاکستان و یمن و سومالی را فراموش نمی‌کنند و متوجه برپایی پادگان‌های نظامی آمریکا در آفریقا هستند و تمام این اقدامات را سیاست‌های دشمنانه می‌دانند.

پس هنگامی که اراده‌ی مسلمانان بر سرنوشت آن‌ها حاکم شود و حکومت‌های مردمی تشکیل دهند، این خطری بزرگ برای امپریالیسم آمریکا خواهد بود و دشمن صهیونیستی نیز بزرگ‌ترین بازنده‌ی این میدان خواهد بود و پس از آن آمریکا مجبور به عقب‌نشینی خواهد شد. از همین رو تمام تلاش خود را به کار بسته تا در این تحولات، انحراف ایجاد کند و با به میان انداختن تکفیری‌ها، جلوی سقوط خود را بگیرد.

 

* آمریکا به دنبال فرسایش منطقه

همگان به یاد داریم که امام خامنه‌ای در اوایل این تحولات، در سخنان خود در مورد توطئه‌ی آمریکا برای منحرف‌ساختن بیداری اسلامی هشدار دادند. امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم در حال فرسایش منطقه هستند و موضع آمریکا نیز موضعی مبتنی بر عقب‌نشینی کامل از منطقه نیست؛ به این معنا که آن‌ها روی ثروت‌های منطقه حساب کرده‌اند و حاضر نیستند از آن چشم بردارند و به همین خاطر تلاش خواهند کرد نهضت ملت‌ها را از مسیر اصلی خود منحرف کنند و این کار را از طریق تکفیری‌ها انجام می‌دهند.

 
بنابراین تکفیری‌ها به معنای دیگر به دنبال دزدیدن جنبش اسلامی منطقه و دزدیدن بیداری اسلامی منطقه هستند. آن‌ها می‌خواهند بیداری اسلامی منطقه را به سوی پرتگاه سقوط بکشانند و آمریکا نیز آن‌ها را راهنمایی و کمک می‌کند. آمریکا دائماً از سیاست چماق و هویج استفاده می‌کند؛ برای مطیع‌ساختن برخی رهبران اسلامی از هویج و برای برخی دیگر از چماق استفاده می‌کند. الان نمی‌توانم جزئیات مسائل مصر و تونس را بازگو کنم اما آن‌ها متأسفانه فریب هویجِ آمریکا را خورده و در دام آن گرفتار شدند و الان نیز از کردار خود پشیمان هستند.

* امام منتخب مرکز اسلامی واشنگتن و عضو مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

  • hoda velayat

بیوگرافی عبدالعزیز آل شیخ(2)

hoda velayat | سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۱۱ ق.ظ
ادامه بیوگرافی عبدالعزیز آل شیخ:

کمک ایران ستمکار به یمن حرام!


سال ۸۸ و در پی انقلاب یمنی ها، شیخ عبدالعزیز آل شیخ، در مصاحبه با روزنامه سعودی الوطن، ایران را متهم به پشتیبانی از شورشیان زیدی مذهب یمن کرده و این همکاری را گناه و ستمکاری دانست.
در همین مصاحبه آل شیخ توضیح داده بود رویارویی ارتش سعودی با شورشیان شیعه زیدی نبرد حق و باطل است!




کمک به حزب الله لبنان و دعا برای آنان حرام!

چندی قبل بنا به نقل المحیط، آل الشیخ حزب الله را به تلاش برای تسهیل ورود یهودیان و دولتهای بزرگ به کشورهای اسلامی متهم کرد.

شیخ که در دانشگاه آل سعود در ریاض سخن می گفت مطابق روش وهابیت که همه مسلمانان غیر از خود را کافر می دانند گفت: کسانی در آنجا شعار اسلام سر می دهند که اسلام از آنها بری است!

وی اضافه کرده بود: شکی نیست که آنچه در لبنان رخ می دهد حوادث غم انگیز و دردناکی است. انسان آرزو می کند این وقایع را نشنود. اما چه می شود کرد؟این حوادث را می شنویم و آینده بدی به ذهن انسان خطور می کند. چرا که کسانی که این انقلابها را در لبنان به وجود آورده اند شعار اسلام بر زبان دارند، در حالیکه اسلام از اینها بری است.


همه کلیساها را خراب کنید!

آل شیخ در مارس ۲۰۱۲ فتوی داد همه کلیساهای جزیره العرب تخرب شوند.

برپایی جشن عروسی پسر شیخ در روز عاشورا!!!!

عمر بن عبدالعزیز آل شیخ، فرزند مفتی اعظم عربستان در عاشورای حسینی مراسم ازدواج خویش را برگزار نمود . در این مراسم بسیاری از مفتی ها وهابی سعودی شرکت نموده و این ننگ را به مفتی اعظم و فرزندش تبریک گفتند .

البته این نوع حرکتهای دشمنان خاندان رسالت اقدام تازه ای نیست، همانطور که در بخشی از زیارت عاشورا آمده است :

اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
خدایا این روز روزى است که بنی امیه مبارک و میمون دانستند و پسر آن زن جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (آن لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد .

پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبری العالم، بن باز و بن عثیمین، مفتی های پیشین سعودی برگزاری جشن روز ملی عربستان را حرام اعلام کرده و آن را بدعت دانسته بودند، اما آل شیخ در فتوای خود که در روزنامه عکاظ چاپ شد، اظهار داشت: باید در این روز با سپاسگزاری از خداوند، در نعمتهایش بیندیشیم و برای نعمت امنیت نیز از درگاه خدا سپاسگزاری کنیم.

این روزنامه افزود: "شیخ در گفته های خود به سخنان «خادم حرمین شریفین» (ملک عبدالله پادشاه عربستان) در نشست شورای وزیران استناد کرده است. عبدالله گفته بود: در این جشن باید از ارزش ها، اخلاق نیک مردم، پیشرفت های کشور در زمینه های مختلف، پیشرفت فرهنگی و فکری ممتاز سخن گفت و با حرف شنوی از دستورات حاکمان و مقامات کشور، حس میهن پرستی را نشان داد".



راهپیمایی برای دفاع از پیامبر صلی الله علیه و آله حرام!

آل الشیخ بعد از بالا گرفتن اعتراضهای جهانی به توهین به رسول خدا صلی الله علیه و آله در بیانیه ای تأکید کرد: "باید بدون خشم این مسأله را محکوم کنیم".

مفتی عربستان سعودی خاطرنشان کرد، انتشار فیلم توهین آمیز علیه پیامبر اسلام (ص) به ایشان و دین اسلام ضرری نمی رساند و درحالیکه تنها متضرر در تظاهرات مسلمانان در برخی کشورهای اسلامی سفارتخانه های آمریکا و برخی هم پیمانان آن بوده اند، مفتی کل عربستان گفت، مسلمانان نباید به انسانهای بیگناه حمله کنند و یا اموال عمومی را آتش بزنند و یا تخریب کنند.



شعار علیه آمریکا حرام!


"شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ” در واکنش به مطالب ضد آمریکایی مطرح شده در شبکه‌های اجتماعی در عربستان پس از توفان ساندی گفت، مسلمانان باید از این حوادث طبیعی عبرت بگیرند؛ نباید علیه همه دعا کرد چرا که بین آنان مسلمانان بسیاری هستند و این دعا به نفع مسلمانان نیست.

راهپیمایی برای همبستگی با مردم غزه و فلسطین ممنوع!

شیخ عبدالعزیز در یکی دیگر از فتواهای عجیب خود، تظاهرت گسترده مردمی برای اعلام همبستگی با مردم مظلوم و تحت محاصره فلسطین در نوار غزه را اقداماتی جنجال برانگیز و هرج و مرجی بی فایده خوانده بود.

فروش لباس زیر زنانه توسط زنان حرام!

آل شیخ در مخالفت با نظر وزارت کار عربستان اعتراض خود را با کارکردن زنان در فروشگاه های لباسهای مخصوص زنان (لباس زیر) ابراز داشت.

وی در توجیه این فتوای عجیب گفته است : زنان امانتی در گردن ما هستند و به همین سبب ایشان را در غیرکارهای که مختص ایشان هست به کار نخواهیم گرفت.




همه آثاراسلامی را خراب کنید و آثار باستانی را نگاه دارید!

آل شیخ ، در فروردین ماه سال جاری اعلام کرد: تخریب اشیایی! که در اطراف حرمین شریفین است نه تنها مانعی ندارد بلکه این کار برای توسعه حرمین ضروری است.

آل شیخ افزود: تخریب آثار در اطراف مسجدالحرام عملی شریف است که دولت مبادرت به انجام آن کرده و این امر از ضروریات است.

این در حالی بود که عبدالله بن سلیمان المنیع از مفتی های سعودی طی بازدید از یک اثر باستانی به نام مدائن صالح در شمال غرب مدینه منوره، آثار باستانی را نماینده تمدن های گذشته و مایه پند و عبرت مردم دانسته و بر حفظ آن تاکید کرده بود. این فتوا هیچگاه مورد اعتراض آل شیخ قرار نگرفت.

حمله به شیعیان!

وی در خطبه‌های شانزدهم فروردین نماز جمعه در مسجد ترکی بن عبدالله واقع در ریاض همه امت اسلام را به مبارزه با تشیع فرا خواند و تاکید کرد: این مذهب عقیده مسلمانان را هدف قرار داده است!

نامه اعتراض سرگشاده آیت الله العظمی مکارم شیرازی به عبدالعزیز آل شیخ

با ادامه و شدت یافتن تهاجمهای آل شیخ به شیعیان ۱۸ اردیبهشت سال۱۳۹۰، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی با انتشار نامه سرگشاده‌ای خطاب به عبدالعزیز آل الشیخ، تهمت‌هاى ناروا و بى‌اساس و تکفیر شیعیان را خدمت بزرگى به دشمنان اسلام مخصوصا آمریکا و اسرائیل عنوان کرد.

در نامه آیت الله العظمی مکارم شیرازی آمده است: جنابعالى در اظهار نظر اخیر خود، با تعبیرات بسیار توهین‌آمیز و زشت و زننده‌اى که در شأن اهل علم نیست، شیعیان جهان را «صفویه مجوس» و دشمن مسلمانان خوانده‌اید و مسلمین را از آنها برحذر داشته‌اید.

این اوّلین بار نیست که این‌گونه تهمت‌هاى ناروا و دور از منطق را از علماى وهابى مى‌شنویم که با آن بذر اختلاف مى‌پاشند و دشمن را شاد مى‌کنند، اهانت زشت دیگر شما به پیشگاه مقدس حضرت مهدى (ارواحنا فداه) و توهین به شیعیان به سبب اعتقادشان به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کار ناپسند دیگرى است که تازگى ندارد، نشان مى‌دهد که مفتیان وهابى از بحث منطقى گریزانند و دائما به هتاکى و توهین پناه مى‌برید.



آیت الله مکارم در ادامه نامه خود آورده است: در اینجا چند نکته را خدمت شما یادآور مى‌شوم :

۱. عجیب است از شما که در چنین مقامى قرار دارید چرا تعلیمات قرآن مجید را فراموش کرده‌اید که دعوت به سوى راه خدا را از طرق مؤدبانه و «موعظه حسنه» توصیه مى‌کند، ولى شما به جاى آن، به توهین و تهمت و دروغ متوسل شده‌اید که اسلام از آن بیزار است.

۲. شما از تاریخ اسلام و کتب حدیث خودتان متأسفانه اطلاع کافى ندارید که انتخاب نام شیعه براى پیروان و علاقه‌مندان على (علیه السلام) از سوى پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده است و از همان زمان رواج داشته، خوب است نگاهى به تاریخ اسلام کنید. صدها سال قبل از صفویه، شیعیان على (علیه السلام) در مکه و مدینه و عراق و شام و مصر و ایران و نقاط دیگر بوده‌اند و حتى حکومت‌هایى را اداره مى‌کرده‌اند.

۳. شما مفتى بزرگ وهابى فراموش کرده‌اید که اگر شیعیان ایران و لبنان نبودند، اسرائیل و آمریکا بر تمام منطقه خاورمیانه مسلط شده بود و معلوم نیست در آن زمان مفتیان شما چه مى‌کردند و کجا بودند؟!

۴. هنگامى که اسرائیل مسلمانان غزّه را که عموما اهل سنت بودند قتل عام مى‌کرد، شیعیان ایران و نقاط دیگر بیش از همه از آنها حمایت کردند که اگر این حمایت‌ها نبود اسرائیل به جنایات خود ادامه مى‌داد.

۵. خوب است علماى وهابى، تاریخ پیدایش علوم اسلامى را مطالعه کنند تا ببینند پدیدآورندگان علوم اسلام غالبا شیعیان اهل‌بیت (علیهم السلام) بوده‌اند و آثار علمى آنها از آن زمان در تمام کتابخانه‌هاى معتبر جهان وجود دارد، جز در کتابخانه‌هاى شما!

۶. از این حقیقت غافل نشوید که این تهمت‌هاى ناروا و بى‌اساس و تکفیر شیعیان، خدمت بزرگى به دشمنان اسلام مخصوصا آمریکا و اسرائیل مى‌کند زیرا عکس‌العمل آن، تنفر شدید شیعیان جهان از وهابى‌هاست و نتیجه آن همان چیزى است که دشمنان اسلام مى‌خواهند که نزاع و جنگ مذهبى در میان مسلمین پیدا شود و آنها به راحتى ثروت‌هاى عظیم منطقه را به غارت برند.

۷. جنابعالى نباید فراموش کنید که بارها از سوى بعضى علماى وهابى حکم تکفیر شیعیان صادر شده این حربه کهنه و زنگ‌زده کمترین اثرى در تضعیف آنها نداشته، بلکه روز به روز در حال پیشرفت فرهنگى در جهان اسلامند.

در پایان این نامه بیان شده است: بارها گفته‌ایم اگر جلسه‌اى از ما و شما تشکیل مى‌شد ما اشتباهات شما را در این زمینه از کتاب‌هاى خودتان به اثبات مى‌رساندیم تا بیش از این ضربه به وحدت جامعه اسلامى که مایه شادى دشمنان است وارد نکنید.

بیایید منطق پوسیده تهمت و توهین و تکفیر را رها کرده، دست دوستى به سوى هم دراز کنیم و به فکر پیشرفت و عظمت اسلام و مسلمین باشیم.

بیداری اسلامی و اخراج دیکتاتورها حرام!


مفتی بزرگ سعودی با اعتراض به اقدامات جنبش‌های اعتراضی این حوادث را فتنه نامید که باعث ایجاد تفرقه در دنیای اسلام می‌گردد.


وی با حمله به جریانهای یبداری اسلامی در منطقه این انقلاب ها را عوام فریبی خواند.آل الشیخ گفته بود: اقدامات جنبش های اعتراضی منجر به تفرقه و شکاف میان آحاد جامعه می‌شود....حوادثی که در جهان اسلام اتفاق افتاد فتنه ها و درگیری هایی است که منجر به تفرقه میان دنیای اسلام شده است.

آل شیخ پیش از این نیز در خطبه های خود در مسجد جامع "ترکی بن عبدالله” در شهر ریاض گفته بود: تحرکاتی که کشورهای عربی شاهد آن هستند، چیزی جز هرج و مرج و خونریزی نیست و نتیجه آن گمراهی و فتنه است. ... این هرج و مرج برای برپایی عدالت یا اصلاحات سیاسی نیست بلکه برای درهم شکستن وحدت و تفرقه میان امت اسلامی است.


پرداخت «فطریه نقدی» حرام!

آل الشیخ رییس کمیته دائمی فتوا فتواداده پرداخت فطریه به صورت نقدی جایز نیست؛ زیرا احادیث و روایات موجود از حضرت محمد مصطفی(ص) نشان می دهد که ایشان به ما دستور داده فطریه خود را از خوراک و طعامی مانند برنج، کشمش و غیره پرداخت کنیم. بنابراین می بینیم که در زمان پیامبر (ص) نیز هیچ گاه فطریه به صورت نقدی پرداخت نمی شد از همین رو می توان گفت که پرداخت نقدی فطریه مخالفت با سنت رسول الله (ص) است و بدعت به شمار می رود. هر فرد مسلمانی باید از شریعت خداوند متعال پیروی کند و مخالفت با آن بدعت به حساب می آید.

آل الشیخ همچنین افزوده است: نباید فراموش شود که پرداخت فطریه بهتر است دقیقا قبل از برگزاری نماز عید فطر پرداخت شود اما اگر هم یک یا دو روز زودتر پرداخت شود، هیچ اشکالی ندارد، اما اگر بعد از نماز عید فطر پرداخت شد، دیگر فطریه به شمار نمی رود بلکه به "صدقه" تبدیل می شود بنابراین فرد باید فطریه را در زمان تعیین شده بپردازد.

سجده فوتبالیستها بعد از گل زدن مکروه!

چندی قبل در یکی از برنامه های تلویزیونی شبکه المجد این سؤال از آل شیخ پرسیده شد:

- حکم سجده ورزشکاران در میادین ورزشی چیست؟

آل شیخ پاسخ داد: اگر سجده به مصلحت عامّه مسلمین باشد، جایز است،‌ زیرا رسول خدا (ص)‌ وقتی خبر خوشی در مورد پیروزی اسلام به او می دادند، برای خدا سجده می کرد،‌ زیرا آن خبر به مصلحت عامّه مسلمانان بود...

پس از آن آل شیخ با ذکر دلایل زیر، از سجده ورزشکاران نهی کرد:

۱- ورزشکاران لباسهای تن نما می پوشند و خدا از این کار نهی کرده است.

۲- گاهی مواقع حریف مقابل از مسلمانان و برادران دینی شان هستند، یعنی در اینجا مصلحت شخصی وجود دارد، نه مصلحت عامّه.

وبالاخره پاسخ آل شیخ چنین بود: "سجده ورزشکاران در میادین ورزشی مکروه است".
فهرست منابع 

(عربی،فارسی و انگلیسی) 

1. http://themuslim500.com/profile/sheikh-abdul-aziz-abdullah-sheikh 

2. http://www.sohari.com/nawader_v/fatawe/almufti.html 

3. http://mufti.af.org.sa/ 

4. http://ar.islamway.net/scholar/274 

5. http://www.vahabiat.porsemani.ir 

6. http://fa.alalam.ir/news/373404 

7. http://www.khanehkheshti.com// 

8. http://www.cbn.com/cbnnews/world/2012/March/Mufti-All-Arabian-Peninsula-Churches-Must-Be-Destroyed/ 

9. http://www.sibtayn.com/ 

10.http://islam-press.net
منبع: مشرق
  • hoda velayat