جنبش اخوان المسلمین
hoda velayat | شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۰۸ ب.ظ
جنبش اخوان المسلمین را اصولاً باید زائیده اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی رواج تفکر جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) در میان روشنفکران و آهنگ احساسات ملی گرایانه برای اصلاح این کشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگلیس دانست.
اخوان المسلمین را میتوان بزرگترین گروه سیاسی سنی در جهان به شمار آورد. این جنبش در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۰۷ شمسی، ۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیایه مصر به رهبری حسن البناء بنیان نهاده شد و سپس فعالیت خود را به دیگر کشورهای عربی و اسلامی گسترش داد. این نهضت به تأثیر از اندیشه های سید قطب، اندیشمند اسلامی،محمد الغزالی مبلغ اسلامی سید جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده در پاسخ به انحطاط داخلی مسلمانان و سلطه بیگانگان بر کشورهای اسلامی، به ویژه بر کشور مصر پدید آمد. اخوان المسلمین جهت رسیدن به اهدافش در زمینه های مختلف فرهنگی، نظامی و سیاسی به مبارزه پرداخت، و در این رهگذر چند بار به دست حکومت ملک فاروق منحل شد و طی آن شمار زیادی از اعضای آن دستگیر و یا اعدام شدند.
هدف اصلی حسن البناء انجام اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعة مصر و جهان اسلام بود و بر سازندگی فرد مسلمان، خانواده مسلمان، جامعه مسلمان و نهایتاً حکومت اسلامی، براساس تمدن اسلامی تأکید نمود.
افکار حسن البنا که در قالب سخنرانی ها و نوشته ها در روزنامه اخوان المسلمین انتشار می یافت و سرانجام در کتابی به نام«مجموعة الرسالة» گرد آوری شد، مورد توجه محافل سیاسی و دینی واقع شد و مردم نیز از این جنبش استقبال نمودند.
به تدریج با افزایش اعضا و گسترش دامنه فعالیتها، حسن البناء قرارگاه اصلی اخوانالمسلمین را به قاهره منتقل کرد و پس از تأسیس دارالاخوان (در آوریل ۱۹۲۹) رسماً اخوانالمسلمین اعلام موجودیت کرد. حسن البناء در مرکز فعالیتها که (التهذیب) نام داشت به سازماندهی تمام وقت تشکیلات پرداخت و دامنه فعالیت اخوان گستردهتر شد، در این راستا برای تربیت زنان در مصر مرکزی به نام (المهد الامهات المسلمین) نیز توسط وی تأسیس شد.
بعدها اخوانالمسلمین هدفهای دیگری را هم مدنظر قرار داد و در سال ۱۹۳۹ با تکیه بر آرمان فلسطین و دفاع از حقوق اعراب، اخوان به یک (سازمان سیاسی) مبدل شد و این منجر به گسترش نفوذ آنها در سوریه، اردن و تا حدودی در لبنان، سودان و شمال افریقا شد و حسن البناء پیشوای بزرگ (مرشدالعام) شناخته شد. اصطلاح مرشد عام، از آنجا نشأت میگرفت که حسن البناء خود را رهبری فرهمند میدانست که مردم بدون آنکه کسی آنها را مجبور کند از وی پیروی میکنند.
شعار شناخته شده اخوانالمسلمین «الاسلام هو الحل» (راهحل، اسلام است) است، اما شعار اصلیشان که هدف و نقشه راهشان را ترسیم میکند، چنین است: الله غایتنا، والرسول قدوتنا، والقرآن دستورنا، والجهاد سبیلنا، والموت فی سبیلالله أسمی أمانینا؛ خداوند هدف ما، پیامبر الگوی ما، قرآن قانون اساسی ما، جهاد راه ما و مرگ در راه خدا، والاترین آرزوی ماست. حسن البنا که این شعار و نقشه راه را برای اخوان تعریف کرده بود، در تبیین و معرفی آن، جماعتش را علاوه بر آنکه گروهی دینی (سلفی) میدانست، مجموعهای سیاسی هم معرفی میکرد و از اینجاست که مجوز ورود به عرصه سیاسی را صادر کرد .
مواضع و دیدگاههای جنبش اخوانالمسلمین در طول تاریخ، در معرض تغییر و تحول بوده است. پس از مرگ حسن البنا برخی از گروهها و افراد تندرو در جامعه آزاد شدند و به تدریج جماعتهای جهادی کوچک و بزرگ مانند جماعت جهاد اسلامی در مصر شکل گرفت که بعدها پایه اصلی تشکیل القاعده قرار گرفتند. جماعت اخوانالمسلمین سالها مشی سیاسی خود را بر ارشاد و تبلیغ در بطن جامعة مسلمانان قرار داد تا جامعة اسلامی را برای برپایی حکومت اسلامی آماده سازد، ولی جماعتهای جهادی خواستار حرکتهای انقلابی و اصلاح امور به صورت جهادی شدند.
سیدقطب که خود از نظریهپردازان مورد احترام جنبش اخوان بود، اساساً با مفهوم تحزب مخالف بود و سرشت حکومتی را که برپایه انتخابات و تحزب باشد، با روح اسلام مغایر میدانست؛ ولی جنبش اخوانالمسلمین رسماً تحزب و تکثر در حکومت را پذیرفت و برخلاف جریانات سلفی جهادی که قوانین موجود را نتیجه تصویب کافران میدانند و اصولاً دموکراسی و تکثر را خلاف شرع تلقی میکنند، به گسترش سازمان سیاسی اخوان پرداخت.
برداشت جمعیتهای اخوان در کشورهای مختلف نیز اجتهادی است و هریک به گونهای متفاوت عمل میکنند و مرکزیتی برای تصمیمگیری وجود ندارد. در عراق برخی از عناصر اخوان با اشغالگران همکاری داشتند. در الجزائر اخوانیها با نظامیان بر ضد جبهه نجات همکاری میکردند. حسن الترابی در سودان، اعتقاد به مرجعیت اسلامی برای حکومت دارد. اخوانالمسلمین تونس دیدگاههای روشنفکرانهای نسبت به اداره جامعه دارند. در سوریه، اخوانالمسلمین هماکنون با آمریکا و جریانات لائیک ترکیه علیه بشاراسد همکاری میکنند و در مصر نیز اخوانالمسلمین کاملاً به آمریکا نزدیک شدهاند. در اردن، جریان کنونی اخوانالمسلمین اصلاحطلبتر از رهبران قبلی اخوان است و در فلسطین نیز برخلاف دیدگاه اخوان مصر نسبت به نظامهای حاکم، جریان حماس با رهبران همه کشورهای اسلامی همکاری دارد.
اخوانالمسلمین مصر در جریان اعتراضات سال 2011 مصر که به سقوط حکومت حسنی مبارک انجامید شرکت داشت و در نشست خبری رهبران ارشد حزب در ۹ فوریه اعلام شد که «اخوان با حکومت مذهبی مخالف است چون آن را مغایر اسلام میداند و خواستهٔ آن برپایی حکومت مدنی با مرجعیت اسلام است.» و در مورد اظهار نظرهای مقامات کشورهای دیگر در مورد حوادث مصر نیز اعلام کردند: «اخوان مسئول اظهارات خارجیها چه ایرانی، چه لبنانی و چه دیگران نیست و مخالف دخالت دیگران در امور داخلی مصر است» .