هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

باسمه تعالی
به یاری خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام ،قراره که در این وبلاگ ،عقائد وهابیت و سلفی ها مطرح و اشکالات وارد بر آن بیان شود.
همانطور که میدانیم متاسفانه این عقاید داردچهره اسلام حقیقی را خدشه دار میکند وظاهری خشن و بی منطق از آن به نمایش می گذارد

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وهابیت» ثبت شده است

اتهام وهابیت به شیعه بخاطر نام عبدالحسین

hoda velayat | پنجشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ب.ظ



یکی از شبهاتی که وهابی‌ها درباره شیعیان مطرح می‌کنند این است که مگر شیعیان بنده خدا نیستند؟ پس چرا اسم فرزندان خود را عبدالنبی، عبدالحسن، عبدالحسین و ... می‌گذارند؟پس معلوم می‌شود آنها عبد خدا نیستند!


در مورد نامگذاری شیعیان به عبد الحسین و ... باید گفت که وهّابیّت به علت تفسیر اشتباه کلمه عبادت، حکم به حرمت چنین نامگذاری کرده‌اند و فکر کرده اند مراد شیعیان از این اسامی یعنی اینکه فلانی عبد امام حسین(ع) است و امام حسین معبود و خدای فلانی است! در حالی که اصلا و ابدا چنین نیست.

در واقع، واژه عبد و عبادت دو معنی و کاربرد دارد:

۱. پرستش: که جز برای خداوند صلاحیت ندارد.

۲. اطاعت کردن، خادم بودن و نوکر بودن: که مقصود از عبد الحسین و عبد النبی و ... همین معناست.

قرآن کریم هم، بردگان را «عبد» خطاب کرده است.

در قرآن کریم آمده است: «وأنکحوا الأیامی منکم والصالحین من عبادکم و إمائکم» (۱) (بی همسران خود را و عبدها و کنیزان درستکارتان را همسر دهید.)

خداوند متعال در این آیه کلمه عبد را در مورد بندگان به کار برده است و علت آن این است که این بنده باید از مولایش اطاعت کند. یعنی همان معنای دوم؛ بنا بر این اگر کسی خود را عبد النبی یا عبد الحسین و ... بنامد و مقصودش اطاعت از رسول گرامی اسلام و اهل بیت او علیهم‌السلام باشد، عمل وی مخالف دستورات دین نخواهد بود.


نظر علمای اهل سنت چیست؟

در این زمینه علمای اهل سنت نیز فتوا به حلیت داده‌اند. از آن جمله می‌توان به فتاوای زیر اشاره نمود:

۱- وکذا عبد الکعبة أو الدار أو علی أو الحسن لإیهام التشریک ومثله عبد النبی على ما قاله الأکثرون والأوجه جوازه لا سیما عند إرادة النسبة له صلى الله علیه وسلم (۲)

در صورتی نامگذاری به عبدالکعبه یا عبد الدار یا عبد العلی یا عبدالحسن یا عبد النبی، حرام است که موجب توهم شرک باشد؛ اما نظر درست آن است که این چنین نامگذاری جایز است، بویژه اگر هدف ازاین نامگذاری انتساب صاحب نام به افراد یاد شده باشد.

۲- قوله وکذا عبد النبی أی وکذا یحرم التسمیة بعبد النبی أی لإیهام التشریک أی أن النبی شریک الله فی کونه له عبید وما ذکر من التحریم هو معتمد ابن حجر

أما معتمد الرملی فالجواز وعبارته ومثله عبد النبی على ما قاله الأکثرون والأوجه جوازه لا سیما عند إرادة النسبة له صلى الله علیه وسلم (إعانة الطالبین للدمیاطی ج ۲ ص ۳۳۷ ط دار الفکر بیروت.)

وی که گفته است "عبد النبی" مقصود وی آن است که حرام است نامگذاری به عبد النبی زیرا توهم شرک دارد؛ یعنی پیغمبر شریک خداست در اینکه مردم عبادت وی را می‌کنند و حرام بودن این نامگذاری نظر ابن حجر است. اما نظر رملی جواز است

عبارت وی چنین است که:

و مانند اینهاست عبد النبی طبق نظر اکثر و نظر درست، جواز است، مخصوصا اگر مقصود نسبت دادن خود به رسول خدا باشد.

شبیه همین مطلب در کتاب حواشی الشروانی ج ۹ ص ۳۷۳ ط دار الفکر بیروت و حاشیة الجمل على شرح المنهج لسلیمان الجمل ج ۵ ص ۲۶۶ ط دار الفکر بیروت و ... نیز آمده است.

مشاهیر اهل سنت که نامشان عبدالنبی و مانند آن بوده است:

۱- الشیخ عبد النبی المغربی المالکی الشیخ الإمام العلامة الحجة القدوة الفهامة مفتی السادة المالکیة بدمشق (۳)

۲- عبد المطلب بن ربیعة ابن الحارث بن عبد المطلب بن هاشم الهاشمی له صحبة ... وقال شباب توفی عبد المطلب فی دولة یزید وقال الطبرانی توفی سنة إحدى وستین قلت له بدمشق دار کبیرة والله أعلم (۴)

۳- القاضی عبد النبی الأحمد نجری من رجال المائة الثانیة عشرة صاحب جامع العلوم الملقب بدستور العلماء (۵)

۴- الشیخ عبد النبی بن جماعة (۶)

۵- عبد قیس بن لأی بن عصیم من الصحابة الذین شهدوا أحدا (۷)

۶- عبد النبی الخلیلی أروی ثبته عن الوجیه السکری عن الشیخ سعید الحلبی عن شاکر العقاد عن الترکمانی عن العلاء الحصکفی عنه وهو عبد النبی بن عبد القادر الأزهری الخلیلی الحنفی یروی عن الشیخ محمد ابن عبد الله التمرتاشی الغزی وغیره (۸)

۷- الإمام العارف صفی الدین أحمد بن محمد بن یونس المدعو عبد النبی القشاشی المقدسی الأصل المدنی الدار المتوفی بها سنة ۱۰۷۱ یروی عن والده وکان من أکابر عصره المتوفی سنة ۱۰۴۴ (۹)

۸- العلامة المففنن الصالح الشیخ عبد النبی الصدر شیدا (۱۰)

۹- عبد النبی بن محمد بن عبد النبی المغربی ثم الدمشقی المالکی (۱۱)

۱۰- فخر الزمان عبد النبی ابن خلف القزوینی (۱۲)

۱۱- ومحمد عبد الرسول الهندی (۱۳)

۱۲- عبد المطلب بن الفضل بن عبد المطلب الهاشمی الحلبی (۱۴)

۱۳- عبد المطلب بن عبد القاهر بن محمد الماکسینی زین العابدین الشافعی (۱۵)

۱۴- عبد قیس النکری البصری من الرواة من ابن سیرین (۱۶)

۱۵- محمد ابن عبد الرسول المدنى عالم مکة (۱۷)

این تنها جزیی از مشاهیر اهل سنت در گذشته است که در نام ایشان کلمه عبد به عنوان بنده غیر خدا به کار رفته است.

در عصر حاضر نیز در عده زیادی از ایشان چنین نامهایی را برای خود بر می‌گزینند: از آن جمله می‌‌توان به عبد الرسول سیاف از وهابیان معاصر افغانستان و رهبر حزب حرکت انقلاب اسلامی افغانستان و عضو طالبان نام برد.

در قدیم که برده دارى رایج بوده فرد خریدارى شده بنده فرد مى‌شده و این روال در زمان پیامبر هم رایج بوده و با این حال که مى‌گفتند فردى بنده و عبد فلانى است به این معنا نبوده که خداى آن فرد فلانى است.

پس در مى‌یابیم که این گونه اسماء مانند عبد العلى و عبد الحسین، به این معنا نیست که على، حسین و ... خداى او باشد و لذا مشکلى هم ندارد و اشکال وهابیت، بی مورد است.


پی نوشت ها:
۱. سوره نور آیه ۳۲.
۲. نهایة المحتاج للشافعی الصغیر ج ۸ ص ۱۴۸ ط دار الفکر بیروت ۱۴۰۴.
۳. شذرات الذهب ج ۸/ ص ۸۳ ط دار ابن کثیر بدمشق ۱۴۰۶ و ج ۸/ ص ۱۲۶، الأسرار المرفوعة فی الأخبار الموضوعة ج ۱/ ص ۱۱۲ و تاریخ البصروی ج ۱/ ص ۱۰۸.
۴. سیر أعلام النبلاء ج ۳ ص ۱۱۲
۵. قواعد الفقه لمحمد عمیم البرکتی ج ۱ ص ۱۴۸ دار النشر الصدف کراشی ۱۴۰۷
۶. شذرات الذهب ج ۸ ص ۱۸۱
۷. الأصابة ج ۴ ص ۳۸۰
۸. فهرس الفهارس والأثبات ومعجم المعاجم والمسلسلات ج ۲ ص ۷۵۴
۹. فهرس الفهارس والأثبات ومعجم المعاجم والمسلسلات ج ۲ ص ۹۷۰ و تاج العروس ج ۱۷ ص ۳۳۶
۱۰. النور السافر ج ۱ ص ۳۳۹
۱۱. الضوء اللامع ج ۵ ص ۹۰
۱۲. إیضاح المکنون فی الذیل على کشف الظنون ج ۳ ص ۵
۱۳. فهرس الفهارس والأثبات ومعجم المعاجم والمسلسلات ج ۲ ص ۸۴
۱۴. المعین فی طبقات المحدّثین ج ۱ ص ۱۸۹
۱۵. الدرر الکامنة فی أعیان المئة الثامنة ج ۳ ص ۲۱۸
۱۶. التاریخ الکبیر ج ۲ ص ۲۵۵
۱۷. البدر الطالع ج ۱ ص ۲۸۹

  • hoda velayat

مفتی مصر: تبعیت سنی‌ها از فقه شیعه جایز است

hoda velayat | چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۳:۱۳ ب.ظ


شیخ علی جمعه مفتی مصر در گفت‌وگوی روز گذشته خود با شبکه خبری تلویزیونی العربیه، از فتوای رهبر انقلاب در خصوص حرمت اهانت شیعیان به رموز و بزرگان اهل سنت استقبال کرد. 

مفتی مصر با استقبال از فراخوان روحانیون شیعه عراق که خواستار منع اهانت همتایان خود به صحابه پیامبر در منبرها و سخنرانی هایشان شده اند، ادامه داد: وظیفه همه روحانیون اهل سنت، همکاری نزدیک با شیعیان در سراسر جهان اسلام است. 

وی با تأکید بر نبود اختلاف فاحش میان شیعه و سنی، تصریح کرد: شیعیان از نظر فقهی از اهل سنت پیشرفته ترند و این مسأله را می توان در فتاوای مراجع و بزرگان شیعه مشاهده کرد. 

جمعه با اشاره به اینکه تا به حال در هیچ یک از کتاب های اصلی و مهم شیعیان، اهانتی به خلفای راشدین و همسران پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) مشاهده نکرده، خاطرنشان کرد: فتوای رهبر انقلاب اسلامی ایران، یکی از بزگ ترین خدمات ایشان به اسلام و مسلمانان است که به وحدت مسلمین کمک بزرگی کرد.


مفتی اعظم مصر همچنین به دیدارهای خود با روحانیون و بزرگان شیعه در نشست ها و همایش های بزرگ جهان اسلام اشاره و تصریح کرد: در این دیدارها، روحانیون شیعه به من می گفتند اهانت به خلفای راشدین و همسران رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) کار شیعیان نیست؛ بلکه کار دشمنان اتحاد شیعیان و اهل سنت است که می خواهند از این طریق در جهان اسلام تفرقه ایجاد کنند. 

شیخ جمعه در بخش دیگری از سخنان خود گفته است از نظر من نیز تبعیت اهل سنت از فتاوا و فقه شیعیان جایز است و این حکم را شیخ شلتوت رهبر بزرگ مسلمانان مصر و رئیس جامع الازهر هم صادر کرده بود؛ چرا که از نگاه ما، فرقی میان شیعه و سنی نیست.
خبرنامه دانشجویان ایران

  • hoda velayat

تجلی اندیشه سلفیت در صحنه سیاسی

hoda velayat | سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۹ ب.ظ
اسلام گرایان سلفی را می توان درون یک طیف بررسی نمود که در یک سر این طیف گروه هایی نظیر اخوان المسلمین در مصر و در سر دیگر طیف می توان به القاعده اشاره نمود.
سلفی‌گری با ادعای کلان اصلاح‌گری خود را مطرح ساخت ولی در عمل به نوعی افراطی‌گری منتهی شد که با ماهیت اصلاح در تعارض است(الگار، 1362).
تجلی مصادیق سلفیت در صحنه سیاست عملی را می توان در نظام آل سعود عربستان که با وهابیت ارتباطات نزدیک و تنگاتنگی دارند و گروه طالبان در افغانستان مشاهده نمود.




گروه‌های تروریستی در کشورهای اسلامی که بسیاری از آن‌ها ریشه در القاعده‌ دارند، در ردیف سلفیون جهادی و تکفیری قرار می‌گیرند و فجیع‌ترین جنایت‌ها توسط گروه‌های وابسته به این جریان در کشورهای اسلامی انجام می‌شود. به عنوان نمونه زرقاوی که رسماً‌ رهبری شاخه‌ عراقی القاعده را در دست داشت، ابتدا با هدف مبارزه با اشغالگران وارد عراق شد اما پس از چندی رسماً به تهدید شیعیان و حتی اهل سنت عراق پرداخت و بسیاری از بمب‌گذاری‌ها که مردم بی‌گناه را در کوچه و بازار به کام مرگ کشید، توسط او انجام شد. مهم‌ترین نوع سلفی‌گری تکفیری، وهابیان و همان طور که گفته شد گروه‌های وابسته به مکتب سلفی دیوبندی در پاکستان مانند سپاه صحابه، لشکر جنگوی، جیش محمد و لشکر طیبه که جنایت‌های فجیعی را مرتکب می شوند اشاره نمود.

  • hoda velayat

معرفی ابن تیمیه از زبان اهل تسنن

hoda velayat | سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۴ ب.ظ



شیخ محمد عبده (ره)در آخرین نوشته هایشان آنجا که به معرفی کسانی که تقلید از مذاهب اربعه را منکر شده اند با اشاره به وهابیت می گویند :
گروهی فکر می کنند که غبار تقلید را زدوده و حجابهای بین خود و تدبر در نص قرآن و متون احادیث را کنار زده اند. لکن این دسته از مقلیدن تنگ نظر تر و مرتجع تر هستند. آنها قائل به وجوب اعمال ظاهری الفاظ هستند بدون اینکه به اصولی که دین بر آنها قرار گرفته التفاتی نمایند.آنها نه دوستدار علم هستند و نه همراه مدنیت و تمدن سالم.

شیخ عبده در پاورقی کتاب، منظور خود از این افراد را اینگونه بیان می کنند :
یعنی بهذه الفئة اهل الحدیث و من یسمون الوهابیة
منظورم از این عده، اهل حدیث و کسانی هستند که وهابیت نامیده می‌شوند.

امام (ابن حجر مکّى) متوفاى 974، در باره «ابن تیمیّه» مى نویسند:
ابن تیمیه کسی است که ، خدا اورا خوار و گمراه و کور و کر کرده است، و پیشوایان اهل سنّت و معاصرین وى بر فساد افکار واقوال او تصریح دارند، اعتراض وى حتى عمر بن خطاب و على بن أبی طالب (علیه السلام) را نیز در بر گرفته است سخنان «ابن تیمیّه» فاقد ارزش بوده، واو فردى بدعت گذار، گمراه، و گمراهگر و غیر معتدل است، خداوند با او به عدالت خود رفتار نماید، و ما را از شرّ عقیده و راه و رسم وى حفظ نماید.

امام تقی الدین ابوبکر بن محمّد حسینی حصنی شافعی (متوفی829ه‍.ق) در کتابشان (دفع شبه من شبه وتمرد) در معرفی ابن تیمیه می گویند:

ابن تیمیة، کسی که بعضی او را به عنوان دریایی از علم توصیف می‌کردند، و غریب به نظر نمی‌رسد آنچه‌که برخی از امامان او را ‌زندیق مطلق نامیده‌اند. و سبب این گفتار درباره ابن تیمیه این است که در کلام او تحقیق شده و به این نتیجه رسیده‌اند که او کسی است که در مواضع بسیاری فرقه‌ای را تکفیر کرده و نسبت گمراهی به آنان داده است، در حالی که در جایی دیگر همان عقاید آنان را پذیرفته، کتاب‌های او پر از اعتقاد به تشبیه و تجسیم و اهانت و تنقیص به پیامبر (صلّی الله علیه وسلّم) و ابوبکر و عمر و تکفیر عبدالله بن عباس (رضی الله عنهم) است، و عبدالله بن عمر(رضی الله عنه) را از مجرمان و گمراهان و بدعت گزاران معرفی کرده است...

امام ابن حجر هیتمی در حاشیه ای که بر کتاب (الایضاح نوشته امام نووی) نوشته اند ودر (مکتبة السلفیه -مدینة المنوره) چاپ شده، در بخش زیارت قبر رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) ضمن اشاره به گمراهی ابن تیمیه به انحرافات ابن تیمیه از دیدگاه امام عز ابن جماعة و امام تقی الدین سبکی نیز اشاره می کنند .

شیخ یوسف نبهانی در کتابشان (الشواهد الحق فی الاستغاثة بسید الخلق) در معرفی ابن تیمیه ونظر علمای بزرگوار اهل سنت در باره ابن تیمیه می گویند:
همچون خورشید در وسط آسمان روشن و مسلم است که علمای مذاهب چهار گانه بر ردّ بدعتهای ابن تیمیه به توافق رسیده اند و برخی از آنها صحت مطالب نقل شده به وسیله او را مورد اشکال قرار داده اند ، همانگونه که صحت عقل او را نیز مورد تردید دانسته اند .

  • hoda velayat


وهابیان، از بن باز به عنوان عالم جلیل القدر، شیخ الاسلام و المسلمین مفتی اول داخل وخارج کشور، علامّه، محدثّ فقیه،یاد می‌کنند و می‌گویند: بن باز، مرجع علماء بود وهرگاه برای علماء مشکلات علمی پیش می‌آمد جهت حلّ آن به او رجوع می‌کردند. دانشگاهی به نام او در ظهران عربستان وجود دارد.
 
مرحوم آیه الله العظمى سید محسن حکیم قدس سره که مرجع شیعیان و زعیم حوزه علمیه نجف بود، در سفرى که به عربستان داشت ، در جلسه اى با « بن باز » مفتى آن روز آن کشور (که نابینا بود) مواجه شد.
 
بن باز، ظاهرا به دیدن آقاى حکیم رفته بود ولى در واقع قصد داشت با ایشان جدال کند و افکار وهابیگرى خود را مطرح نماید. در این جلسه ، بن باز، از آیه الله حکیم پرسید: شما شیعیان چرا به ظواهر قرآن عمل نمى کنید؟ آیه الله حکیم در جواب گفتند: این دیدار جاى چنین صحبت هایى نیست ، بگذارید به احوالپرسى برگزار شود.
 
بن باز، سماجت کرده و خواستار دریافت جواب شد. آیه الله حکیم ، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تکیه کنیم و همان را معیار عمل به آن قرار دهیم ، باید معتقد شویم که شما به جهنم خواهید رفت !
 
بن باز، با تعجب پرسید چرا؟ آیه الله حکیم گفتند: چون قرآن مى فرماید: و من کان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبیلا(؛سوره اسراء، آیه 72 ((کسى که در این جهان (از دیدن چهره حق ) نابینا باشد، در جهان آخرت هم نابینا و گمراه تر خواهد بود)). و شما که از دو چشم نابینا هستید، طبق ظاهر این آیه باید در آخرت هم نابینا باشید و در زمره گمراهان که اهل جهنمند، قرار بگیرید. بنابراین ظاهر بسیارى از آیات قرآن مقصود نیست !

 
بن باز گفته بود اگر قرار است [حضرت] علی [(ع)] چشمهایم را شفا دهد اصلا نمی خواهم این چشم ها بینا شود . این قدر بغض اهل بیت در دل این مفتیان وهابیت هست و ببینید خدا به چه روز آنها را انداخته . همین بن باز گفته بود 40سال در مدینه مسجدالنبی نمازخواندم ولی هنوز به پیامبر سلام نداده ام...

  • hoda velayat

اصطلاح سلفیه

hoda velayat | دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۳:۲۶ ب.ظ


وهابیه ، در مورد خود عنوان سلفیه را بکار مى برند. سلف به معناى پشتیبان و قدماست و در مقابل واژه خلف ، به معناى متاءخران ، بکار مى رود. در فرهنگ اسلامى وقتى واژه سلف بکار مى رود معمولا صحابه و تابعان و محدثان بزرگ قرن دوم و سوم قمرى قصد مى شود. وهابیان با استفاده از کلمه سلفیه ادعا مى کنند که پیرو روش و عقاید سلف هستند. اما این ادعا با گزارشهاى تاریخى سازگار نیست .

شهرستانى نقل مى کند که سلف درباره صفات الهى با یکدیگر اختلاف داشتند.
اگر مراد وهابیان از سلف ، تنها گروهى از سلف یعنى حنابله باشند، در این صورت نیز مى توان گفت میان وهابیه و حنابله تفاوتهاى زیادى وجود دارد. حنابله هیچ گاه آراى جدید وهابیان را ابراز نکردند بلکه درست برخلاف آنها رفتار مى کنند. براى مثال ، احمد بن حنبل خود احادیث فراوانى در باب فضائل اهل بیت نقل کرده است و هیچ گاه سفر به قصد زیارت پیامبر و اهل بیت را شرک ندانسته است .

بنابراین باید گفت که ارتباط وهابیان با سلف تنها در این نکته است که با حنابله در خصوص صفات جبریه و مسلک تفویض اتفاق نظر دارند و مانند آنان خود را در اصول دین پیرو ظواهر آیات و احادیث مى دانند. البته وهابیه در فروع دین نیز از احمد بن حنبل تقلید مى کنند، گرچه در برخى موارد دست به اجتهاد مى زنند، و در صورتى که همراه فتوایى از یکى از مذاهب چهارگانه اهل تسنن غیر از حنبلى ، نصى غیر معارض از کتاب و سنت موجود باشد، از همان فتوا تقلید مى کنند و راءى احمد بن حنبل را کنار مى گذارند.
به طور کلى آنان در صورت عدم وجود نص ، از فتاواى احمد بن حنبل پیروى مى کنند. وهابیان در فروع دین تنها مذاهب چهارگانه اهل سنت را به رسمیت مى شناسند و منکر مذهب جعفرى و مذهب زیدى هستند.

  • hoda velayat

آیا شیعه "صحابه" را مرتد مى‌دانند؟!(قسمت دوم)

hoda velayat | يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۴:۰۲ ب.ظ
2- قرآن و تاریخ حاکی است که پیامبر در روز جمعه‌ای، به خواندن خطبه‌های نماز جمعه مشغول بود، وقتی صدای طبل -که از ورود کاروان تجاری از شام حکایت می‌کرد- به گوش آنان رسید، بیشترِ آنان نماز را ترک کرده و به سراغ منافع مادی خود رفتند، چنانکه می‌فرماید: «وَ إذا رَأوا تِجارَةً أوْ لَهْواً انْفَضُّوا إلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً» (جمعه/ 11)
از این دو آیه که بگذریم، به نکته دیگری نیز بر می‌خوریم و آن این که: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، قاتل عمار را «فئه باغیه» خواند و برخی از صحابه در رأس آن فئه قرار داشتند. پیامبر رو به او (عمار) فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة»؛ «تو را گروه ستمگر می‌کشند.»
 
اصناف یاران پیامبر
صحابه رسول خدا را -به گواهى آیات قرآن مجید- مى‏‌توان به پنج گروه عمده تقسیم کرد:
1- پاکان و صالحان: آنها گروه‏‌هاى مؤمن و با اخلاص بودند که ایمان، در عمق جانشان نفوذ کرده بود و از هیچ گونه ایثار و فداکارى در راه خدا و اعتلاى کلمه اسلام کوتاهى نمى‌‏کردند. همان گروهى که در آیه 100 سوره توبه به آنها اشاره شده است. هم خدا از آنها راضى بود و هم آنها از الطاف پروردگار راضى بودند، «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ».
 
2- مؤمنان خطاکار: همان گروهى که در عین ایمان و عمل صالح، گاهى لغزش‏‌هایى داشتند و اعمال صالح و ناصالح را به هم آمیختند که به گناه خود معترف بودند و امید عفو و بخشش درباره آنها مى‌‏رود، و در آیه 102 سوره توبه به دنبال گروه اوّل به آنها اشاره شده است: «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِم»

3- افراد آلوده به گناه: که قرآن نام فاسق بر آنها نهاده و فرموده اگر فاسقى خبرى براى شما آورد، بدون تحقیق نپذیرید که در سوره‏ حجرات آیه 6 به آنها اشاره شده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا»، که مصداق آن در تفاسیر شیعه و اهل سنّت ذکر شده است.

4- مسلمانان ظاهرى: آنها که ادّعاى اسلام داشتند ولى ایمان در اعماق قلبشان نفوذ نکرده بود، که در آیه 14 سوره حجرات به آنها اشاره شده است: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ»
 
5- منافقان: افرادى که با روح نفاق در لابه‏لاى مسلمانان، گاهى به صورت شناخته شده، و گاه ناشناخته به سر مى‌‏بردند و از کارشکنى در امر اسلام و پیشرفت مسلمین ابا نداشتند که در همان سوره توبه به دنبال اشاره به گروه مؤمنان صالح، که در آیه 101 به آنها اشاره شده است: «وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ»
 
بى‏‌شک همه اینها پیامبر صلى الله علیه وآله را دیده بودند و با او مصاحبت و معاشرت داشتند و بسیارى از آنها در غزوات شرکت داشتند و هر تعریفى براى صحابه کنیم بر همه این گروه‏هاى پنجگانه تطبیق مى‏‌شود، آیا مى‌‏توان همه را اهل بهشت و پاک دانست؟
  • hoda velayat

آیا شیعه "صحابه" را مرتد مى‌دانند؟!(قسمت اول)

hoda velayat | يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۵۷ ب.ظ


اهل سنت همه صحابه را عادل می‌داند و شیعه همه صحابه را عادل نمی‌داند بلکه معتقد است صحابه دارای مراتب و حالات مختلف بوده‌اند اما وهابیت تکفیری چنین تبلیغ کرده است که شیعه همه صحابه را کافر و مرتد می‌‌داند!

چرا برخی، شیعه را تکفیر و متهم می‌کنند در حالی که در کتاب‌های حدیثی اهل سنت ارتداد صحابه به صورت خبر متضافر نقل شده و شما می‌توانید این احادیث را در جامع الاصول ابن اثیر مطالعه کنید که همه این احادیث را از صحیح بخاری، و مسلم و مانند آنها گرفته است.

تکفیر همه صحابه یا عدالت همه صحابه؟ ریشه این تهمت کجاست؟
اهل سنت می‌گویند: همه کسانی که با رسول خدا دیداری داشتند، عادل بودند و در میان آنان خطاکار و فاسقی وجود نداشته است. ولی برخلاف صحابه، تابعانِ آنان، به دو دسته تقسیم می‌شوند: عادل و فاسق، صالح و طالح.
 
در حالی که عقیده شیعه به خلاف آن است.
شیعیان معتقدند: صرف دیدن پیامبر، عدالت آفرین نیست و ماهیت افراد را دگرگون نمی‌سازد، بنابراین صحابه و تابعین حکم یکسان دارند.
در پاسخ آنان که می‌گویند: ما دین خود را از صحابه گرفته‌ایم، پس باید آنان عادل باشند، باید گفت: اگر دین خود را از صحابه گرفته‌اید از تابعان نیز گرفته‌اید، پس باید همگان عادل باشند. دودمان بنی امیه، یزید بن معاویه و حجاج بن یوسف ثقفی نیز همگی از تابعان هستند! بنابراین باید کوشش کنید تا دین خود را از عدول آنان بگیرید.
 
 گذشته از این‌ها عدالت صحابه یک مسأله کلامی است و اختلاف در مسائل کلامی نباید باعث تفرقه شود؛ زیرا غالباً در این نوع مسائل وحدت نظریه وجود ندارد.


دلایل کسانی که به عدالت همه صحابه صحه نمی‌گذارند بلکه آنها را به دو یا چند گروه مختلف تقسیم می‌کنند به قرار زیر است:

1- قرآن مجید برخی از آنان را فاسق نامیده است و می‌گوید: «إنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَأ فَتَبَیَّنُوا ...» (حجرات/ 6)
مسلماً این فرد فاسق، جزو صحابه بوده و در سال ششم هجرت خبر دروغی را گزارش کرده است و مفسران و مورّخان می‌گویند این فرد کسی جز ولید بن عقبه نبوده است.

ادامه دارد...

  • hoda velayat

چیستی شبکه وهابی کلمه (1 و 2) و اهداف آن-(قسمت دوم)

hoda velayat | يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۴۹ ب.ظ


طی این سال ها در ذهن ما از جنگ نرم نقش بسته ، تلفیقی از رسانه هایی است که با ظاهری غیر دینی به دنبال نابودی ارزش های اخلاقی جامعه به نفع الگوهای وارداتی و بیگانه است . در پی این روند مدتی است که "اسلامِ آمریکایی" به عنوان همراه و متحد لائیک ها و سکولارهای وطنی به نام انحراف تشیع از اسلام راستین و ظلم جمهوری اسلامی به اهل سنت ، نوع جدیدی از اختلاف افکنی را در دستور کار قرار داده است. 
ارزیابی کمی و کیفی برنامه های شبکه ماهواره ای کلمه و دیگر رسانه های ضد انقلاب فعال در این عرصه نشان دهنده ی این نکته است که اتاق فکر دشمن به گونه ای کاملا حساب شده به تقسیم وظایف میان لشکر رسانه ای خود پرداخته است . در این چهارچوب ، تضعیف اعتقادات دینی جامعه و در نهایت براندازی نظام (و یا حداقل استحاله آن) به عنوان هدف کلان و راهبردی در دستور کار قرارگرفته است . به طور مثال ، با دقت در اهداف "کلمه" به عنوان رسانه ای که با بودجه ی وهابیون و دولت عربستان اداره می شود اشتراکات فراوانی را میان این شبکه و رسانه هایی چون "بی بی سی فارسی" و "صدای آمریکا" قابل تشخیص است.
زیر سوال بردن باورهای مذهبی جامعه ، تضعیف جایگاه نظام در داخل و خارج از مرزها ، القای ناکارامدی حکومت دینی برخاسته از انقلاب اسلامی و در نهایت ترویج نوع خاصی از اسلام بی خطر برای منافع غرب به وضوح اما با ادبیات و ظاهری متفاوت در تمامی این شبکه ها نمایان است  و این روند به طور آشکارا زمانی آشکار می شود که مسئولین این شبکه در اهداف پیش روی خود تاسیس شبکه های دیگری ذیل این شبکه اعتراف می کنند وتا جایی که  شبکه کلمه 2با هدف تخریب علمی و پشتیبانی علمی از پیاده نظام های خود در داخل جامعه را به روی آنتن برد. این شبکه در حقیقت سعی دارد در مسیر عملکرد خود با چهره ای کاملا علمی و منطقی - به زعم خودشان - در پیشبرد اهداف تلاش می کند.

نکته قابل توجه در این دو شبکه اشتراک آنها در مبانی و خط مشی بیان شده است در حقیقت شبکه کلمه دو به این منظور تاسیس شد که مخاطب علمی و نخبه خود را به پای این شبکه بنشاند و مخاطب عموم خود را با پخش برنامه های متنوع حفظ نموده و در مسیر رشد فکری وتربیتی خود براساس اندیشه سلفی وهابی قرار دهد تا در آینده او را نیز از مخاطبان شبکه کلمه 2 قرار دهد .

  • hoda velayat

اعتراف تازه یکی از کارشناسان شبکه وهابی کلمه نشان از پوچ بودن آسمان ریسمان به هم بافتن آنها دارد.

این اعتراف همزمان با برنامه زنده دیگر در یکی دیگر از شبکه های وهابی رخ داد. یکی از این کارشناسان درشبکه نور در مورد "زیارت" و دیگری در شبکه وهابی کلمه در مورد تاریخچه "کاروانسرای ملافیض" در مشهد، به ارائه برنامه می پرداختند.

یکی از بینندگان شبکه نور در تماسی به کارشناس برنامه یادآور می شود که:« اگر بروید و به تاریخ هم نگاه کنید می بینید که اهل سنت اینطور نبودند (که شما می گوئید به زیارت نمی رفتند) بلکه همیشه می آمدند و قبر ائمه را زیارت می کردند اصلا این حرف کارشناسانتان خیلی حرف بی مفهوم و غیر عقلی است.»

این بیننده در رد عقیده وهابیت این سوال را نیز مطرح کرد:« آیا اهل سنت تا حالا همه اشتباه می کردند و شما آمدید و حرف راست را متوجه شدید؟»

اما کارشناس برنامه که برای این پرسش جوابی نداشت تماس گیرنده را متهم به بی اطلاعی از تاریخ کرد.
از آن سو همزمان با این برنامه در برنامه ای دیگر کارشناس شبکه وهابی" کلمه "خلاف صحبت کارشناس شبکه "نور" و صحبت های تماس گیرنده این شبکه را تائید کرد.

آقای ابراهیم احراری با بیان اینکه اهل سنت سال های سال به زیارت امام رضا علیه السلام در مشهد می رفتند، عنوان داشت:« مسجدی که بیش از صد سال قدمت این مسجد است در واقع این مسجد کاروانسرای بود که از طرف یکی از هموطنان ساکن در پاکستان تاسیس شد و از این کاروانسرا اهل سنت ایران آن وقت برای انجام کارهایشان به مشهد می آمدند و خیلی هم اعتقادشان بر این بود که به زیارت می رفتند و در صحن مسجد گوهر شاد 5 وعده نماز جماعت داشتند و این مربوط به سال های سال بود و اهل سنت صدها سال در آنجا نماز جماعت برگزار می کردند.»
این اعتراف کارشناس شبکه وهابی کلمه در جواب تمامی وهابیونی است که منکر حقایق هستند و زیارت ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین را ساخته شیعیان می دانند امری که مورد اتفاق تمامی مسلمانان است و از غیر مسلمان نباید انتظار پذیرفتن آن را داشت چرا که زیارت با معرفت معصومین باعث نزدیکی و به خدا است امری که وهابیت در جهت عکس آن تاسیس شده است.

  • hoda velayat