هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

باسمه تعالی
به یاری خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام ،قراره که در این وبلاگ ،عقائد وهابیت و سلفی ها مطرح و اشکالات وارد بر آن بیان شود.
همانطور که میدانیم متاسفانه این عقاید داردچهره اسلام حقیقی را خدشه دار میکند وظاهری خشن و بی منطق از آن به نمایش می گذارد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مذاهب اهل تسنن» ثبت شده است

معرفی ابن تیمیه از زبان اهل تسنن

hoda velayat | سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۴ ب.ظ



شیخ محمد عبده (ره)در آخرین نوشته هایشان آنجا که به معرفی کسانی که تقلید از مذاهب اربعه را منکر شده اند با اشاره به وهابیت می گویند :
گروهی فکر می کنند که غبار تقلید را زدوده و حجابهای بین خود و تدبر در نص قرآن و متون احادیث را کنار زده اند. لکن این دسته از مقلیدن تنگ نظر تر و مرتجع تر هستند. آنها قائل به وجوب اعمال ظاهری الفاظ هستند بدون اینکه به اصولی که دین بر آنها قرار گرفته التفاتی نمایند.آنها نه دوستدار علم هستند و نه همراه مدنیت و تمدن سالم.

شیخ عبده در پاورقی کتاب، منظور خود از این افراد را اینگونه بیان می کنند :
یعنی بهذه الفئة اهل الحدیث و من یسمون الوهابیة
منظورم از این عده، اهل حدیث و کسانی هستند که وهابیت نامیده می‌شوند.

امام (ابن حجر مکّى) متوفاى 974، در باره «ابن تیمیّه» مى نویسند:
ابن تیمیه کسی است که ، خدا اورا خوار و گمراه و کور و کر کرده است، و پیشوایان اهل سنّت و معاصرین وى بر فساد افکار واقوال او تصریح دارند، اعتراض وى حتى عمر بن خطاب و على بن أبی طالب (علیه السلام) را نیز در بر گرفته است سخنان «ابن تیمیّه» فاقد ارزش بوده، واو فردى بدعت گذار، گمراه، و گمراهگر و غیر معتدل است، خداوند با او به عدالت خود رفتار نماید، و ما را از شرّ عقیده و راه و رسم وى حفظ نماید.

امام تقی الدین ابوبکر بن محمّد حسینی حصنی شافعی (متوفی829ه‍.ق) در کتابشان (دفع شبه من شبه وتمرد) در معرفی ابن تیمیه می گویند:

ابن تیمیة، کسی که بعضی او را به عنوان دریایی از علم توصیف می‌کردند، و غریب به نظر نمی‌رسد آنچه‌که برخی از امامان او را ‌زندیق مطلق نامیده‌اند. و سبب این گفتار درباره ابن تیمیه این است که در کلام او تحقیق شده و به این نتیجه رسیده‌اند که او کسی است که در مواضع بسیاری فرقه‌ای را تکفیر کرده و نسبت گمراهی به آنان داده است، در حالی که در جایی دیگر همان عقاید آنان را پذیرفته، کتاب‌های او پر از اعتقاد به تشبیه و تجسیم و اهانت و تنقیص به پیامبر (صلّی الله علیه وسلّم) و ابوبکر و عمر و تکفیر عبدالله بن عباس (رضی الله عنهم) است، و عبدالله بن عمر(رضی الله عنه) را از مجرمان و گمراهان و بدعت گزاران معرفی کرده است...

امام ابن حجر هیتمی در حاشیه ای که بر کتاب (الایضاح نوشته امام نووی) نوشته اند ودر (مکتبة السلفیه -مدینة المنوره) چاپ شده، در بخش زیارت قبر رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) ضمن اشاره به گمراهی ابن تیمیه به انحرافات ابن تیمیه از دیدگاه امام عز ابن جماعة و امام تقی الدین سبکی نیز اشاره می کنند .

شیخ یوسف نبهانی در کتابشان (الشواهد الحق فی الاستغاثة بسید الخلق) در معرفی ابن تیمیه ونظر علمای بزرگوار اهل سنت در باره ابن تیمیه می گویند:
همچون خورشید در وسط آسمان روشن و مسلم است که علمای مذاهب چهار گانه بر ردّ بدعتهای ابن تیمیه به توافق رسیده اند و برخی از آنها صحت مطالب نقل شده به وسیله او را مورد اشکال قرار داده اند ، همانگونه که صحت عقل او را نیز مورد تردید دانسته اند .

  • hoda velayat

وهابیت و مذاهب اهل سنت

hoda velayat | دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۳:۳۶ ب.ظ

الف) مذاهب کلامی و اعتقادی:

 اهل سنت در نصف اول از قرن دوم به دو فرقه کلامی تقسیم شدند. یکی فرقه اهل حدیث که در اعتقادات و احکام فقهی به ظواهر آیات و روایات تعبد داشتند و لذا برای خداوند قائل به اعضاء و جوارح بوده و در میان آنان مشبهه و مجسمه نیز پدید آمدند.
در مقابل اهل حدیث، فرقه معتزله وجود داشت که تعقّل و تفکّرگرا بودند. و این دو فرقه دائماً در برابر هم قرار داشتند، و با تغییر شرایط در دستگاه خلفا عباسی گاهی اهل حدیث از حمایت خلفاء برخوردار می‌شد، و گاهی معتزله با حمایت خلفاء تقویت شده و اهل حدیث تضعیف می‌گردید.(1) و از زمان متوکل عباسی تا زمان مقتدرعباسی شرایط به نفع اهل حدیث بود و فرقه معتزله تحت فشار سخت قرار داشت، تا اینکه ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری از اعتقاد اعتزالی خودش دست برداشته و با توبه و انابه در سلک اهل حدیث داخل می‌شود. و سپس درصدد اصلاح آن برمی‌آید و در نتیجه اصلاحات او فرقه جدیدی بنام فرقه اشعری پدیدار می‌شود.(2) و امروز اکثر اهل سنت از عقاید کلامی اشعری متابعت می‌کنند. و فرقه‌های دیگر اهل سنت چندان در بین جامعه اهل سنت حضور ندارند.



ب) اهل سنت از جهت فقهی به چهار مذهب تقسیم شده است:

 مذهب حنفی که توسط ابوحنیفه نعمان بن ثابت پایه‌گذاری شده است و تمام پیروان این مذهب در مسائل فقهی از فتاوی او تقلید می‌کنند. و مذهب دوم مذهب شافعی است که مفتی و مجتهد آن امام ابو عبدالله محمد بن ادریس شافعی است. و مذهب سوم که با مرجعیت مالک بن انس بوجود آمده، مذهب مالکی نام دارد. و مذهب چهارم مذهب حنبلی است که امام و پیشوای این مذهب احمد بن حنبل می‌باشد.
اما فرقه وهابیت و لو از جمله اهل تسنن بشمار می‌آید و لکن هم در مسائل کلامی با فرقه‌های کلامی اختلاف دارد و هم در مسائل فقهی با مذاهب اربعه دارای اختلافات می‌باشد. در مسائل توحید با همه اهل سنت اعم از فرقه‌های کلامی و فقهی در تضاد بوده، بلکه آنان توسط وهابیت بخاطر اعتقادشان به شفاعت، توسل به رسول الله و زیارت آن حضرت تکفیر شده و جان و مال و ناموس آنها برای وهابیون حلال گردیده‌اند. قنوجی در این رابطه می‌گوید:‌ در زمان ما اتباع عبدالوهاب که از نجد سر در آورد و بر حرمین مسلط گردیدند و خودشان را منتسب به مذهب حنبلی می‌کردند، همه آنان اعتقاد بر این دارند که فقط آنان مسلمان هستند و غیر آنها هر کسی می‌خواهد باشد، مشرک‌اند و با این شعار کشتار اهل سنت و علماء آنها را مباح دانستند.(3)
و هیچ کدام از مذاهب اهل سنت وهابی‌ها را در مذهب خودشان قبول ندارند، ولو وهابیت خودشان را پیرو مذهب حنبلی می‌دانند، لکن حنبلی‌ها هم آنان را نمی پذیرند، بلکه علماء مذاهب اربعه حکم به تکفیر وهابیت صادر کرده‌اند. و حتی برادر محمد بن عبدالوهاب بنام شیخ سلیمان بن عبدالوهاب که خود حنبلی مذهب بوده است، کتابی بر ردّ محمد بن عبدالوهاب بنام «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیة» نوشته است.(4) 
-------------------------------------------------------------------------------------
1. سبحانی،جعفر، بحوث فی الملل و النحل، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوم، 1411 ق، ج2، ص5.
2. همان، ج2، ص22 ـ 23.
3. القنوجی، صدیق بن حسن، ابجدالعلوم، ‌دارالکتب العلمیه، 1998 م، ج3، ص198، به نقل از حاشیه ابن عابدین.
4. الکثیری، سید محمد، السلفیه، بیروت، الغدیر، اول، 1418 ق، ص 339 ـ 341.

  • hoda velayat