وهابیت و مذاهب اهل سنت
الف) مذاهب کلامی و اعتقادی:
اهل سنت در نصف اول از قرن دوم به دو فرقه کلامی تقسیم شدند. یکی فرقه اهل حدیث که در اعتقادات و احکام فقهی به ظواهر آیات و روایات تعبد داشتند و لذا برای خداوند قائل به اعضاء و جوارح بوده و در میان آنان مشبهه و مجسمه نیز پدید آمدند.
در مقابل اهل حدیث، فرقه معتزله وجود داشت که تعقّل و تفکّرگرا بودند. و این دو فرقه دائماً در برابر هم قرار داشتند، و با تغییر شرایط در دستگاه خلفا عباسی گاهی اهل حدیث از حمایت خلفاء برخوردار میشد، و گاهی معتزله با حمایت خلفاء تقویت شده و اهل حدیث تضعیف میگردید.(1) و از زمان متوکل عباسی تا زمان مقتدرعباسی شرایط به نفع اهل حدیث بود و فرقه معتزله تحت فشار سخت قرار داشت، تا اینکه ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری از اعتقاد اعتزالی خودش دست برداشته و با توبه و انابه در سلک اهل حدیث داخل میشود. و سپس درصدد اصلاح آن برمیآید و در نتیجه اصلاحات او فرقه جدیدی بنام فرقه اشعری پدیدار میشود.(2) و امروز اکثر اهل سنت از عقاید کلامی اشعری متابعت میکنند. و فرقههای دیگر اهل سنت چندان در بین جامعه اهل سنت حضور ندارند.
ب) اهل سنت از جهت فقهی به چهار مذهب تقسیم شده است:
مذهب حنفی که توسط ابوحنیفه نعمان بن ثابت پایهگذاری شده است و تمام پیروان این مذهب در مسائل فقهی از فتاوی او تقلید میکنند. و مذهب دوم مذهب شافعی است که مفتی و مجتهد آن امام ابو عبدالله محمد بن ادریس شافعی است. و مذهب سوم که با مرجعیت مالک بن انس بوجود آمده، مذهب مالکی نام دارد. و مذهب چهارم مذهب حنبلی است که امام و پیشوای این مذهب احمد بن حنبل میباشد.
اما فرقه وهابیت و لو از جمله اهل تسنن بشمار میآید و لکن هم در مسائل کلامی با فرقههای کلامی اختلاف دارد و هم در مسائل فقهی با مذاهب اربعه دارای اختلافات میباشد. در مسائل توحید با همه اهل سنت اعم از فرقههای کلامی و فقهی در تضاد بوده، بلکه آنان توسط وهابیت بخاطر اعتقادشان به شفاعت، توسل به رسول الله و زیارت آن حضرت تکفیر شده و جان و مال و ناموس آنها برای وهابیون حلال گردیدهاند. قنوجی در این رابطه میگوید: در زمان ما اتباع عبدالوهاب که از نجد سر در آورد و بر حرمین مسلط گردیدند و خودشان را منتسب به مذهب حنبلی میکردند، همه آنان اعتقاد بر این دارند که فقط آنان مسلمان هستند و غیر آنها هر کسی میخواهد باشد، مشرکاند و با این شعار کشتار اهل سنت و علماء آنها را مباح دانستند.(3)
و هیچ کدام از مذاهب اهل سنت وهابیها را در مذهب خودشان قبول ندارند، ولو وهابیت خودشان را پیرو مذهب حنبلی میدانند، لکن حنبلیها هم آنان را نمی پذیرند، بلکه علماء مذاهب اربعه حکم به تکفیر وهابیت صادر کردهاند. و حتی برادر محمد بن عبدالوهاب بنام شیخ سلیمان بن عبدالوهاب که خود حنبلی مذهب بوده است، کتابی بر ردّ محمد بن عبدالوهاب بنام «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیة» نوشته است.(4)
-------------------------------------------------------------------------------------
1. سبحانی،جعفر، بحوث فی الملل و النحل، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوم، 1411 ق، ج2، ص5.
2. همان، ج2، ص22 ـ 23.
3. القنوجی، صدیق بن حسن، ابجدالعلوم، دارالکتب العلمیه، 1998 م، ج3، ص198، به نقل از حاشیه ابن عابدین.
4. الکثیری، سید محمد، السلفیه، بیروت، الغدیر، اول، 1418 ق، ص 339 ـ 341.