هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

هدی

این وبلاگ قراره عقاید وهابیت و سلفیها را مطرح و اشکالات وارد بر آن را بیان کند.

باسمه تعالی
به یاری خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام ،قراره که در این وبلاگ ،عقائد وهابیت و سلفی ها مطرح و اشکالات وارد بر آن بیان شود.
همانطور که میدانیم متاسفانه این عقاید داردچهره اسلام حقیقی را خدشه دار میکند وظاهری خشن و بی منطق از آن به نمایش می گذارد

شیطان‌ پرستان؛ از تحریف دعا تا تبلیغ متال

hoda velayat | چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۱۵ ق.ظ

امروزه شیطان‌گرایی فراتر از حرکتی زودگذر، با داعیه معنویت به میدان آمده است. این مرام برخلاف تصور رایج،‌ جذابیت‌هایی دارد که فهم و درک آن برای کسانی که تصور روشنی از آموزه‌های این آیین ندارند، بسیار دشوار است. برای بازخوانی مفهوم شیطان‌گرایی به تورق کتاب «کاوشی در معنویت‌های نوظهور» اثر حجت‌الاسلام حمزه شریفی‌دوست پرداختیم .


*تحریف مفهوم دعا

شیطان‌گرایان با ادعای ناتوانی خدا در اجابت خواسته‌ها، به تبلیغ ایده شیطان‌گرایی می‌پردازند. آن‌ها چنین توضیح می‌دهند: شما برای حل مشکلات زندگی خود، هر روز دست به دعا برمی‌دارید و از خدا کمک می‌خواهید اما خدا نه فقط مشکلات شما را برطرف نمی‌کند، بلکه هر روز مشکلات جدیدی بر سر راهتان قرار می‌دهد، پس آنتی‌تز خداوند یعنی شیطان، می‌تواند پناهگاه شما واقع شود.

در استدلال بالا آنچه بیش از همه، نیاز به بازخوانی و اصلاح دارد، «مفهوم دعا» است. روشن است که بسیاری از مشکلات روانی و روحی بشر مدرن، ریشه در بنیان‌های تمدن غربی دارد. انتظار از خدا و دست روی دست گذاشتن و اکتفا به چند جمله به نام دعا برای حل مشکلات، عملی کودکانه است که هیچ قرابتی با مفهوم متعالی دعا ندارد.

خداوند هیچ گاه وعده نداده است که تمام درخواست‌هایی که انسان‌ها دارند - از هر نوع و شکلی که باشد - همه را فوراً عملی سازد. چنین برداشتی از دعا، با نگاه اومانیستی سازگار است نه با نگرش دینی و وحیانی، در بینش اومانیستی، همه چیز باید خود را در خدمت خوشی و راحتی آدمی قرار دهد و حتی خدا هم باید سهمی در این مسیر به عهده بگیرد و در اجرای فرمان انسان - که نامش را دعا می‌گذارند - کوتاهی نکند؛ اگر او در اجرای خواهش‌های انسان تأخیر کند، پس صلاحیت ورود به زندگی انسان را ندارد.

در نگرش دینی و وحیانی، آدمی از آنجا که مأموریتی الهی به او واگذار شده، لازم است با مدد گرفتن از اختیار و اراده خویش، نیروهای خود را به منظور تعالی معنوی خود و تکامل اجتماعی به کار گیرد و صد البته در آن صورت خداوند هم امکانات خویش را برای تحقق چنین هدفی بسیج می‌کند. چنین فردی از آنجا که هم غایتی الهی را اختیار کرده و هم استعدادها و امکانات را به خدمت گرفته است، باید برای تسریع در پیمودن راه از خداوند استمداد نماید و دعا در چنین فرایندی معنا خواهد یافت.

تاکنون موسیقی متال و زیرشاخه‌های این سبک، خدمت شایانی به جریان شیطانی کرده است.

سبک متال به علت ظرفیت بالا، همخوانی و سنخیت زیادی که با سنت‌ها و آداب شیطانی دارد، توانسته است در انتقال مفاهیم شیطانی و رضایت‌بخش جلوه دادن مرام شیطان، چهره موفقی از خود به نمایش گذارد. بعضی از گروه‌های موسیقی هر چند به ظاهر شیطان‌پرست شناخته نشده‌اند، اما از نظر ایجاد بسترهای اجتماعی برای رشد و گسترش شیطان‌پرستی نقش برجسته‌ای داشته‌اند.

گروه «سکس پیستولز» که در زمان خود هیچ گروه پانک‌راکی به اندازه آن طرفدار نداشته‌ است، در یک تور 15 روزه در آمریکا یکی از نوازندگان خود را از دست داد. سیدویشس به ناگاه در پشت صحنه کنسرت همسر خود را کشت و در شب بعد نیز اقدام به کشتن خود کرد. هواداران این گروه این موضوع را فاجعه مقدس خواندند. چنین انحطاط و کجروی‌هایی باعث شد تا مرام شیطان‌پرستی، صحت ادعاهای خود مبنی بر مطلوب بودن اعمال جنون‌آمیز و سیاه‌نمایی از وضعیت موجود را به صورت مقبول‌تری تبلیغ کنند.

از نظر محتوا و مضمون، ابتذال و خشونت جزء لاینفک درون‌مایه ترانه‌های شیطانی است؛ یعنی مضامینی که حول محورهای بی‌پروایی جنسی، القای ترس در ذهن و جان دیگران و ضدیت با آموزه‌های وحیانی و الهی می‌چرخد.

پاره‌ای از گروه‌های موسیقی مشهور، با شیطان‌پرستی ارتباطی ناگسستنی دارند؛ به گونه‌ای که بعضی از سران این گروه‌ها به دلایلی‌، نظیر جنون جنسی، تجاوز به عنف، کتک‌کاری و افراط در مشروب‌خواری مدتی را پشت میله‌های زندان گذرانده‌اند.
 
مرلین منسون - که نام حقیقی‌اش، Brian Hugh Warner است - موسیقیدان و رهبر گروه Marilyn Manson است، وی تاکنون در قالب اشعار شیطانی؛ خشن و ضد دین در رواج شیطان‌گرایی نقش مؤثری داشته است. در مورد وی مشهور است هنگام اجرای کنسرت با پاره کردن انجیل و پرت کردن آن به میان جمعیت، با صدای خشک و خشن فریاد می‌زد: «این است خدای شما». اعتقاد به بی‌اعتقادی و پوچی، دعوت به پوچ‌گرایی و مضامین ضد مسیح پیام کلیپ‌های منسون است.
 
ترانه‌ های گروه منووار - که در زمان اصلاحات در ایران ترجمه، چاپ و منتشر شد - چنان به مضامین خشن پرداخته که ترویج و نشر آلبوم‌های آن در بسیاری از کشورها ممنوع شده است، درون‌مایه اشعار این گروه، اباحی‌گری، هنجارشکنی، قانون‌گریزی، تعرض به سنت‌ها، وهن مذهب و مقدسات است. سوغات این گروه ممنوعه که به صراحت داعیه «شیطان‌پرستی‌» دارند، آثار مخرب روانی و آسیب‌های متعدد اجتماعی برای جوانان بوده است.

بسیاری از ایده‌های صهیونیست‌های مسیحی - که وجه مشترک آن‌ها با شیطان‌پرستان، اعتقاد به قدرت و نیروهای شگرف شیطان است - در اشعار سران متال به روشنی به چشم می‌خورد و عقیده به قدرت‌ بی‌نظیر شیطان در آخرالزمان و عجز خدا در اداره هستی در آن موج می‌ زند.

در صحیفه حزقیال نبی در مورد آخرالزمان و آرماگدون آمده است: «باران سیل‌آسا و تگرگ‌های سخت آتش، تکان‌های سختی در زمین پدید خواهد آورد که کوه‌ها سرنگون و زمین منهدم خواهد شد.»

مکان وقوع این جنگ در صحرای «مگید» در شمال اسرائیل و کرانه غربی رود اردن است که به پیش‌بینی صهیونیست‌های مسیحی این جنگ میان نیروهای خیر (یهودیان) و نیروهای شر (مسلمانان) رخ می‌دهد و به همه دنیا کشیده می‌شود.

شاعر مشهور متال، اریک آدامز در آلبوم سلاطین فلزی آورده است:

زمین با آتش در آمیخته می‌شود.
در جنگ آرماگدون ابتدا ترومپت‌ها به صدا در می‌آیند.
و سپس تگرگ، آتش و خون بر تخت سلطنت شیطان فرو می‌ریزد.
موی او همانند جامه‌ای که حقیقت را پنهان می‌کند سفید است و چشمانش همانند آذرخش می‌درخشد.


در ترانه‌های «بلک سبث»، ایده‌های آنتوان لاوی در باب سیطره شیطان بر جهان و انفعال خدا، به صورت واضح و صریح انعکاس یافته است؛ چنانچه انکار معاد و رستاخیز و به سخره گرفتن جهان پس از مرگ - که در نوشته‌های لاوی مورد تأکید فراوان قرار گرفته - در این شعر منعکس است:

... چه معبودی است اینکه می‌ایستد و گریه‌های مردمش را گوش می‌دهد و کاری نمی‌کند؟
کدام دست به اعتراض بلند خواهد شد، در حالی که مُردن مردم را می‌بیند؟
این چگونه زندگی است؟ چه آینده‌ای در انتظارمان است؟
اَه، اَه این نتیجه اشتباهاتمان است.
و یا
... دنیای فانی کم کم ما را نابود می‌کند؛
فکر نمی‌کنم هیچ خدایی اکنون بتواند رستگارمان سازد؛

رستاخیز همین‌ جاست؛
فردایی وجود نخواهد داشت؛
ای عیسی! پرسش‌های ما،
گویی هیچ گاه شنیده نشده‌اند.
... آیا به راستی بهشت و دوزخی وجود دارد؟
به من بگو که آیا آن بالا خدایی وجود ندارد؟! ...


یا در مجموعه «قوم محزون» چنین آمده است:

... ایستاده‌ام اینجا و تمام ایمانم را از دست داده‌ام؛
زندگی دوباره ممکن است دروغ باشد!
اما زندگی کنونی‌ام نیز ارزش درد کشیدن ندارد ...


عبارات بالا دقیقاً مضمون بندهایی از کتاب انجیل شیطانی لاوی است که به نظم در آمده است. این در حالی است که مروّجان و مترجمان ترانه‌های این گروه در کشور، سعی می‌کنند محتوای این اشعار را «ضد جنگ» معرفی کنند که بتوانند آن را با ارزش‌های دینی و فرهنگ بومی سازگار نشان دهند.

«دیو ماستین» که در اعتراض به انجام حرکات وحشیانه متالیکا بر روی سن در هنگام اجرای کنسرت، از اعضای گروه جدا شد و گروه «مگادث» را شکل داد، در مصاحبه‌ای با اظهار تنفر شدید از متالیکا می‌گوید: ... من در کثافت غوطه می‌خوردم وقتی جیمز هتفیلد سر خفاش زنده را با دندان جدا می‌کرد و خونش را می‌مکید، می‌خواستم همان جا روی سن بالا بیاورم .



 فارس

 

  • hoda velayat

آیا اسلام دین شمشیر است؟

hoda velayat | چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۳:۲۴ ب.ظ

اسلام دین جامعی است که در همه ابعاد برای زندگی سعادتمندانه بشر، برنامه دارد.
 
از جمله برنامه‌هایی که اسلام به آن توجه خاص دارد، مسئله جهاد می‌باشد. جهاد در ردیف نماز و روزه، بر مسلمانان واجب شده است.

 



جهاد به عنوان یکی از فروعات دین، مایه مباهات اسلام واقع شده و درست در نقطة مقابل، در نزد دشمنان خصوصاً مستشرقین، یک نقطه ضعف مهم تلقی شده است. چرا که مسیحیان مدعی اند دینشان مبتنی بر صلح و صفا و دین اسلام را براساس جنگ و خونریزی پایه گذاری شده است.
 
قضاوت دربارة این دیدگاه، منوط به آن می‌باشدکه بررسی نمائیم آیا جنگ به طور مطلق بد و امری نبایستنی و صلح در هر شکل و وضعیت آن، امری پسندیده و بایستنی است؟ یا اینکه بد و خوب بودن جنگ و صلح بسته به موقعیت و هدفی است که برای آن واقع شده است.
 
عقل تصدیق می‌کند که جنگ در قالب دفاع از خود و اموال و ناموس و کیان سرزمین و دین، نه تنها جایز بلکه واجب است. و هیچگونه سهل‌انگاری و مماشات در این باره از انسان پذیرفته نمیشود. آنچه عقل آن را بد میداند، خوی تجاوزکاری و چشم طمع به سرمایه و سرزمین دیگران و تحقق شعارها و اهداف غیرانسانی از جمله شعار برتری نژادی می‌باشد. از آن طرف، عقل انسان هرگونه صلحی را نمی‌پذیرد. صلح شرافتمندانه که با آن دشمن خواهان همزیستی مسالمت‌آمیز باشد، مورد تأیید عقل است. و صلح خفت‌بار که با آن دشمن در صدد تحمیل نظرات و منافع یکسویه خود باشد، از نظر عقل مردود می‌باشد. حال باید دید آیا جهاد و جنگ اسلام مبتنی بر معیارهای ارزشی دینی و انسانی بوده، یا خیر؟ و آیا در اسلام همواره بر طبل جنگ کوبیده شده، یا سخن از صلح و آرامش نیز وجود دارد؟

اسلام و جهاد
در اسلام سخن از دوگونه جهاد است: یکی جهاد دفاعی و دیگری جهاد ابتدایی.
 
اولین قسم جهاد

اولین آیات مربوط به جهاد در قرآن که در سال دوم ورود پیامبر به مدینه نازل شده، مربوط به جهاد دفاعی مسلمانان است.
خداوند در این آیات به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل شده. اجازة جهاد داده و علت این امر را مورد ستم قرار گرفتن آنها دانسته و می فرماید:« أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿حج۳۹﴾ به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفته‏ اند و البته خدا بر پیروزى آنان سخت تواناست » و در آیة بعد تأکید می‌کند که این مسلمان‌ها، کسانی هستند که به ناحق از شهر و خانة خود رانده شده‌اند و تنها جرم آنها این بوده که خدای یکتا را پروردگار خود می‌دانسته‌اند.(1) خداوند در همان آیه فلسفه جالبی را برای این اجازه جهاد بیان می‌کند، که اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیلة بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد!(2)

در آیه 190 سوره بقره نیز به مسلمان‌ها فرمان نبرد با کسانی صادر شده که با آنها می‌جنگند. و در آیة 36 سوره توبه، خداوند خواهان پیکار دسته جمعی مسلمین با مشرکین می‌باشد، به این علت که آنها به طور جمعی به جنگ با مسلمان‌ها پرداخته‌اند.

از ملاحظة این آیات بدست می‌آید که یکی از اهداف اصلی اسلام در جهاد، دفاع مشروع در برابر بیگانگانی است که زندگی مسلمین را مورد تهدید جدی قرار داده‌اند.(3) آیا در اینجا عقل می‌پسندد که ما دست متجاوز را باز گذاشته و دست مظلوم را ببندیم و از وی بخواهیم از حقِ دفاع خود صرفنظر کند؟!

 
دومین قسم جهاد

قسم دوم از جهاد، جهاد ابتدایی است. جهاد ابتدایی در جایی بر مسلمان‌ها واجب می‌شود که عده‌ای از مسلمان‌ها تحت فشار و آزار مشرکان باشند. در این حالت اسلام اجازه می‌دهد جهت رهایی آنها، مسلمین به نبرد با مشرکین بپردازند.(4) و یا آن‌که عده‌ای در صدد برآیند راه تبلیغ و ترویج دین اسلام را سدّ نمایند، در این مورد نیز اسلام جهت مهیا نمودن زمینه توصیه و دعوت اسلامی، اجازه جهاد داده است. و دیگر اینکه جهت آزادی بشر از قیود شرک و گرایش به ایمان، اسلام اجازه می‌دهد که با مشرکان جهاد شود. این سه مورد از موارد مهمّ اجازه جهاد ابتدایی به مسلمان‌ها می‌باشد.

اسلام و مشروعیت جهاد ابتدایی
قسم اوّل جهاد یعنی جهاد دفاعی، مبتنی بر امری طبیعی در میان موجودات زنده می‌باشد که در مقابل هرگونه خطر، از خود واکنش نشان می‌دهند. لذا هیچگونه ایرادی بر این قسم وارد نیست. ایراد و حمله مخالفین متوجه قسم دوّم جهاد یعنی جهاد ابتدایی شده است. با توضیحی که می‌آید، مشروعیت این قسم روشن خواهد شد.
 
در بخش اوّل ما مواجه با دفاع از ارزش‌های شخصی و ملی بودیم و این اجازه را حق طبیعی هر فرد دانستیم که از حقوق شخصی و ملی خود دفاع کند.
 
در بخش دوّم ما با ارزش‌های انسانی روبرو هستیم. ارزش‌های انسانی، اصولی فراتر از فرد و جمع خاص بوده و مربوط به همه انسان هاست. یکی از این ارزش‌های عامّ، دین و ایمان است. و همچنانکه امروزه پزشکان بدون مرز، به خود اجازه می‌دهند تا با هرگونه آسیب‌دیدگی جسمی، در اقصی نقاط جهان، مقابله کنند. مدافعان حقوق و ارزش‌های انسانی نیز اجازه می‌یابند، تا در هر جا این امور مورد مخاطره واقع شوند، در جهت رهایی بشر، کوشا باشند.
 
بنابراین اسلام که تمام شئون زندگی بشر، اعم از اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در نظر گرفته، نمی‌تواند قانون جهاد نداشته باشد، ولی مسیحیت به لحاظ محدودیت و اینکه مدعی ابتناء بر اندرز صِرف است. قانون جهاد ندارد.(5) هر چند آگاهان از اتفاقات و رخدادهای جنگ های صلیبی و قرون وسطای مسیحیان  این مبانی مورد ادعای مسیحیت را نخواهند پذیرفت.
 

عدم اجبار در پذیرش دین
تنها ایراد اساسی درباره‌ی جهاد ابتدایی، وادار نمودن مردم به پذیرش دین است و چون پیروی از شریعت مبتنی بر پذیرش عقل و تسلیم قلب می‌باشد، دین اجباری فاقد ارزش است.
 
قرآن در آیات بسیاری، از به کارگیری اجبار در پذیرش دین نهی نموده است.(6) ولی باید دانست که در جهاد ابتدایی هیچگونه تهدید و زوری جهت پذیرش اسلام انجام نمی‌شود. آنچه در این‌باره تحقق می‌یابد ایجاد زمینه‌های مناسب جهت گرایش به دین است. اسلام دیوارها و موانعی که راه تفکر مردم درباره‌ی حقیقت اسلام را بسته است از میان برداشته و تیره‌گی‌هایی که روی حقیقت را پوشانده کنار می‌زند. پس از آن مردم آزاد خواهند بود تا از آن تبعیت نمایند یا آن را نپذیرند. اما آنچه که به اسم اسلام توسط برخی ها پس از رحلت پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم صورت گرفته خارج از دستورات دین اسلام و دستورات نبی مکرم بوده چرا که رسول الله صل الله علیه و آله و سلم هیچ گاه با تفکری که آنان به اسم اسلام به کشورگشایی پرداختند، جهادی را آغاز ننمودند.
 
اسلام و صلح
وجود جهاد در اسلام، مانع از آن نیست که این دین در مواردی که پای صلح شرافتمندانه و همزیستی مسالمت‌آمیز باشد، از چنین صلحی استقبال کند. منتهی این صلح غیر از تسلیم ذلت‌بار است. صلح اگر مبتنی بر در نظر گرفتن منافع طرفین و رعایت حُسن همجواری باشد، عقل حکم به استفاده از این موقعیت می‌کند. قرآن در آیات بسیاری بر استفاده از موقعیت صلح در شرایط مطلوب، تأکید کرده است.(7)
 
امّا اگر دشمن بخواهد با بهره جستن از شعار صلح‌خواهی، مسلمین را فریب و در موقعیت خاصی آنها را غافلگیر کند. یا آن‌که مفاد قرارداد را زیر پا بگذارد، طبیعی است که چنین صلحی، فاقد اعتبار است.
 
طرف قرارداد صلح با مسلمانان می‌تواند مشرک باشد، چنانکه اولین قرارداد صلح را پیامبر با مشرکین تحت عنوان صلح حدیبیه امضاء نمود. و ممکن است اهل کتاب یا مسلمان باشد.
 
رمز گسترش اسلام
با توجه به مطالبی که دربارة جهاد اسلام گفته شد، رمز فتوحات و گسترش اسلام برخلاف آنچه که مستشرقین تبلیغ نموده و گسترش آن را مرهون جنگ و خونریزی هولناک دانسته‌اند.(8) مدیون سادگی و صراحت و برابری اجتماعی توده‌های مردم و رهایی آنها از تسلط پادشاهان مستبد و پیشوایان مذهبی قدرت‌طلب. بوده است.(9)
 
اسلام با برخورداری از جاذبه‌های درونی و دستورات مبتنی بر عقل و فطرت، و ساده‌زیستی و بلندنظری و عدالتخواهی پیروانش، توانست فکر و روح انسان‌ها را در نقاط مختلف جهان، به تسخیر خود در آورده و بزودی خود را به قلب اروپا برساند.(10)
 
سوالاتی که در اینجا پیش می آید و خلاف مدعای مستشرقین و دیگر مخالفین دین اسلام می باشد این است؛
1ـ مردمان مناطقی مانند: شرق آسیا، آمریکا، استرالیا و ... که اسلام را بدون آنکه سپاه اسلام به آنجا پای گذاشته باشند آیا اسلام را با زور و شمشیر پذیرفتند یا به خاطر آموزه های متعالی اسلام؟
2ـ اگر اسلام دین زور و شمشیر بوده است پس چرا امروزه با تمام تلاش های میدانی علیه آن، این دین در حال گسترش است؟
 
 
پی نوشت ها:
1. ر.ک: سوره حج، آیه 40.
2. همان.
3. ر.ک: مفاهیم القرآن، جعفر سبحانی، ج 7، ص 495، مؤسسه امام صادق، 1412، که تحت عنوان جهاد دفاعی، دفاع را بر دو قسم دانسته است: دفاع از حوزه اسلام و دفاع از جان و مال و مشابه آن، و دربارة هر یک توضیحاتی داده است.
4. ر.ک: نساء، 75.
5. رک: مجموعه آثار، شهید مطهری، ج 20، بخش جهاد، ص 223، صدرا، دوم، ص 81.
6. ر.ک: سوره بقره، 256، نحل، 125، کهف 29، یونس، 99، شعراء، 4.
7. ر.ک: سوره انفال، 61، نساء، 90، محمد، 35.
8. ر.ک: نقش کلیسا در ممالک اسلامی، دکتر مصطفی خالدی، دکتر عمر فروخ، مصطفی زمانی، ص 33، پیام اسلام، ص 51.
9. ر.ک: نگاهی به تاریخ جهان، جواهر لعل نهرو، ج 1، ص 49، ترجمه محمود تفضلی، امیرکبیر، نهم، 1372.
10. ر.ک: تاریخ جامع ادیان، جان، بی‌ناس، علی‌اصغر حکمت، ص 704ـ705، سازمان انتشارات، چهارم، ص 70.

  • hoda velayat

ادعای بی اساس وهابیت در رابطه با اولین مفسر قرآن!

hoda velayat | سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۵۶ ق.ظ

 کارشناس شبکه وهابی مدعی شد پیامبر اکرم (ص) اولین مفسر قرآن نمی باشد.


 عبدوالقدوس دهقان کارشناس شبکه وهابی وصال حق مدعی شد پیامبر اکرم (ص) اولین مفسر قرآن نمی باشد.
در حالی که خداوند متعال و خود قرآن، رسول خدا را مبین و مفسر کتاب الهی معرفی می کند اما این کارشناس شبکه وهابی که دم از خدا و رسول خدا می زند مدعی شد رسول خدا مفسر قرآن نیست .

بدون تردید اولین مفسر آیات قرآن پیامبر اکرم (ص) است. زیرا به گواهى خود قرآن آن حضرت مبین و معلم اصلى این کتاب الهى است. چنانکه در این مورد درکتاب عظیم آمده:
«و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم ولعلهم یتفکرون؛ ما بر تو قرآن را نازل کردیم تا برامت آنچه فرستاده شد تبیین کنى باشد که خرد را بکار بندند». «سوره نحل، آیه 44».
همچنین خداوند متعال در سوره های نحل، بقره، آل عمران و جمعه، پیامبر گرامی اسلام (ص) را مبین و معلم اصلی قرآن معرفی می نماید.

دانشمندان علوم قرآنى ادله و شواهد فراوانی بر اثبات اینکه نخستین مفسر قرآن کریم پیامبر گرامى اسلام (ص) بوده است، در آثار و کتب خود ثبت نموده‏اند.
چنانکه ابوالفتوح رازى در «روض الجنان، ج 1» و جلال الدین سیوطى در «الاتقان، ج 2» و ابن خلدون درکتاب «مقدمه» و طبرسى در «مجمع البیان، ج 1» بیانگر این واقعیت مى‏باشند که؛ در زمان رسول خدا (ص) قرآن مجید به طرز بسیار ساده که درخور فهم همگان بود، تفسیر مى‏شد.
ولى در برخى آیات، تعابیر و الفاظ به گونه ای پیچیده به نظر مى رسید که زبان شناسان عرب هم نتوانستند به درستی مفاهیم و مقاصد آنها را دریافت کنند، لذا احساس مى کردند که اینگونه تعابیر و الفاظ نیاز به «تفسیر» و شرح و توضیح دارد.
«ابن خلدون» مى‏گوید: «اگر چه قرآن به زبان عربى نزول یافت و سبک و اسلوب بلاغى آن با این زبان هماهنگ بود و تمام عرب زبانان عصر پیامبر اکرم (ص)، معانى قرآن را در قالب تک واژه‏ها و جمله بندی هاى آن درک مى‏کردند، ولى رسول خدا (ص) مطالب مجمل و پیچیده قرآن را تفسیر مى‏فرمود و ناسخ و منسوخ آن را باز مى شناساند».

«مقدمه العبر، ص 438» و هنگامى که «آیه 82 سوره انعام» نازل گشت (الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون؛ آنان که ایمان آوردند و ایمان خود را به ستم نیالودند. ایمنى آنها راست، و همانا هدایت شدگانند) مردم به پیامبر اکرم (ص) عرض کردند: واینا لم یظلم نفسه؟ کدام یک از ما به خود ظلم نکرده؟ (تا مشمول امن و هدایت باشد؟) رسول اکرم (ص) «ظلم» را تفسیر کردند و فرمودند: منظور از ظلم؛ شرک به خداوند است. سپس براى تأیید این تفسیر، به آیه دیگرى از قرآن کریم استشهاد فرموده که مى‏گوید: «یا بنى لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم» «سوره لقمان، آیه 13».
این مطلب را ابوالفتوح رازى در «روض الجنان، ج 4، ص 224» و سیوطى در «الاتقان، ج 2، ص 296» نیز ذکر کرده‏اند، که از این حدیث و امثال آن چنین استفاده مى‏شود که رسول خدا (ص) عملاً «روش تفسیر آیه به آیه» را پایه ‏گذارى فرموده و آن را به مفسرین بعدى قرآن کریم آموخت .

همچنین از رسول خدا (ص) نقل شده است که در سوره فاتحة الکتاب، «المغضوب علیهم» را به یهود و «الضالین» را به نصارى تفسیر فرموده اند. «مجمع البیان، ج 1، ص 31».
«ابوالفتوح رازى» نیز درباره آن مى‏نویسد:
«عبدالله بن شفیق» روایت می کند از بعضى صحابه که گفتند: «رسول خدا (ص) در وادى القرى با جهودان کارزار مى‏کرد، مردى از اهل یقین گفت: اینان که اند که با تو کارزار مى‏کنند؟ پیامبر (ص) فرمودند: «المغضوب علیهم». گفت دیگران که‏اند؟ و اشارت به ترسایان کرد و گفت: «هم الضالون» و این موافق دو آیه است در حق یهودیان و ترسایان». «روض الجنان، ج 1، ص 53».
این روایت نمونه‏ اى از ده‏ها حدیث و روایت منسوب به پیامبر اکرم (ص) مى‏ باشد که رسول خدا (ص) بسیارى از آیات قرآنى را ضمن آنها تفسیر فرموده است.
پیامبر گرامى (ص) مسئول و عهده دار بیان و تفسیر معارف و احکام الهى مى‏باشند و به همین دلیل اصحاب آن حضرت و سایر افراد که از شناخت و درک دقائق و بواطن قرآن ناتوان بودند، تشریح و تفسیر و بیان آنها را از رسول گرامى مى‏ خواستند و آن حضرت آیات مجمل و متشابه و ناسخ و منسوخ و جزئیات از احکام و دقائق معارف را بیان و تفسیر مى فرمودند و امت اسلامى را از منبع فیض الهى متکى به وحى و عصمت خویش مستفیض و بهره ‏مند مى‏ نمودند.

منبع:رسا

  • hoda velayat

همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی»

hoda velayat | يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۴۰ ق.ظ

مسیحیت تبشیری چند سالی است که در ایران فعالیت‌های خود را شدت داده است و این تحرکات آن قدر برای کشورهای غربی مهم است که حتی فاکس نیوز در گزارش اخیر خود در خصوص سعید عابدینی (یکی از کشیش‌های مسیحیت تبشیری) ادعا کرده که اوباما در مکالمه ‏تلفنی خود با حسن روحانی خواستار آزادی او شده است.

این گزارش ضمن بررسی نحوه شکل‌گیری مسیحیت تبشیری در ایران به تحرکات سعید عابدینی یکی از کشیش‌هایی که با تاسیس کلیسای غیر قانونی خانگی اقدام به اغفال مسلمانان می‌کند، می‌پردازد.
 
 * شروع کار مبشرین خارجی‎ ‎در ایران ‏

در سال 1507 میلادی جزیرۀ هرمز به تصرف پرتغالی‌ها درآمد و به مرکز تجارت آن‌ها ‏تبدیل شد. اهالی این جزیره ترکیبی بودند از اعراب، یهودی‌ها، ایرانی‌ها و پرتغالی‌ها. در ‏سال 1575 یک عده از مبشرین و رهبانان گروه سنت اگوستین قدیس برای شبانی و بشارت ‏بین کاتولیک‌ها به جزیرۀ هرمز آمدند.‏

همین گروه به تلاش برای ترویج دین مسحیت برای مسلمانان معتقد این جزیره پرداختند ‏در زمان سلطنت شاه عباس در سال 1601 دو پرتغالی از فرقۀ مذهبی آگوستین به ایران ‏فرستاده شدند با این مقصود که کار اصلی آن‌ها بشارت باشد و شاید بتوانند شاه ایران را ‏مسیحی کنند ولی این کار به‌جایی نرسید و در آن زمان علاقۀ شاه به بیگانگان هم صرفاً ‏دارای انگیزه‌های سیاسی و اقتصادی بود تا تغییر مذهب. ‏

همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر
 
‏* ورود مبشرین آمریکایی به ایران

در نخستین روزهای تشکیل دولت آمریکا کلیساها بیشتر کوشش می‌کردند که مردم آمریکا ‏را به مسیحیت دعوت کنند و برای فرستادن مبشر به دنیای خارج تا مدتی اقدام جدی ‏نکردند. در اوایل قرن نوزدهم بود که آنان نیز احساس نمودند باید در زمینۀ بشارت به ملل ‏دیگر اقدام کنند. آمریکا در آن روزها بهبود وضعیت اقتصادی و مخصوصاً بیداری مذهبی ‏وسیعی را تجربه می‌نمود. ‏

 
همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر

هیأت "کمیسیونرهای آمریکایی برای میسیون‌های خارجی" شخصی به‌نام "ج.ال. مریک" را ‏به ایران فرستاد. او با دو آلمانی در 1832 به شهرهای تهران، اصفهان و شیراز مسافرت ‏کردند. گزارش این افراد چندان امیدوارکننده نبود و مریک در گزارش خود نوشت که روزنۀ ‏امید برای فعالیت بشارتی بسیار تنگ و باریک است. زمانی که این سه نفر وارد اصفهان ‏شدند در شهر چنان اغتشاشی پدید آمد که دولت ایران برای محافظت از آنان 30 نفر را ‏مأمور نمود. ولی کار فرستادن مبشرین ادامه یافت و گروه‌های میسیونری برای ایجاد بستر ‏مناسب برای فعالیتهای تبشیری به ظاهر دست به فعالیت‌های خیریه بسیاری زدند و ‏درمانگاه‌ها و مدارس زیادی تأسیس نمودند. ‏

 
همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر

دو نفر به‌نام "دوایت" و "اسمیت" به شهر ارومیه رفتند چون در آنجا طاعون 50 درصد ‏جمعیت را از بین برده بود. اسمیت در گزارش خود چنین نوشته: مزرعه‌ای که در اینجا ‏موجود است به‌نظر من آمادۀ درو است. ‏

اولین کلیسای پروتستان نیز در سال 1855 در ارومیه تشکیل شد و البته زیر نظر شورای ‏کلیسای پرزبیتری بود این مبشرین که در ظاهر به بهانه دعوت آسوریهای ایران اقدام به ‏برپایی تشکیلات تبشیری نموده بودند کمی بعد با گسترش دامنه فعالیت های خود متوجه ‏مسلمانان و حتی یهودیان شهر نموده و حوزه جغرافیایی خود را به شهرهای همدان، ‏اصفهان و شیراز و کرمانشاه گسترش دادند.‏

از جمله در تهران با لیدری دکتر "جردن" و همسرش اقدام به تأسیس آموزشگاهی کردند که ‏کالج آمریکایی نام گرفت. این همان کالج معروفی است که بعدها به دبیرستان البرز ‏معروف شد. منطقۀ اطراف این دبیرستان هنوز نزد بسیاری از تهرانی‌های قدیمی به یاد ‏کالج جردن "چهارراه کالج" نامیده می‌شود. فعالیت‌های این افراد شهرهای زیادی از جمله ‏مشهد و تبریز را نیز در برمی‌گرفت.‏
 
همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر 

* هدف این مبشرین چیست؟‎ ‎

با توجه به شهادت تاریخ و تجربه گذشته روشن شده است که از قرن هجدهم به بعد ‏وجود مبشرین و میسیونرهای مذهبی به خصوص در کشورهای آسیایی و آفریقایی آشکارا ‏به منظور انجام مقاصد تبشیری و تبلیغی و اهداف سیاسی و اطلاعاتی بوده است و تجربه ‏نشان می دهد در گذشته روس ها و انگلیسی ها و در حال حاضر آمریکائیان از ایجاد ‏اختلافات مذهبی در راه پیشبرد سیاست خویش استفاده نموده و هم اکنون نیز همین ‏سیستم را در کشورهای آسیایی و آفریقایی مورد نظر خود مورد استفاده قرار می دهند

* جریان تبلیغ و تبشیر مسیحیت
جریان تبلیغ و تبشیر مسیحیت بدون در نظر گرفتن اختلافات فرق و مذاهب مسیحی با ‏تشکیل اردوگاه صلیبی در سطح جهان با تمام امکانات اقدام به جذب مسلمانان و پیروان ‏دیگر ادیان می‌نمایند‎.‎

این جریان در قالب تشکل‌های فرقه‌ای از جمله کلیساهای خانگی (کلیسای محرمانه) ‏محافل محرمانه و فرقه‌های صلیبی با ارتباط‌گیری مستقیم با سرشاخه ها که معمولا در ‏تهران و بعضاً کشورهای خارجی و اخذ کمک مالی و ... در سطح تقریباً گسترده اقدام تبلیغی ‏می‌نمایند و متأسفانه موفق به جذب تعدادی از مسلمانان شده‌اند لازم به ذکر است که ‏اقلیت مذهبی پروتستان و منشعب آن جیززانلی یکی از مهمترین دغدغه‌های کارشناسان ‏حوزه فرهنگ در حوزه اقلیت‌های دینی است‎.‎

‎ ‎این اقلیت مذهبی با وابستگی به خارج از کشور و هدایت مستقیم از سوی جریان ‏پروستانتیزم بین‌الملل، سیاست‌های تبلیغ و تبشیر آنان را پیگیری می نمایند از معضلات جدی ‏حال و آینده حوزه فرهنگ خواهد بود‎.‎
به همین دلیل در حال حاضر با توجه به جریانات بعد از 11 سپتامبر سعی و تلاش بلوک ‏غرب به ویژه آمریکا در مهار دولت‌ها و حرکت‌های اسلامی است‎.‎

‎ ‎یکی از مهمترین راه‌حل‌های پیش‌روی توسعه تبلیغ و تبشیر مسیحیت در کشورهای اسلامی ‏همین جریانات تبشیری هستند‎.‎

تمام فرقه‌های مورد قبول و مطرود پروتستان‌ چون شاهدان یهود، مرمون‌ها، مونیسم و ... ‏در یک اردوگاه مشترک تجمع داشته و اتحاد عمل و نظر دارند و هدف همه آنها با هدایت ‏سرویسهای جاسوسی غربی، ضرورت مسیحیت جهانی و لزوم تبلیغ و تبشیر مسیحیت به ‏ویژه در مناطق اسلامی است‎.‎

همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر 

همزمان با انقلاب اسلامی ایران و از بین رفتن تشکیلات مسیحیت تبشیری در ایران پاپ ‏وقت به بهانه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و آزادی جاسوسان آمریکایی به نامه نگاری با ‏حضرت امام ( ره) اقدام کرد.‏

وی در لابه لای درخواست خود اشاره به اجازه حضرت امام در بازگشایی مدارس تبشیری ‏نمود نکته ای که امام از آن غافل نماند و در پاسخی روشن جواب وی را داد.‏

‏* درخواست پاپ براى آزادى جاسوسان و ایجاد «مدرسه اندیشه»‏

این دفعه دومى است که آقاى پاپ (1) براى من کاغذ مى‏دهند و اشخاص را مى‏فرستند؛ ‏دفعه اول براى آن لانه جاسوسى بود که جوان هاى عزیز ما اطلاع پیدا کردند که این مرکزى ‏که در ایران به اسم سفارت امریکا هست سفارتخانه نیست، و اشخاصى که در آنجا هستند ‏اشخاص دیپلمات نیستند، بلکه جاسوسانى هستند که در یک مرکز جاسوسى متمرکز هستند و ‏براى ضرر ملت ما و کشور ما در آنجا مجتمع هستند، و آقاى پاپ شاید ندانسته توصیه ‏کردند براى آنها، و من در آن وقت مفصل تنبهاتى به ایشان دادم. و این دفعه براى مدارس ‏خودشان به اسم «مدرسه اندیشه» کاغذ نوشته‏اند و رسول فرستاده‏اند و از ما سفارش ‏خواسته‏اند براى اینکه مدارسشان در اینجا باشد. ما با نصارا و با یهود و با سایر اقشار ملتها ‏هیچ دشمنى نداریم، و از مدارس به هیچ وجه جلوگیرى نمى‏کنیم، مادامى که مدرسه باشد ‏و براى تعلیم و تعلم باشد؛ حالا چه تعلیم و تعلم دستورات مسیح- علیه السلام- یا ‏دستورات دیگران؛ لکن اگر ما فهمیدیم که در ایران مدارس‏طور دیگرى هست، آنجا هم ‏نظیر همان لانه جاسوسى است، نمى‏توانیم تحمل کنیم که در مملکت ما به اسم تعلیم و ‏تربیت و به اسم مدارس، یک امور دیگرى انجام بگیرد. و البته این با دولت است که در این ‏موضوع تأمل کند و این موضوع را درست بررسى کند؛ چنانچه مدارس، مدارس هستند، ‏براى تعلیم و تربیت هستند، هیچ ممنوعیتى‏ ایجاد نخواهد شد، و چنانچه خداى نخواسته ‏این مدارس هم یک وضع دیگرى دارند و به اسم مدارس هستند، آن هم ملت ما تحمل ‏نمى‏کند و ما نمى‏توانیم تحمل کنیم ..‏

* سعید عابدینی کیست؟

وی که تا بیست سالگی مسلمان بوده است از طریق تبلیغات تبشیری جذب مسیحیت می ‏گردد وی دارای سه خواهر و دو برادر است.‏

سعید عابدینی تا پیش از ترک ایران از مهره های اصلی و سازمان دهنده محافل زیرزمینی ‏کلیسای خانگی بوده است.‏

وی در سال 1380با نغمه شریعت پناهی ازدواج می کند از حدود 12 سال پیش به صورت ‏مستمر بر فعالیتهای خود می افزاید به همین علت در سال 88 بازداشت می گردد اما با ‏دادن تعهد به عدم فعالیت های زیرزمینی و تبشیری کلیسای غیر قانونی خانگی آزاد می ‏گردد.‏
 
همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر 

وی بعد از خروج از کشور به علت ارتباط نزدیک خانواده همسرش با محافل سیاسی و ‏امنیتی آمریکا تاییدات امنیتی لازم را در ایالات متحده کسب و مامور فعالیت گسترده در ‏خصوص تبشیر در ایران می گردد.‏

در سال 1390با بودجه اختصاص داده شده توسط نهادهای سیتسی امنیتی آمریکا سازمان ‏خدماتی ‏saeed ministries‏ را در شهر بوئیس در ایالت " آیداهو" آمریکا تاسیس می ‏نماید.‏

عابدینی در ایران با استفاده از ترفندهای قدیمی مبلغین تبشیر به راه اندازی مرکزی به نام ‏پرورشگاه جهت پوشش فعالیت های فرقه ای خود اقدام می نامید تا بتواند به راحتی از این ‏مکان برای برگزاری جلسات با هسته مرکزی تشکیلات فرقه ای خود استفاده نماید.‏

وی در سال 90 در سفری که به ایران داشت به علت فعالیتهای فرقه ای بازداشت و در سال ‏‏91 به 8 سال زندان محکوم می گردد.‏

* ترنت فرانکها از حمایت منافقین تا دیدار با همسر سعید عابدینی

- تلاش بی‌وقفه ترنت فرانکها برای خارج نمودن «سازمان تروریستی منافقین» از لیست ‏تروریست‌ها

روحیه‌ی جنگ‌طلبانه‌ی ترنت فرانکها با توجه به عضویتش در حزب‌جمهوری‌خواه که حزبی ‏تندرو و حامی جنگ افروزی در دنیا است باعث شده تا  اقدامات ضد ایرانی‌ مختلفی در ‏پرونده خود ثبت نماید، یکی از اقدامات ضد ایرانی وی در حمایت از «سازمان تروریستی ‏منافقین» می‌باشد، با توجه به اینکه این سازمان تروریستی تا به حال بیش از 12000 نفر ‏از افراد بی‌گناه را در ایران به شهادت رسانده است، اما شاهد حمایت‌های افراد زیادی ‏بالاخص ترنت فرانکها در حمایت از این سازمان تروریستی و تلاش بی وقفه برای خارج ‏نمودن این سازمان از لیست تروریست‌ها بوده ایم. وی در حمایت از این سازمان منحوس ‏چنین می گوید: «ایرانیان مبارز(سازمان‌منافقین) کسانی که علیه دولت ننگین احمدی‌نژاد ‏مبارزه می‌کنند، شاید یکی از بزرگترین امیدها در این جهان برای ممانعت از گرفتار شدن ‏خانواده بشریت در سیاهی تروریسم اتمی هستند. من امیدوارم که دولت کنونی بتواند ‏امکان برچسب زدن رژیم ایران به کسانی که حقیقتاً برای آزادی تمام جهان مبارزه می‌کنند را ‏از میان بردارد».‏

- اظهار رضایت ترنت فرانکها نسبت به فعالیت‌های تبشیری و صهیونیستی در ایران

اقدام اخیر این آمریکایی جنگ طلب ضدایرانی در چند روز گذشته، حمایت‌ از «سعید ‏عابدینی» مامور دستگاه جاسوسی‌سیا می‌باشد، وی در دیدار با همسر «سعید عابدینی» ‏حمایت خود را از فعالیت‌های تبشیری و صهیونیستی آنها در ایران اعلام کرد و خواستار ‏آزادی این کشیش امریکایی شد. ترنت فرانکها دراین دیدار ضمن رضایت از فعالیت‌ها و ‏اقدامات ضد ایرانی «ن.ش» در خارج از کشور چنین می گوید: «ن.ش» جهت دریافت ‏حمایت‌های ویژه سران سیاسی ایالات‌های امریکایی اقدامات ویژه‌ای را انجام نموده است، ‏که از اقدامات اخیر وی بسیار ممنون و سپاسگزارم.»‏

‏«نغمه شریعت پناهی» نیز خطاب به وی چنین می گوید: «برای حمایت مستمر نماینده ‏آریزونا در کنگره، جناب آقای ترنت فرانک و بابت تلاش‌های دائم ایشان برای آزادی سعید ‏از زندان ایران و بازگرداندنش به خانواده و از همه شما دوستانم در آریزونا به خاطر صدای ‏قدرتمندتان برای سعید تشکر می‌کنم.»‏
همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر
‏ ‏
* چرا سعید عابدینی برای فاکس نیوز مهم است؟
فاکس نیوز از زمان دستگیری و بازداشت سعید عابدینی از وی به عنوان کشیش ایرانی ‏آمریکایی یاد کرده و مرتب به بهانه های گوناگون برای حمایت از وی گزارشاتی را درج می ‏کند ولی در خصوص نحوه کشیش شدن وی در داخل ایران ابهامات فراوانی وجود دارد.‏

در تمام این گزارشات فاکس نیوز خواستار بیرون آمدن سعید عابدینی از داخل زندان شده و ‏جرم او را تنها تاسیس پرورشگاه کودکان بی سرپرست در داخل ایران عنوان می کند این در ‏حالی است که سعید عابدینی تنها تبلیغ مسیحیت در ایران را پیگیر بوده است.‏

فاکس نیوز با انتشار تصاویری از سعید عابدینی در لابلای گزارشات خود  قصد مظلومیت‌نمایی این کشیش خودخوانده  را دارد اما در داخل ایران در بین ‏نوکیشان مسیحی از او به عنوان فردی با انحرافات اخلاقی عدیده یاد می شود.‏

فاکس نیوز در گزارش اخیر خود در خصوص سعید عابدینی ادعا کرده که اوباما در مکالمه ‏تلفنی خود با حسن روحانی خواستار آزادی او شده است و در کنگره و سنا نیز ‏هر دو جناح از آزادی فوری او حمایت کرده‌اند.‏

همچنین جان کری وزیرخارجه آمریکا نیز اوایل امسال از ایران خواست تا این کشیش را ‏آزاد کنند. حال این سوال مطرح می شود که چرا سعید عابدینی اینقدر برای آمریکا مهم ‏است و آیا این نمی تواند نشانه مأموریت های سری سعید عابدینی برای سازمان جاسوسی ‏سیا باشد.‏
همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر
 
* سعید عابدینی از عشق آمریکا تا ارتباط نامشروع
یکی از قربانیان سعید عابدینی خانمی به نام م الف است که نخواسته نامش فاش شود در یک گفتگوی مفصل که چندی پیش نیز در فضای مجازی منتشر شد به افشاگری علیه ‏نیات پلید این کشیش پرداخت، در ذیل بخش هایی از این گفتگو می‌آید:‏

‏"سعید یک اخلاق خاصی داشت، خیلی عاشق رفتن به آمریکا بود، همیشه می گفت آمریکا ‏کشور رویاهامه و یه روزی میرم اونجا و به آرزوهام می رسم، می گفت از بچگی عشق ‏آمریکا بودم!‏
یه چیز جالب هم بگویم حتی شب ها سعید جدیدترین فیلم های آمریکایی را نگاه می ‏کرد و از آنها لذت می برد به قول خودش شیفته فرهنگ آمریکایی بود."‏
بله سعید دوران جوانی اش را به عیاشی های بسیاری گذرانده است، همیشه در صحبت ‏هایش حتی در جمع وانمود می کرد که از این گذشته تاریک عبور کرده و می خواهد ‏دیگران را نجات دهد.‏
اما دقیقا در همین دوران سعید به عشق نافرجام دختری به نام نئولا تن می دهد ولی این ‏عشق خیلی زود جایش را به هوس بازی می دهد و نئولا به همین دلیل از این رابطه کنار ‏می کشد...‏

همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر

سعید عابدینی به همراه دختران گروه کلیسای خانگی
سعید در یک خانواده آشفته با مشکلات فراوان روحی و روانی بزرگ شده است. بعضی از ‏شب هایی که من آن جا بودم  و خانواده سعید هم حضور داشتند می دیدم که تمام خانواده ‏سعید برای آن که یک خواب راحتی داشته باشند کلی داروهای مختلف مصرف می کردند، ‏خود سعید هم از این موضوع مستثنی نبود او هم  علاوه بر این که در سال های اولیه وضع ‏مالی خوبی نداشت، از نظر روحی و روانی هم مشکل داشت، تا جایی که من خبر دارم ‏یکبارهم خودکشی کرده است‎!‎
سعید  خیلی دوست داشت آدم سرشناس و معروفی باشد براش مهم نبود که از چه راهی به ‏این هدف برسد فقط دوست داشت آدم بزرگی باشد به خاطر همین دست به کارهای ‏عجیب و غریب زیادی می زد!‏
‏-مثلا چه کاری؟
گفتم که من بعضی شب ها به خانه پدری سعید می رفتم، عابدینی یه دوستی داشت به نام ‏وحید زردی، در آن دوران که در کلیسا شرکت می کردند سعید و وحید مدعی شده توانایی ‏احضار روح و  جن را بدست آورده اند به همین خاطر شب ها به بالای پشت بام خانه پدر ‏سعید می رفتند و کارهای عجیب و غریب می کردند و سرودهای خاصی می خواندند و ‏میگفتند که ما اجنه و شیاطین را به تسخیر درآورده ایم، من شاهد بودم که بارها همسایه ‏ها از این رفتارهای سعید و وحید به تنگ آمده بودند و چندین بار هم شکایت کردند، پدر ‏سعید هم از این حرکات او خیلی ناراحت بود و چندین بار با سعید درگیر شد ولی خوب ‏فایده ای نداشت سعید کار خودش رو تکرار می کرد.‏

همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر
سعید عابدینی به همراه م.ز معروف به نسیم

سعید عابدینی برای اینکه بتواند جای پای خود را در آمریکا محکم کند به ‏سمت راه انداختن کلیسای خانگی با روشی که قبلا گفتم رفت، هم چنین سعید برای آنکه ‏بتواند افکار خود را در جهت تبشیر مسیحیت منتشر کند یک پرورشگاه در شهرهای شمالی ‏کشور تاسیس می کند! به نظر من سعید برای رسیدن به آرزوهایش همه کار می کرد،

تا جایی که من مطلعم این آقا همین اقداماتی که در ایران انجام می داده را در آمریکا هم ‏انجام می داده و البته در کنفرانس های مختلف هم شرکت می کرده و پول های زیادی از ‏افراد مختلف و گروه ها و سازمان های ضد ایرانی گرفته است اصلا می گویم سعید یک بی ‏قید و بند و بی بند و بار چرا علیه کشورش کار کرد؟چرا با کسی ازدواج کرد که خانواده اش ‏در کشتن این مردم نقش داشتند؟

 
همه چیز درباره مسیحیت تبشیری و «کشیش قلابی ایرانی» +تصاویر
سعید عابدینی در کشورهای حاشیه خلیج فارس

فارس

  • hoda velayat

حرمت تکفیر مسلمانان

hoda velayat | پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۱۱ ق.ظ
به همت نهضت جهانی مقاومت، مجموعه پوسترهای نمایشگاه با موضوع حرمت تکفیر مسلمانان در نگاه علمای شیعه منتشر شد.

  • hoda velayat

نسلی خطرناک تر از تروریست‌های داعش

hoda velayat | يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۵۶ ب.ظ
این بار کودکان فلوجه قربانی شستشوی مغزی گروه تروریستی داعش شده اند، تصاویر و فیلم هایی از این گروه بر شبکه های اینترنتی و وسایل اطلاع رسانی جمعی منتشر شده در حالی که اطفال اطراف آنها حلقه زده اند و یا دست در دست آنها سرودهای جهادی می خوانند و پرچم و اسلحه به دست گرفته اند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، تجربه افغانستان و سوریه در مورد آموزش تروریسم به کودکان و آماده کردن آنها برای نسل های بعدی توسط تروریست ها  این بار در عراق در حال وقوع است.

این بار کودکان فلوجه قربانی شستشوی مغزی گروه تروریستی داعش شده اند،  تصاویر و فیلم هایی از این گروه بر شبکه های اینترنتی و وسایل اطلاع رسانی جمعی منتشر شده در حالی که اطفال اطراف آنها حلقه زده اند و یا دست در دست آنها سرودهای جهادی می خوانند و پرچم و اسلحه به دست گرفته اند.

این گروه های تروریستی پس از شستشوی مغزی مستقیم و غیر مستقیم بسیاری از کودکان آنها را به صورت داوطلبانه و یا اجباری در عملیات های خود به کار میگیرند، "لیث شبر" مشاور در نهاد ریاست جمهوری عراق در اظهاراتی گفت: پرورش کودکان در یک محیط آلوده به تروریسم ما را به این مسئله سوق می دهد که حل این موضوع از سطح یک طرح محلی  بالاتر است و نیازمند یک اقدام جهانی همه جانبه است.

یک منبع امنیتی استان الانبار عراق در اظهاراتی اعلام کرد: گروه های تروریستی از کودکان به عنوان سپرهای انسانی در مقابل نیروهای امنیتی استفاده می کنند  مسئله ای که مانع از پاسخ مسلحانه ارتش به حمله های تروریست ها می شود.

القاعده در چند سال قبل گروهی از کودکان عراقی را برای حملات انتحاری و... آموزش داده بود و نام اردوگاه آنها را "پرنده های بهشت" گذاشته بود. صاحب نظران معتقدند که کودکان در مناطقی که تروریست ها بر آن مسلط هستند یک مسئله حقیقی به شمار می روند که باید چاره ای برای آن اندیشه شود.



  • hoda velayat

پاسخ عجیب مبلغ مشهور در مورد رسوایی پسرانش

hoda velayat | يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ق.ظ

 کابران شبکه‌های اجتماعی در اینترنت این روزها ویدیوی "عدنان العرعور" مفتی سلفی تکفیری را به اشتراک می گذارند که به سئوال چالش آمیز "داوود الشریان" نویسنده  و مجری مشهور عربستانی پاسخ می دهد. الشریان اخیرا از اقدام العرعور و دیگر مبلغان وهابی در تشویق جوانان برای جنگ در سوریه انتقاد می کند و از آنها می پرسد که چرا فرزندانشان را برای جنگ به سوریه نمی‌فرستند.
 


الشریان در صحفه "توییتر" خود نوشت: عدنان العرعور و فرزندانش در حال تجارت هستند و تحت عنوان جهاد در سوریه کمک جمع آوری می‌کنند و درخانه‌های خود به خواب ناز می‌روند و جوانان ما در درگیری گروه‌ها (گروه‌های مسلح) کشته می‌شوند.
 
وی افزود: چرا عدنان العرعور و فرزندانش به سوریه نمی‌روند و آنجا فعالیت نمی‌کنند؛ و چه کسی به العرعور اجازه داده که در سرزمین ما فعالیت کند، و چه کسی این کار او را تسهیل کرده است؟


عدنان العرعور هم در پاسخ به سخنان الشریان که گفته بود چرا فرزندانش را به جنگ درسوریه نمی فرستد مدعی شد که فرزندانش از و تبعیت نمی کنند و به جای گوش دادن به حرفهایش به پاریس رفته اند .
 
العرعور در برنامه‌ای تلویزیونی مدعی شد که فرزندانش در امور نجات مجروحان در کنارش هستند.
 
این مبلغ تفکیری وهابی خاطرنشان کرد که فرزندانش در موضوع جهاد از او اطاعت نمی کنند و گفته اند که یا مانند خودش در رسانه کار می کنند و یا در امور امدادگری و نجات فعال می شوند یا اینکه به پاریس می روند. !!
 

العرعور در صحفه توییتر خود شماره حسابی را تحت عنوان "کمک به مردم سوریه" اعلام کرده است و برای برخی این سوال پیش آمده است که چه کسی بر این حساب ها نظارت دارد و چه کسی به العرعور اجازه جمع آوری این پول ها را داده است؟
 
درگیری و برخورد بین مبلغان به اصطلاح "جهاد" در سوریه و در صدر آنها سلمان العوده و محمد العریفی از یک سو با داوود الشریان کاربران عربستان وعرب را به خود مشغول کرده است بویژه که این برخورد وارد مرحله جدیدی شده است به گونه ای که شماری از کاربران بر لزوم افزایش برنامه های رسانه ای برای برملا کردن ماهیت مبلغان فتنه و آگاه سازی جوانان سعودی فریب خورده تاکید می کنند.
 
به نوشته پایگاه العرب آنلاین، برخی از کاربران نوشتند: دولت ما باید افرادی که خود را مبلغ می نامند مهار کند. فرزندان البریک و القرضاوی و العواجی کجا هستند؟ خون برادران ما مثل آب شده است. چرا العریفی به سرزمین جهاد نمی رود؛ او که جوان است و چرا البریک نمی رود؟ پیامبر ما اولین کسی بود که به میادین جهاد می رفت اما جهاد اینها و خانواده هایشان در لندن و تایلند است.
 
یک عربستانی با اشاره به فریب جوانان این کشور در صفحه توییتر خود نوشت: برخی جوانان سعودی دار و ندار خود را برای سفر به سوریه می فروشند و وقتی به آنجا می رسد پیش روی خود باندهایی را می بینند که به نام جهاد با یکدیگر می جنگند. مبلغان فتنه چه زمانی ساکت می‌شوند؟
 
یکی دیگر از شهروندان عربستانی نوشت: جنگ در سوریه برخی مبلغان را ستاره کرده است که در آتش می دمند تا ستاره بودن آنها ادامه یابد. کی درس می گیریم؟
 
فر دیگری تأکید کرد: بعضی مبلغان سعودی درک می کنند آنچه در سوریه می گذرد فتنه ای است که به جنگ بین باندهای مسلح تبدیل شده است اما از بیان این مسأله خودداری می کنند زیرا می ترسند مقبولیت خود در بین طرفدارانشان را از دست بدهند.
 
الشریان در برنامه "الثامنه" (ساعت هشت) در شبکه ام بی سی محمد العریفی و سعد البریک و العواجی و سلمان العوده را به فریب جوانان و اعزام آنها به جنگ در سوریه متهم کرد.
 
این امر باعث شد که العوده از الشریان بخواهد از این گفته اش عذرخواهی کند وگرنه شکایت خواهد کرد.
 
العریفی و محسن العواجی و سعد البریک نیز با حمله به الشریان گفتند که سخنان الشریان توطئه طراحی شده علیه آنها است.
 
برخی از فعالان عربستانی گفتند: جهاد فقط برای آزاد سازی بیت المقدس و همچنین در راه میهن است. تقوای خدا پیشه کنید و از فتنه دوری گزینید زیرا عقل را زایل می کند و آتش و ویرانی به پا می کند.
 
یکی دیگر از کاربران نیز در صفحه توییتر خود نوشت که اگر العریفی یا العوده یا العواجی تصمیم بگیرند تا به سوریه بروند، یک میلیون درهم به آنها می دهد.
 
العالم

  • hoda velayat

تصاویر مبلغان سعودی و فرزندانشان جنجال آفرید

hoda velayat | شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۸ ب.ظ

 

با ادامه گسترش اختلافات بین اعضای آل‌سعود به دلیل انزوای روز افزون این کشور در منطقه و جهان درنتیجه حمایت از گروه‌های تروریستی در سوریه؛ انتشار تصاویری از مبلغان "سعودی" به همراه فرزندانشان در اماکن تفریحی و خارج از این کشور، با وجود دعوت مستمر آنان از جوانان عربستانی برای جنگ در سوریه، جنجال بسیاری را در این کشور به راه انداخته است.

به گزارش  شبکه العالم، این تصاویر از طریق برنامه پر مخاطب "الثامنه" در شبکه سعودی "ام بی سی" منتشر شد. در این تصاویر مبلغان سعودی حامی جنگ در سوریه، در اماکن تفریحی به همراه فرزندان و نوه های خود در حال گذراندن اوقات فراغت هستند.
 
 
انتشار این تصاویر با موجی از اعتراضها در عربستان همراه شده است، به صورتیکه فعالان در شبکه‌های اجتماعی در ایننترنت تأکید کردند این مبلغان درحالیکه فرزندان مردم را تحت عنوان "جهاد" برای جنگ به خارج از این کشور می‌فرستند، به همراه فرزندانشان در حال خوشگذرانی و بهره مندی از لذتهای دنیوی هستند.
 
دکتر "عبدالعزیز الریس" مهمان برنامه "الثامنه" تأکید کرد، کسانی را که مردم را برای رفتن به سوریه جهت جنگیدن در این کشور تشویق می کنند، "مبلغان سیاسی" هستند. آنان مردم را فریب می‌دهند ولی همچنان این فرصت را برای خودشان باقی می گذارند تا در زمان مناسب مواضع خود را تغییر داده و بر ادعاهای قبلی خود سرپوش بگذارند.
وی تأکید کرد که باید بین علمای دین، و مبلغان سیاسی تفاوت قائل شد.
 
"محمد صنیتان" پژوهشگر مرکز سعودی "ساس" در مدینه، درباره جنجال به راه افتاده در عربستان، به شبکه سعودی "العربیه" گفت: با توجه به فعالیتهای رسانه‌ای این مبلغان و محرومیتی که جوانان (عربستانی) تحمل می‌کنند، فریب دادن آنان با تفکرات افراطی مأموریتی آسان است.
 
صنیتان تأکید کرد، این مبلغان به سفرای اخوانی‌ها ضد کشورشان تبدیل شده و به بخش آموزش ضربه زدند، و زندگی را بر مردم حرام کردند.
 
"محمد العمر" روزنامه نگار عربستانی نیز در همین برنامه اذعان کرد که از همان نسلی بود که تحت تأثیر مبلغان قرار گرفت.
 
وی تأکید کرد که تحولات فعلی (در عربستان) تسویه حساب مبلغان با کشور و همچنین تسویه حساب بین چهره‌های دینی این کشور است.
 
  • hoda velayat

مراکز تربیت وهابی در عربستان

hoda velayat | شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۴۶ ب.ظ

 

 نمایان شدن جریانات تروریستی و تکفیری در سطح جهان عرب و اسلام، پس از شکل‌گیری موج بیداری اسلامی در کنار فعالیت‌های تفرقه‌جویانه این گروه‌ها در ضمینه جنایات و کشتارهایی که در حق مردم منطقه انجام می‌دهند، باعث شده است تا نام این گروه‌ها بیش از پیش در رسانه‌ها و هم‌چنین محافل سیاسی مطرح شود.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

اما آنچه اهمیت دارد این است که تروریست‌های موجود و کسانی که در سطح کشورهای عربی و اسلامی، دست به اقداماتی جنایت‌کارانه می‌زنند، صرفا مجری و پیاده‌کننده اوامر و طرح‌های مفتی‌هایی هستند که با فتواهای غیر معمول خود، راه را برای این گونه فجایع می‌گشایند.

در همین زمینه؛ چندی پیش حضرت "آیت‌الله سبحانی"، مرجع تقلید شیعی، خبر از برگزاری کنفرانسی در عربستان با محوریت "تکفیر سایر مذاهب اسلامی" داده و گفته بود 

"طی این کنفرانس، 80 مقاله در موضوع تکفیر نوشته شده است".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
ایشان ضمن ابراز نگرانی از روند موجود در مدارس دینی عربستان خاطر نشان کرده بودند "اگر عربستانی‌ها بخواهند ریشه تکفیر را نابود کنند، باید کتاب‌های درسی خود را بسوزانند".

اما این ابراز نگرانی قابل تامل، تقریبا همزمان شد با اظهارات جالب توجه "وائل عبداللطیف"، وزیر سابق عراقی که هشدار داده بود "در حال حاضر 280 مدرسه دینی در عربستان، در راستای تحریک به قتل شیعیان فعالیت می‌کنند".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
وائل عبداللطیف، فعال سیاسی و عضو مجلس نواب عراق

موضوع زمانی نگران‌کننده می‌شود که رژیم آل سعود، در قبال فعالیت این حجم از مدارس دینی، هیچ موضعی اتخاذ نمی‌کند. 
 
وی همچنین تاکید کرده بود "در این مدارس، به جوانان القا می‌شود که کشتن شیعیان واجب است". 
 
گفتنی است؛ این سخنان عبداللطیف، در پی واکنش "نوری المالکی"، نخست وزیر دولت عراق، به اقدامات تروریستی در این کشور بود که گفته بود "این اقدامات تروریستی در عراق، در چارچوب تلاش‌های خطرناک یکی از کشورهای عربی همسایه، برای شعله‌ورتر کردن آتش فتنه مذهبی در منطقه شکل می‌گیرد".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

با نگاهی به تحولات منطقه، به سختی می‌توان منظور مالکی از کشور  همسایه را متوجه نشد.

"عربستان سعودی" یکی از کشورهای منطقه و صاحب عظیم‌ترین ذخایر نفتی جهان، همسایه عرب عراق است که با سازمان‌دهی گسترده جریانات تروریستی در دو محور "نظری" و "عملی"، دست به بازی خطرناکی زده است.

ارتباط گروهک‌های تروریستی منطقه از عراق گرفته تا افغانستان، سوریه، مصر و حتی گروهک‌های تروریستی در چچن، با عربستان سعودی بر کسی پوشیده نیست، اما با نگاهی به تاریخ می‌توان دید که پیوند وهابیت با حکومت عربستان و خاندان آل سعود از ریشه‌های عمیق‌تری برخوردار است.

در سال 1744 پیمانی تاریخی میان "عبدالعزیز آل‌سعود"، که به تازگی قدرت خود را بر بخش مرکزی عربستان و "نجد" توسعه داده بود، و "محمد بن عبدالوهاب" برقرار شد، پیمانی که آینده سرزمین وحی را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد و تا به امروز منافع بسیاری را برای فرزندان هر دو طرف این معامله در بر داشته است.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
عبدالعزیز آل‌سعود، موسسه رژیم سعودی

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
محمد بن‌عبدالوهاب، موسس وهابیت

به این ترتیب، فرزندان وهاب در ازای اعطای مشروعیت دروغین به حکومت آل سعود، قدرت پنهانی را در دستگاه‌های قضایی، آموزشی و مذهبی دولت از طریق کسب مناصب کلیدی، همچون وزارت دادگستری و مفتی اعظمی تجربه کرده‌اند.

پس از آن و در سال 1801، وهابیان جنایت‌کار، طی اقدامی در حمله به عراق، به شهر مقدس "کربلا" یورش برده و در این بین، طی جنایتی که از خاطره تاریخ محو نخواهد شد، 400 تن از شیعیان را قتل عام کردند.

به عقیده کارشناسان، این یورش وهابی-سعودی به کربلا، یکی از اولین نشانه‌های اتحاد سیاسی-مذهبی این دو طایفه بود.

همچنین پس از سیطره کامل آل‌سعود بر "مکه" و "مدینه" در سال 1925، این جنایت‌کاران به "قبرستان بقیع" یورش برده و دست به هتک حرمت‌های متعددی زدند.

به این ترتیب، از سال 1933 وهابیون توسط آل سعود، از امکانات و همچنین مصونیت گسترده و بی نظیری در دستگاه حاکمیت عربستان بر خوردار شدند.

به عقیده نویسنده Middle East Monitor، زمینه حضور و تحرکات این جریان ضد انسانی در خارج از مرزهای عربستان، زمانی آغاز شد که برخی از جریانات مصری، به دلیل مخالفت با "جمال عبدالناصر"، به عربستان پناه آورده و به سرعت، جذب وهابیت شدند.

همچنین، در پی حوادث خشونت‌بار سال 1971 در مکه و اشغال حرم توسط وهابیون، آل‌سعود برای اولین‌بار از قدرت‌نمایی‌های این جریان  احساس نگرانی کرده و برای جلوگیری از ادامه این وضعیت، اقدام به تاسیس مدارس دینی در کشورهایی همچون "افغانستان" کردند و بخش قابل توجهی از وهابیون را به خارج از مرزهای عربستان فرستادند و به این ترتیب، به نوعی دست به "صدور بحران" زدند.

چندی پیش روزنامه "الاتحاد"، در مطلبی  با عنوان "خطر مدارس دینی در افغانستان و پاکستان"، دست به افشاگری‌هایی زد که جامعه اسلامی را در حیرت فرو برد.

در این گزارش آمده بود، "متاسفانه در برخی از مدارس دینی، به طلاب نحوه ساختن بمب و استفاده از سلاح آموزش داده می‌شود". 

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

این گزارش در ادامه افشاگری‌های خود نوشته بود "در این مدارس، کودکان مجبور به حمل سلاح شده و از آنان برای عملیات انتحاری مخصوصا در روز عید قربان استفاده می‌شود".

"این مدارس در جذب نوجوانان و همچنین کودکان یتیم و خانواده‌های فقیر بسیار موفق عمل کرده چرا که از زمان ورود کامل این کودکان به مدارس، تمام هزینه‌های زندگی آن‌ها به عهده متولیان مدارس است". 
 
این مقاله، با اشاره به نکته‌ای نگران‌کننده گفته است "منابع مالی این مدارس، توسط یکی از کشورهای عرب خلیج فارس تامین می‌شود".

همچنین خبرهای نگران‌کننده‌ای از تجاوز جنسی معلمان این مدارس به طلاب به گوش می‌رسد.

نویسنده این گزارش، در پایان، ضمن اشاره به ارسال فوری بخش قابل توجهی از طلاب این مدارس به عراق گفته بود "آینده طلابی که از یک سو، تحت آموزه‌های افراطی و غیر انسانی وهابیت بوده و از سوی دیگر مورد سو استفاده‌های مکرر جنسی واقع می‌شود بسیار نگران‌کننده خواهد بود".

ابعاد این فاجعه، صرفا در رابطه با مورد پاکستان، زمانی مشخص می‌شود که بدانیم در حال حاضر در این کشور، 13 هزار مدرسه دینی وجود داشته که حدود 2 میلیون طلبه، یا بهتر بگوییم تروریست، را در خود پرورش می‌دهند.

البته ابراز نگرانی‌های جهانی از شیوع این پدیده، به منطقه خاورمیانه محدود نمانده، به طوری که چندی پیش، "سازمان حقوق بشر" با انتشار گزارشی درباره وهابیت اعلام کرده بود "وهابیت از نازیسم خطرناک‌تر است". 

"اگر جهان ما با تفکر نازی‌های می‌جنگید و همچنان نیز نگرانی بازگشت آن‌ها را در دل دارد، باید بدانید که تفکر وهابی موجود در عربستان خطری به مراتب بزرگ‌تر از نازیسم را تشکیل می‌دهد، چرا که مانند سرطان در هر نقطه‌ای در عالم در حال انتشار است که ریشه آن در مساجد و مدارسی است که از سوی عربستان سعودی حمایت مالی می‌شوند". 

البته باید گفت مردم داخل عربستان نیز از شر این جنایات در امان نیستند.

عناصر وهابی و تندرو که در داخل عربستان مانده‌اند، با شرکت در گروه‌هایی موسوم به "مطوعین" به‌ آزار و اذیت مردم و مخصوصا شیعیان می‌پردازند. 

پلیس دینی، حسبه (حسابرس)، یا هیئت امر به معروف و نهی از منکر به تشکیلاتی گفته می‌شود که شامل عناصر تندرو و سرکوبگر وهابی است.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
تصاویری از جنایات مطوعین در عربستان

این تشکیلات، برای اولین‌بار در "ریاض" و توسط "عبدالعزیز آل‌سعود"، آغاز به کار کرد و در حال حاضر رهبری آن به دست "عمربن‌ حسن‌آل‌شیخ" است. 

اعضای این تشکیلات عمدتا ضد شیعی، بالغ بر ۵ هزار وهابی هستند که در ۴۸۶ قسمت در مناطق گوناگون عربستان تقسیم شده‌اند. 

همچنین، علاوه بر کادر رسمی این سازمان، اشخاصی که به صورت داوطلبانه با آن همکاری کرده و به عبارتی دیگر برای آن جاسوسی می‌کنند، نیز پاداش خوبی را دریافت خواهند کرد. 

گفتنی است؛ در آوریل ۲۰۱۱ افرادی از این هیئت وهابی در مدینه یک شهروند شیعی به نام "طالب صالح‌الغدیر" را از جوار حرم نبوی بازداشت کرده و به طرز غیر انسانی در انظار عمومی شکنجه کردند و پس از آن نیز وی را به محل نامعلومی منتقل کردند. 

همچنین در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۱ پلیس وهابی عربستان یک زائر شیعی عراقی‌الاصل با تابعیت کانادایی به نام "اسامه العطار" را به طرز وحشیانه‌ای شکنجه کرد. 

گفتنی است؛ تنها گناه العطار خواندن زیارتنامه در جوار قبرستان بقیع بود. 

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
اسامه العطار، شهروند شیعی عراقی که در عربستان شکنجه شد

شدت شکنجه وی در‌‌ همان محل به حدی بود که موجب واکنش برخی از حجاج بیت الله الحرام شده بود. 

ماموران هیئت امر به معروف عطار را در حالی که صورتش غرق خون بود، از محل تجمع حجاج دور کردند.

میزان غیر انسانی و شنیع بودن اقدامات این سازمان در عربستان به حدی است که حتی واکنش برخی مقامات آل سعود را نیز به دنبال داشته است، به طوری که دست به افشای ماهیت این گروه‌ها زده‌اند. 

"عبدالمحسن العبیکان"، مشاور دفتر پادشاهی عربستان سعودی گفته بود "برخی افراد منتسب به هیئت امر به معروف و نهی از منکر، معتاد به مواد مخدر یا افرادی سارقی هستند که توبه کرده و به امر به معروف ونهی از منکرات روی آورده‌اند".

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟
عبدالمحسن العبیکان، مشاور دفتر پادشاهی عربستان

العبیکان با بیان اینکه اکثر اعضای هیئت امر به معروف و نهی از منکر عربستان از سطح علمی پایینی برخوردار هستند خواستار به کارگیری افرادی دارای مدارج علمی بالا در این هیئت شد تا بتوانند وظایف خود را به شیوه مناسب ایفا کنند!

گفتنی است؛ به دلیل ارتباط تنگاتنگ این مراکز به اصطلاح دینی با نهادهای امنیتی و استخبارات سعودی، اطلاعات چندانی از آن‌ها در دست نیست، اما منابع آگاه از نقش فعال 3 دانشگاه علوم دینی و مدارس تربیت دینی وابسته به آن‌ها خبر می‌دهند.

جامعة ام‌القری

این دانشگاه اسلامی که در مکه واقع شده است در سال 1369 هـجری قمری، ابتدا به صورت "کلیة الشریعة"(دانشکده شریعت) تأسیس و در سال 1401 هـجری قمری با موافقت مجلس‌الوزراء به جامعة ام‌القرى تغییر نام داد.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

در سایت آموزش عالی عربستان، هدف از تاسیس این دانشگاه، آموزش زبان عربى و گسترش فرهنگ اسلامى براى برادران و خواهران بیان شده است!

این مرکز اسلامی در شهرهای جده و طائف نیز دارای پایگاه است.

گفتنی است این دانشگاه در چاپ و انتشار کتب ضد شیعی، مخصوصا برای زائران بیت‌الله الحرام نقش ویژه‌ای دارد.

الجامعة الاسلامیة

این مرکز اسلامی نیز که در مدینه واقع شده است از سال 1380 هجری قمری، بنا به گفته سایت آموزش عالی عربستان با هدف خدمت به جهان اسلام و کمک به آموزش و تربیت علما و مبلّغان مذهبى در شهر تأسیس شده است.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

این مرکز اسلامی، یکی از اصلی‌ترین مراکز ارسال طلبه‌های وهابی به سایر نقاط منطقه خاورمیانه است.

گفتنی است بخش قابل توجهی از طلبه‌های ارسالی به مناطق مهم شیعی(از جمله ایران) در این مرکز پرورش می‌یابند.

الجامعة الامام محمدبن‌سعود الاسلامیة

دانشگاه اسلامی  نیز از دیگر مراکز تربیت طلبه وابسته به آل‌سعود است که در احسا، مدینه، قصیم و ریاض پایگاه دارد.

مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجاست؟

گفتنی است این مرکز اسلامی، وظیفه ارسال طلبه به مناطقی همچون آمریکا، ژاپن، اندونزی و برخی از کشورهای اروپایی را دارد.

یکی از سئوال‌های که همیشه ذهن کارشناسان خاورمیانه را به خود درگیر کرده این است که با وجود اعلام دشمنی صریح برخی از رهبران وهابیت نسبت به آل‌سعود و عربستان، چرا هیچ‌گاه گزندی از این گروه‌ها به حاکمیت فرزندان سعود وارد نمی‌شود.

شاید برای پاسخ به این ابهام، ذکر این ضرب‌المثل مناسب باشد؛ "چاقو هیچ‌گاه دسته خودش را نمی‌برد".

 

 

 

  • hoda velayat

جولان وهابیت در فضای مجازی با دامنه‌های فارسی و شیعی!

hoda velayat | شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۲۵ ق.ظ

 هشدار به مسئولین:
جولان وهابیت در فضای مجازی با دامنه‌های فارسی و شیعی!


فرقه وهابیت که با دلارهای حاکمان مرتجع سعودی، پیش قراول آتش‌افروزی و فتنه‌گری در منطقه شده است، برای مشروعیت بخشیدن به توحش سیاسی و نظامی خود، به ابزارهای نرم و روانی روی آورده است. یکی از این ابزارها حضور گسترده و فعال در فضای مجازی است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، از سال 2013 که‌ امکان ایجاد دامنه سایت با بکارگیری واژه‌های فارسی فراهم شد، سایت‌های زیادی اعم از خبری، تفریحی و آموزشی با دامنه فارسی شکل گرفت. اما هنگام گشت و گذار در فضای مجازی، زمانیکه به این سایت‌های دارای دامنه فارسی رجوع می‌کنیم با نکته قابل تاملی مواجه می‌شویم.


اخیرا برخی از منحرفان فکری به منظور نقش آفرینی مثبت در پازل استکبار و ارتجاع، اقدام به راه‌اندازی سایت‌هایی برای ترویج افکار و آراء فرقه ظاله‌ وهابیت‌ کرده‌اند. اما نکته قابل تامل و تعجب‌ برانگیز آن است که این منحرفان فکری برای دامنه اینگونه سایت‌ها از اسامی و القاب مقدس مذهب تشیع بهره می‌گیرند. به عبارت دیگر، مروجان فرقه تکفیری‌ها که دریافته‌اند القائات مسموم آن‌ها در میان جوانان، طرفدار چندانی ندارد، برای نفوذ در عقاید مردمان به مقدسات مذهب تشیع که ممزوج با ایمان و عقلانیت است، متوسل شده‌اند.

گویی سلفی‌ها که از تقابل عقلانی و اعتقادی با مذهب تشیع، علیل هستند، با دستورالعمل دیکته شده از سوی غرب، برای تبلیغ افکار و آراء مندرس و تکفیری خود به استمداد طلبیدن از باورهای راستین تشیع روی آورده‌اند.

به کارگیری آن دسته از دامنه‌های فارسی که نماد مذهب تشیع محسوب می‌شوند، از شگردهای جدید مبلغان فرقه ضاله وهابیت در راه اندازی سایت‌های اینترنتی است.

بهره گیری از دامنه‌هایی با نمادهای شیعی در سایت‌های اینترنتی وهابیون، به منظور تسهیل فریب مخاطبان اینترنتی صورت می‌گیرد؛ به این معنا که کاربران با مراجعه به این سایت‌ها، پس از تطبیق دامنه سایت با محتوای آن، به نوعی دچار تناقض می‌شوند و این همان خواسته‌ی گردانندگان این سایت‌های مجهول‌الهویه است.


به عبارت دیگر، توپخانه جنگ نرم وهابیت با به کار گیری این حربه (استفاده از دامنه‌های فارسی و نمادهای شیعی در سایت‌های اینترنتی) سعی دارد با روکشی موجه، باورها و القائات تکفیری خود را در بدنه جوامع اسلامی تزریق کند. 

 فرقه وهابیت که با دلارهای حاکمان مرتجع سعودی، پیش قراول آتش‌افروزی و فتنه‌گری در منطقه شده است، برای مشروعیت بخشیدن به توحش سیاسی و نظامی خود، به ابزارهای نرم و روانی روی آورده است. یکی از این ابزار‌ها حضور گسترده و فعال در فضای مجازی است.

اما سردمداران فرقه وهابیت که از منفور بودن خود در میان نخبه‌گان جهان اسلام آگاه هستند، طی اقدامی انحرافی با نمادهای شیعی در فضای مجازی جولان می‌دهند.

اما آنچه که در این کارزار فرهنگی اهمیت بیشتری دارد، آن است که روحانیت معظم و معزز شیعه بالاخص مراجع عظام همچون همیشه، طلایه دار این جنگ نرم شوند و با تاسیس سایت‌هایی اینترنتی که حاوی اعتقادات و مبانی متقن تشیع باشد، نقشه شوم دشمنان را به شکست بکشانند.

اما به منظور جلوگیری از سوء استفاده‌های سودجویان تکفیری از اسامی و القاب مقدس مذهب تشیع در فضای مجازی، ضرورت دارد، علاوه بر اقدامات شخصی کاربران هوشیار، مسئولان و دستگاه‌های ذی‌ربط با راه‌اندازی سایت‌هایی با دامنه‌هایی مزین به اسامی و مقدسات تشیع، راه تطاول بیشتر این فرقه ضاله را سد کنند. 


منبع: باشگاه خبرنگاران

  • hoda velayat