ابن تیمیه کیست؟
نام وی ابوعباس احمد بنعبدالحلیم، معروف به ابنتیمیه و بنیانگذار فکری وهابیت است. وی در سال 661 ق در حــرّان، از توابع شام به دنیا آمد. به علت ترس از حملات مغولان به شام، عبدالحلیم پدر وى، با تمام خانوادهاش به دمشق کوچ کردند.
او عقیده تشبیه و تجسیم و جهت داشتن خداوند را مطرح کرد. وقتى ساکنان شهر حماة از او درباره آیه «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»[1] پرسیدند، وى در تفسیر آن جایگاهى براى خداوند در عرش تعیین کرد. چنانکه در دیگر فتاوای وی نیز مشهود است، وی قائل به جسمانیّت خداوند بود و این نظر را به ظاهر آیات و روایات نسبت میداد.
از خصوصیات بارز ابنتیمیه، فتوا دادن بر خلاف آراى مشهور و اجماع میان مسلمین بود. دیدگاه او، به دلیل ضعف مبانی و استدلال در مقابل علمای شام و خشونت درکلام و بدزبانىاش در گفتار، رواج نیافت و علماى زیادى به نقد و ردّ آن پرداختند.
بنابر نقل ابنکثیر، در شوال 707ق، صوفیّه به سبب جسارتهای ابنتیمیه به ابنعربی، به دولت مصر شکایت کردند و دولت او را محاکمهکرد.
قاضی بدرالدّین شافعی، ابنتیمیه را به عنوان یک عنصر منحرف محکوم کرد، دولت مصر ابنتیمیه را به زندان انداخت[2] و عاقبت در سال 728ق در زندان قلعه دمشق درگذشت.
علمای اهلسنّت و اندیشههای ابنتیمیه
با ظهور ابنتیمیه و عرضه آرای مخالف کتاب و سنّت، تعداد زیادی از علمای مذاهب اعم از حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی، چه در زمان حیاتش و چه پس از وفاتش، به مخالفت با وی پرداختند و به تبیین عقاید انحرافی او مبادرت ورزیدند که در این مجال به آرای علمای مذهب شافعی اشاره میکنیم:

نظر قاضى شافعى دمشق درباره ابنتیمیّه
ابن حجر عسقلانى از علماء بزرگ اهل سنّت مىنویسد: «وقتی خبر به قاضی شافعی رسید «که برخی از افراد نزد ابنتیمیّه رفت و آمد میکنند»گفت: اگر به خاطر کفری که از وی ثابت شده، کشته نشود، حداقل باید نسبت به وی سختگیری شود. آنگاه دستور داد وی را به زندان انفرادی منتقل کنند.
پس از آن قاضى شافعى دمشق دستور داد که در دمشق اعلان کنند که:
«من اعتقد عقیدة ابن تیمیّة حلّ دمه وماله».
«هر کس معتقد به عقاید «ابن تیمیّه» باشد، خون و مالش حلال است.»
و این اعلامیّه را توسط یکی از علمای بزرگ اهلسنّت به نام «شهاب محمود» در مسجد جامع دمشق قرائت کرد که به دنبال آن حنبلیها و افراد دیگری که در معرض اتّهام بودند، جمع شدند و اعلام کردند که ما بر مذهب و عقیدهی امام شافعی هستیم.»[1]
وی که از علمای شافعی و متوفای 942ه.ق است درباره فتوای ابنتیمیّه در منع زیارت قبور مینویسد:« سفر برای زیارت قبر پیامبر (ص) ، مشروع و جایز میباشد به خاطر جواز این موضوع علمای بزرگی مانند شیخ تقی الدین سُبکی و شیخ جمال الدین زملکانی و شیخ داوود ابو سلیمان مالکی و دیگران از علما، در مورد آن، کتاب نوشته و در آن کتب نظریات ابنتیمیّه که معاصر آنها بوده را رد کردهاند زیرا او در این مورد نظری زشتی داده است که آب دریاها آن را پاک نمیکند...» [2]
و این نشانی از قبح فتاوای ابنتیمیّه در میان علمای مذهب شافعی است که فتوایی چون ممنوعیت سفر برای زیارت قبر پیامبر اینگونه موجب موضعگیری ایشان حتی قرنها پس از وی میشود.
منابع:
[1].عسقلانی، ابن حجر، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، بیجا، ج1، ص147.
[2]. صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض (تحقیق و تعلیق )، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، اول، 1414 ق، ج12، ص384.
ادامه دارد...